شاه فرتوت ابریقستان

Канал
Логотип телеграм канала شاه فرتوت ابریقستان
@oldkingofebrighestanПродвигать
2,59 тыс.
подписчиков
به مجله سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ادبی، هنری، ورزشی #شاه_فرتوت_ابریقستان خوش آمدید... ارتباط با ادمین: @oldking1976
بالاخره یک صبح بیدار می‌شویم و می‌بینیم که برف باریده.
یک برف ساکت و آرام.
همه جا را یک سکوت سفید فرا گرفته و دیگر نه خبری از خون و خونریزی خواهد بود،
نه صدای مسلسل،
نه صدای زوزه گرگها...

بالاخره یک روز صبح بیدار می‌شویم و می‌بینیم که باران باریده،
اشک ها را شسته، غمها را برده و دکه‌های روزنامه فروشی و کلمات دروغ روزنامه‌ها را آب برده،
همه جا تر و تازه شده و رنگین کمانها بیرون زده‌اند و همه جا رنگ آرامش گرفته.
بالاخره یک روز صبح بیدار می‌شویم و می‌بینیم که هوا آفتابیست،
دلمان گرم شده، پشتمان گرم‌تر.
خوبیها در تلالو خورشید می‌درخشند و بدیها، درد می‌کشند و دختری به نام شادی، برایمان می‌رقصد و می‌رقصد...

بالاخره یک روز از خواب بیدار می‌شویم،
نمی‌دانم برفی باشد یا بارانی یا آفتابی،
اما بالاخره یک روز از خواب بیدار می‌شویم...

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@oldkingofebrighestan
سلام... سلام...
آمده‌ام تا دوباره حفظت کنم
بخوانمت،
شب
روز
بیداری
رویا
ای درس سخت ناآموختنیِ زیبا....

#منوچهر_آتشی
#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan

سلام
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
و اما عزیزم...
آخرش باید
قهرمان خودت باشی؛
چون همه مشغول نجات خودشونن!

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan
‍ "آدمکش کور" یک داستان سوررئالیستی است که برنده جایزه بوکر سال ۲۰۰۰ شد.
داستان از دو روایت مجزا تشکیل شده است؛ در یکی از روایتها دختر و پسر عاشقی را دنبال می‌کنیم که پسر در حین قرارهای عاشقانه برای دختر یک داستان تخیلی تعریف می‌کند و در داستان دیگر پیرزنی به اسم ایریس در حال نوشتن شرح زندگی خود و خواهرش لورا می‌باشد.
نهایتا دو داستان به یکدیگر پیوند می‌خورند.
لورا خواهر کوچکتر دختری عجیب و حساس است و ایریس خواهر بزرگتر دختری با حس مسئولیت نسبت به خانواده و خواهرش.
ایریس برای نجات خانواده، فداکاری کرده و زن مردی ثروتمند و هوسباز می‌شود...
اما تنها در پایان داستان است که متوجه می‌شود باج اصلی چه بوده و چگونه پرداخته شده است...

📚 آدمکش کور
✍🏼 #مارگارت_اتوود

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
نگرانیشان از بابت فرار ما نیست. نمی‌توانیم زیاد دور شویم.
نگران اوج گرفتن خیالمان هستند؛ نگران راه‌هایی که فقط درون آدم باز می‌شوند، و به انسان روحیه و برتری می‌دهند.

#مارگارت_اتوود
#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan
همزمان
در دو مکان زندگی می‌کنم

اینجا که منم
و آنجا که تویی...

#مارگارت_اتوود
#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan


‌‌‌
+ ما می‌خواستیم دنیا رو به جایی بهتر تبديل کنیم
_ بهتر؟
«بهتر» هرگز به معنای بهتر برای همه نیست، همیشه معناش اینه:
«بدتر برای یه عده»

#مارگارت_اتوود
"سرگذشت نديمه"

۱۸ نوامبر زادروز مارگارت اتوود، نویسنده شهیر کانادایی.
۱۹۳۹

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan
در حافظه هرچه بخواهی هست
حافظه نوعی داروخانه یا آزمایشگاه شیمی است، که در آن اتفاقی دستت گاه به دارویی آرام‌بخش و گاه به زهری خطرناک می‌رسد!

#مارسل_پروست
#شاه_فرتوت_ابریقستان
@oldkingofebrighestan
آرزویم، نه تنها دستیابی به تن او، بلکه آغوش گرفتن انسانی بود که درون او می‌زیست.


#مارسل_پروست
#شاه_فرتوت_ابریقستان
@oldkingofebrighestan
مرگ، یک بار رخ نمی‌دهد
زیرا همه‌ ما هر روز چند بار می‌میریم.
هر بار که با آرزوها
علایق و پیـوندهای، خود وداع می‌کنیم،
می‌میریم

#مارسل_پروست
#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan
#مارسل_پروست در دهم ژوئن سال ۱۸۷۱ در حومه پاریس به دنیا آمد. پدرش پزشکی سرشناس و مادرش زنی فرهیخته و علاقمند به ادبیات بود.

پروست از کودکی به نوشتن علاقمند بود و در دوران تحصیل در نشریه ادبی دبیرستان خود مقالاتی را می‌نوشت که نگارش آنها برایش شهرتی کوچک به ارمغان آورد و پای پروست جوان را به محافل اشرافی آن زمان باز کرد.

پروست در سال ۱۸۸۹ دیپلم ادبی خود را گرفت و مدت کوتاهی، به عنوان سرباز به طور داوطلبانه در" هنگ ۷۶پیاده اورلئان" خدمت کرد، پس از آن برای ادامه تحصیل ابتدا رشته حقوق را انتخاب کرد، اما آن را نیمه کاره رها کرد و در کلاس های درس دانشکده علوم سیاسی شرکت کرد. سرانجام از دانشگاه سوربن با مدرک لیسانس ادبیات فارغ‌التحصیل شد.

از سال ۱۸۹۱به طور جدی فعالیت ادبی خود را با نوشتن مقاله برای نشریه "لو بانکه" آغاز کرد و در این زمان با نویسنده سرشناس فرانسوی "اناتول فرانس" آشنا شد که این آشنایی منجر به رفت و آمد بیشتر پروست به محافل اشرافی شد.

در سال ۱۸۹۶ داستانی با نام "بی‌اعتنایی" را در نشریه "زندگی معاصر" منتشر کرد، همچنین مقالات و چند شعر او نیز در نشریات مهمی همچون "فیگارو" به چاپ رسیدند.

در سال ۱۹٠۸ دست به نگارش اثر عظمیش یعنی "در جستجوی زمان از دست رفته" می‌زند.
او برای نگارش این اثر، تمام رفت‌وآمدهای خود را به حداقل ممکن می‌رساند و اولین جلد این کتاب یعنی "طرف خانه سوان" را در سال ۱۹۱۳ به چاپ رساند.

این اثر مجموعاً هفت جلد دارد و چهار جلد آن در زمان حیات پروست و سه جلد آن بعد از مرگ او منتشر شده ‌است.
پروست برای پیدا کردن ناشری که این کتاب را به چاپ برساند، بسیار تلاش کرد، او عاقبت توانست با انتشاراتی قرار ببندد، به شرط آنکه خودش خرج انتشار اثرش را بپردازد.

جلد دوم این کتاب یعنی "در سایه دوشیزگان شکوفا" در سال انتشارش برنده جایزه ادبی "گنکور" شد و گرفتن جایزه موجب معروفیت ناگهانی پروست شد.
اما این شادی چندان دوام نیاورد، زیرا پروست در میانه اکتبر سال ۱۹۲۲ مبتلا به برونشیت می‌شود و سرانجام در هجدهم نوامبر همان سال، در سن پنجاه و یک سالگی در حالی که اثرش به طور کامل به چاپ نرسیده بود، درگذشت.

کمتر کسی پیدا می‌شود که هر هفت جلد کتاب پروست را خوانده باشد، چون خواندن آن نیاز به تامل و دقت فراوان دارد.
ساختار کلی اثر شبیه یک خواب است که راوی داستان به صورت تکه تکه خاطراتش را بدون ترتیب زمانی درست، برای خواننده بازگو می‌کند.
پروست برای خلق شخصیتهای اثرش، از افرادی که در طول زندگی با آنها برخورد داشته است، الهام گرفته است.

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
Love Center
Love Center
Бот для знакомств