شاه فرتوت ابریقستان

#مارتین_هایدگر
Канал
Логотип телеграм канала شاه فرتوت ابریقستان
@oldkingofebrighestanПродвигать
2,64 тыс.
подписчиков
24,5 тыс.
фото
3,83 тыс.
видео
8,32 тыс.
ссылок
به مجله سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ادبی، هنری، ورزشی #شاه_فرتوت_ابریقستان خوش آمدید... ارتباط با ادمین: @oldking1976
‍ «زنی در جستجوی سرچشمه‌های شرّ»

به مناسبت انتشار کتاب «یهودی‌ستیزی»، جلد اول «عناصر و خاستگاه‌های حاکمیت توتالیتر»، اثر #هانا_آرنت.


هفتاد سال از انتشار کتاب «خاستگاه‌های توتالیتاریسم»، کتاب اصلی هانا آرنت، نظریه‌پردازِ آلمانی‌ـ‌آمریکایی می‌گذرد. آرنت با این اثر شهرتی جهانی پیدا کرد، اثری که به زبان‌های بسیاری ترجمه شد و باعث شد بسیاری آرنت را مبدع نظریۀ #توتالیتاریسم بدانند (گرچه این نظریه بسیار قدیمی‌تر از این کتاب آرنت است). #آرنت چند سال پس از این‌که نسخۀ انگلیسی را منتشر کرد (1951)، خود کتاب را به آلمانی نیز بازنویسی کرد و در واقع ویراستی جدید از کتاب ارائه داد. این کتاب سه فصل مفصل دارد، «یهودی‌ستیزی»، «امپریالیسم» و «توتالیتاریسم». تصمیم گرفتم کتاب را در سه مجلد منتشر کنم، نخست به دلیل حجم بالای کتاب و دوم به این دلیل که هر نسخه‌ای را می‌توان مجزا خواند و فهمید، بدون این‌که نقصی در معنا حس شود.

هانا آرنت، خود را فیلسوف سیاسی نمی‌داند و تأکید دارد «نظریه‌پرداز سیاسی» است. او شاگرد فیلسوفان بزرگی بود، از جمله #مارتین_هایدگر و #کارل_یاسپرس، چنان‌که یاسپرس بر این کتاب پیشگفتاری نوشته و ژرفا و وسعت کار آرنت را ستوده است. سال‌هاست که می‌کوشم #ارنست_نولته، تاریخ‌نگار و متفکر جنجالی آلمانی را به ایرانیان معرفی کنم. شباهت‌های بسیاری میان اندیشۀ نولته و هانا آرنت یافتم، چنان‌که گاه این شباهت‌ها به نظرم خیره‌کننده می‌آید. #نولته هم مانند آرنت، از شاگردان و نزدیکان #هایدگر بود و او نیز دغدغۀ اصلی‌اش #فاشیسم و ایدئولوژی‌های توتالیتر قرن بیستم بود. خواندن نولته و آرنت را کنار یکدیگر به شما پیشنهاد می‌کنم تا به رازهای ایدئولوژی‌های توتالیتر در قرن بیستم پی ببرید...

هانا آرنت یهودی‌تبار بود و همین بس بود تا در آلمانی که به دست ناسیونال‌سوسیالیست‌ها (نازی‌ها) افتاده بود، زندگی طبیعی و آرامی نداشته باشد. وقتی هیتلر به قدرت رسید، او به دردسرهای بزرگی افتاد، ابتدا مدتی بازداشت شد و چندی بعد از آلمان به فرانسه مهاجرت کرد. چند سالی در فرانسه بود و از آنجا به آمریکا رفت و تا پایان عمر در آنجا ماند و تدریس کرد. یهودی‌بودن، و اساساً تعلق به یک اقلیت اجتماعی، فرد را نسبت به مسائل اجتماعی حساس می‌کند. به گمانم کتاب «یهودی‌ستیزی» را اصلاً می‌توان نوعی «جامعه‌شناسی اقلیت» دانست؛ به همین دلیل، با خواندن این کتاب نه تنها با ریشه‌های رخدادهای قرن بیستم آشنا می‌شویم، بلکه نوعی نظام نظری برای تحلیل همۀ اقلیت‌ها می‌توانیم به دست آوریم.

به همین اندازه بسنده می‌کنم و پیشنهاد می‌کنم برای آشنایی بیش‌تر با این کتاب و نویسندۀ آن، فهرست و صفحات نخست کتاب را در پی‌دی‌اف پیوست مطالعه بفرمایید.

#مهدی_تدینی
#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@Oldkingofebrighestan
‍ «زنی در جستجوی سرچشمه‌های شرّ»

به مناسبت انتشار کتاب «یهودی‌ستیزی»، جلد اول «عناصر و خاستگاه‌های حاکمیت توتالیتر»، اثر #هانا_آرنت.


هفتاد سال از انتشار کتاب «خاستگاه‌های توتالیتاریسم»، کتاب اصلی هانا آرنت، نظریه‌پردازِ آلمانی‌ـ‌آمریکایی می‌گذرد. آرنت با این اثر شهرتی جهانی پیدا کرد، اثری که به زبان‌های بسیاری ترجمه شد و باعث شد بسیاری آرنت را مبدع نظریۀ #توتالیتاریسم بدانند (گرچه این نظریه بسیار قدیمی‌تر از این کتاب آرنت است). #آرنت چند سال پس از این‌که نسخۀ انگلیسی را منتشر کرد (1951)، خود کتاب را به آلمانی نیز بازنویسی کرد و در واقع ویراستی جدید از کتاب ارائه داد. این کتاب سه فصل مفصل دارد، «یهودی‌ستیزی»، «امپریالیسم» و «توتالیتاریسم». تصمیم گرفتم کتاب را در سه مجلد منتشر کنم، نخست به دلیل حجم بالای کتاب و دوم به این دلیل که هر نسخه‌ای را می‌توان مجزا خواند و فهمید، بدون این‌که نقصی در معنا حس شود.

هانا آرنت، خود را فیلسوف سیاسی نمی‌داند و تأکید دارد «نظریه‌پرداز سیاسی» است. او شاگرد فیلسوفان بزرگی بود، از جمله #مارتین_هایدگر و #کارل_یاسپرس، چنان‌که یاسپرس بر این کتاب پیشگفتاری نوشته و ژرفا و وسعت کار آرنت را ستوده است. سال‌هاست که می‌کوشم #ارنست_نولته، تاریخ‌نگار و متفکر جنجالی آلمانی را به ایرانیان معرفی کنم. شباهت‌های بسیاری میان اندیشۀ نولته و هانا آرنت یافتم، چنان‌که گاه این شباهت‌ها به نظرم خیره‌کننده می‌آید. #نولته هم مانند آرنت، از شاگردان و نزدیکان #هایدگر بود و او نیز دغدغۀ اصلی‌اش #فاشیسم و ایدئولوژی‌های توتالیتر قرن بیستم بود. خواندن نولته و آرنت را کنار یکدیگر به شما پیشنهاد می‌کنم تا به رازهای ایدئولوژی‌های توتالیتر در قرن بیستم پی ببرید...

هانا آرنت یهودی‌تبار بود و همین بس بود تا در آلمانی که به دست ناسیونال‌سوسیالیست‌ها (نازی‌ها) افتاده بود، زندگی طبیعی و آرامی نداشته باشد. وقتی هیتلر به قدرت رسید، او به دردسرهای بزرگی افتاد، ابتدا مدتی بازداشت شد و چندی بعد از آلمان به فرانسه مهاجرت کرد. چند سالی در فرانسه بود و از آنجا به آمریکا رفت و تا پایان عمر در آنجا ماند و تدریس کرد. یهودی‌بودن، و اساساً تعلق به یک اقلیت اجتماعی، فرد را نسبت به مسائل اجتماعی حساس می‌کند. به گمانم کتاب «یهودی‌ستیزی» را اصلاً می‌توان نوعی «جامعه‌شناسی اقلیت» دانست؛ به همین دلیل، با خواندن این کتاب نه تنها با ریشه‌های رخدادهای قرن بیستم آشنا می‌شویم، بلکه نوعی نظام نظری برای تحلیل همۀ اقلیت‌ها می‌توانیم به دست آوریم.

به همین اندازه بسنده می‌کنم و پیشنهاد می‌کنم برای آشنایی بیش‌تر با این کتاب و نویسندۀ آن، فهرست و صفحات نخست کتاب را در پی‌دی‌اف پیوست مطالعه بفرمایید.

#مهدی_تدینی
#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@Oldkingofebrighestan
هر یک از ما زیر سیطره مفهوم #حدوث هستیم.
دلیلی در دست نیست که چرا باید به دنیا آمده باشیم.
ما تصادف محض هستیم و به هیچگونه در طرح اشیا ضروری نیستیم. بدون اجازه خودمان به درون هستی پرتاب شده ایم و بدون اجازه خودمان از آن اخراج می شویم. ازین پرتاب شدگی نفرت داریم و از درماندگی ترحم انگیز خودمان در سیلاب شکلها، رنج میبریم و تحلیل می رویم. اندیشه مرگ، ناگزیر زندگیمان را تیره می کند و گرچه تا حدی آزادی احساس می کنیم ولی این آزادی به باری که بر دوش داریم می افزاید چون مسئولیت آنچه را که انجام می دهیم به گردنمان می اندازد. "نگرانی" تقریبا جوهر آگاهی است. "اضطراب" دست از سرمان بر نمیدارد، چرا که می توانیم به پیش و پس بنگریم.
ما در جستجو و تشنه دلگرمی و امنیت هستیم. در میان جمع زندگی می کنیم، اما هر یک از ما اساسا احساس تنهایی و در نهایت احساس درماندگی می کنیم. شرایط ما از قرنهای نخستین بدتر است، چرا اکنون برای بسیاری از ما "خدا دیگر خدایی زنده نیست". عرصه هستی غیر شخصی شده است و دیگر نه پناهگاهی وجود دارد و نه وعده رستگاری. ما که به وقوع فنای خویش وقوف داریم، خردمندانه ترین واکنشمان پذیرفتن کامل سرنوشت خویش به عنوان بخشی از نظم طبیعت و وجه اشتراک برای همه انسانها است. تنهایی خود را می توانیم با میل "بودن با دیگران " و پذیرش مسئولیت ها و توجه و مراقبت متقابل ،تسکین دهیم. می توانیم با صرف نظر کردن از لذتهای دنیوی و گردن نهادن به اخلاقیات خود بسته، گناهمان را کاهش دهیم.

"گردن نهادن به مجموعه ای از قوانین عالیترین شکل آزادی است".

اینچنین بود که به نشانه سپاس از اندیشه هایش در تاریخ ظن ماه مه ۱۹۳۳ شورای عالی دانشگاه #فرایبورگ، #مارتین_هایدگر را به ریاست دانشگاه برگزید، اما او یک سال بعد استعفا داد تا وقتش را صرف تدریس کند. به حزب ناسیونال سوسیالیست(نازی) پیوست و از دانشجویانش خواست تا #آدولف_هیتلر را به عنوان واقعیت کنونی و آینده آلمان ، و سخنان او را به عنوان قانون بپذیرند.

#تفسیرهای_زندگی
#ویل_و_آریل_دورانت
#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
شعر زبان اصلی مردم تاریخ مند است و شاعری ‌پی افکنی حقیقت است با واژه در واژه.
شعر فتوح هستی و سرشت همه چیزهاست .

#مارتین_هایدگر
#فیلسوف_آلمانی

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@oldkingofebrighestan