شاه فرتوت ابریقستان

#علی_صفایی‌پور
Канал
Логотип телеграм канала شاه فرتوت ابریقستان
@oldkingofebrighestanПродвигать
2,64 тыс.
подписчиков
24,5 тыс.
фото
3,83 тыс.
видео
8,32 тыс.
ссылок
به مجله سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ادبی، هنری، ورزشی #شاه_فرتوت_ابریقستان خوش آمدید... ارتباط با ادمین: @oldking1976
ساعت ۹.۵ دقیقه شنبه شب ۳۰ آبان ماه ۱۳۷۷ زنگ خانه #داریوش_فروهر به صدا در آمد.
داریوش فروهر که به تازگی از بستر جراحی برخاسته و گرفتار آنفولانزای شدیدی بود، در را گشود.
دو مرد #ابوالفضل_مسلمی و #مهرداد_عالیخانی، با عنوان دروغین افسران نیروی انتظامی، به فروهر گفتند که بر اساس گزارشهای دریافتی، با اتومبیل رنوی فروهر سرقتی صورت گرفته است!
فروهر تنها پاسخ داد: اما من داریوش فروهر هستم! و همین یک استدلال را برای مجاب کردن ماموران و پی بردن به اشتباهشان کافی دانست.
عالیخانی گفت: شما را می‌شناسیم ولی ماموریم و معذور.
مسلمی هم نامه‌ای جعلی را با مهر و امضای نیروی انتظامی به فروهر نشان داد که در آن موضوع سرقت به همراه شماره ماشین قید شده بود.
فروهر نامه را گرفت و شماره مندرج در آن را با شماره رنویی که در حیاط پارک شده بود، تطبیق داد. آنگاه آن دو را به داخل خانه دعوت کرد تا موضوع روشن شود.
میزبان جلوتر رفت تا میهمانان را راهنمایی کند... آن دو، در را پشت سر خود نبستند. در این هنگام چند نفر دیگر نیز در سکوت و یکی یکی وارد خانه شدند.
در اثنایی که فروهر جلو در ورودی ساختمان خانه سرگرم گفتگو با آن دو نفر بود #پروانه_فروهر روی پله‌ها ایستاده بود. داریوش از او پرسید که اتومبیل را برای تعمیر به کدام تعمیرگاه برده است و خود توضیح داد که احتمالا آنها از اتومبیل سوء استفاده کرده‌اند. پروانه نیز تعجب کرد.
عالیخانی، مسلمی و #صفایی‌پور به همراه فروهر وارد ساختمان منزل شدند. یکی دو نفر دیگر هم در حیاط خود را سرگرم ور رفتن با اتومبیل رنو نشان دادند.
فروهر روی یکی از صندلیهای اتاق کار خود نشسته بود و عالیخانی که روبروی او نشسته بود، سر صحبت را پیرامون مسائل سیاسی روز با او باز کرد . لحظاتی بعد ابوالفضل مسلمی، بنابر نقشه قبلی، رو به پروانه گفت که چون از جهت رعایت تشریفات قانونی باید یک بازرسی صوری هم از خانه به عمل آید، اگر اشکالی ندارد طبقه بالا را هم ببینند و به این بهانه از وی خواست برای بازدید از طبقه بالا به عنوان صاحبخانه، او و #علی_صفایی‌پور را همراهی کند.
در حالی که فروهر پشت به در ورودی با عالیخانی مشغول گفتگو بود، سه نفر از کسانی که بیرون ساختمان بودند، وارد اتاق شدند...
چنانکه در رای قاضی #عقیقی آمده، #محمدحسین_اثنی‌عشر یک دست داریوش را گرفت، #مصطفی_هاشمی گاز آغشته به مواد بیهوشی را بر دهان و بینی او گذاشت و وقتی که داریوش بیهوش شد، #محمود_جعفرزاده ۲۶ ضربه کارد بر پیکر او وارد آورد.
چند دقیقه بعد صحنه مرگ در طبقه بالا تکرار می‌شود... #فلاح سر تیم عملیات داخل خانه بالا رفت.
صفاییپور از او پرسید: عملیات را شروع بکنیم یا نه و فلاح به مسلمی دستور داد: شروع کنید!
صفایی پور از پشت، گردن و دهان و مسلمی دستهای پروانه را گرفتند، هاشمی این بار نیز گاز آغشته به مواد بیهوشی را بر دهان و بینی او گذاشت... پس از آنکه از بیهوشی پروانه مطمئن شدند، #علی_محسنی ۲۵ ضربه کارد بر قلب او فرود می‌آورد.
http://l1l.ir/2-zt

روح همهٔ آزادگان و شهدای وطن شاد...

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
شامگاه ۳۰ آبانماه ۱۳۷۷ در تهران، یک زن و شوهر در مقابل یکدیگر با ضربات متعدد و پیاپی چاقو کشته شدند؛ #داریوش_فروهر و #پروانه_فروهر.
این دو تنها به جرم دگراندیشی و مخالفت با نظام کشته شدند. بعدها وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، قاتلان را #نیروهای_خودسر این وزارت معرفی کرد. اما آیت‌الله #خامنه‌ای انتساب این قتلها به جمهوری اسلامی را نپذیرفت و از جمله داریوش فروهر را «دشمن بی خطر و بی ضرر» نظام اسلامی معرفی کرد!

اما اعترافات قاتلان ثابت می‌کند آنها چندان «خودسر» نبوند. #پرستو_فروهر -دختر داریوش و پروانه- که پرونده قتلهای زنجیره ای در شعبه یک دادگاه نظامی تهران را خوانده است، می‌گوید:

«به ویژه چیزی که خیلی تکان دهنده است این است که متهمین بارها و بارها گفته‌اند که حذف فیزیکی دگراندیشان جزو وظایف سازمانیشان بوده و بارها انجام داده‌اند و خیلی با تعجب نوشته بودند که نمی‌دانند چرا این بار دچار چنین مشکلی شده و بسیاری‌شان می‌گفتند که دستور از بالا آمده و نمی‌دانند که چرا آنها که صرفا وظیفه خود انجام داده‌اند، حالا متهم قضیه هستند.»
#علی_صفایی‌پور، کارمند #وزارت_اطلاعات در اعترافات تیر ۱۳۷۹ خود درباره چگونگی قتل فروهرها می‌گوید:
«آن شب ابتدا مسلم و صادق به در منزل رفتند، من و فلاح در کوچه‌ای که بن‌بست بود کمی پایین‌تر از منزل قرار گرفتیم، چند نفر بالای کوچه قرار گرفتند و چند نفر حفاظت کوچه را داشتند. برادر مسلم و صادق وارد منزل شدند و بعد برادر فلاح که بنده در حیاط ماندم.
حدوداً بعد از سی دقیقه فلاح، برادران دیگر را صدا زدند، با بی‌سیم گفتند و وارد منزل شدند. که گفتند بنده و برادر مسلم و فلاح با خانم پروانه به طبقه بالا رفتیم. بعد از بازرسی عادی فلاح دستور داد کار را شروع کنیم. بنده گردن و دهان ایشان را گرفتم، مسلم دستهای ایشان را گرفت و برادر هاشم آمد و با دستمال آغشته به مواد بیهوشی، بیهوش کرد و محسنی چند ضربه چاقو زد که بنده دیدم تکان می‌خورد. گفتم تکان می‌خورد، چند ضربه دیگر زدند…»

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

👇👇👇

سخنرانی آیت‌الله #خامنه‌ای درباره قتل فروهرها

https://youtu.be/a9LLb28F9tU


#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
Forwarded from شاه فرتوت ابریقستان (Mohammad Ebrigh)
ساعت ۹.۵ دقیقه شنبه شب ۳۰ آبان ماه ۱۳۷۷ زنگ خانه #داریوش_فروهر به صدا در آمد.
داریوش فروهر که به تازگی از بستر جراحی برخاسته و گرفتار آنفولانزای شدیدی بود، در را گشود.
دو مرد #ابوالفضل_مسلمی و #مهرداد_عالیخانی، با عنوان دروغین افسران نیروی انتظامی، به فروهر گفتند که بر اساس گزارشهای دریافتی، با اتومبیل رنوی فروهر سرقتی صورت گرفته است!
فروهر تنها پاسخ داد: اما من داریوش فروهر هستم! و همین یک استدلال را برای مجاب کردن ماموران و پی بردن به اشتباهشان کافی دانست.
عالیخانی گفت: شما را می‌شناسیم ولی ماموریم و معذور.
مسلمی هم نامه‌ای جعلی را با مهر و امضای نیروی انتظامی به فروهر نشان داد که در آن موضوع سرقت به همراه شماره ماشین قید شده بود.
فروهر نامه را گرفت و شماره مندرج در آن را با شماره رنویی که در حیاط پارک شده بود، تطبیق داد. آنگاه آن دو را به داخل خانه دعوت کرد تا موضوع روشن شود.
میزبان جلوتر رفت تا میهمانان را راهنمایی کند... آن دو، در را پشت سر خود نبستند. در این هنگام چند نفر دیگر نیز در سکوت و یکی یکی وارد خانه شدند.
در اثنایی که فروهر جلو در ورودی ساختمان خانه سرگرم گفتگو با آن دو نفر بود #پروانه_فروهر روی پله‌ها ایستاده بود. داریوش از او پرسید که اتومبیل را برای تعمیر به کدام تعمیرگاه برده است و خود توضیح داد که احتمالا آنها از اتومبیل سوء استفاده کرده‌اند. پروانه نیز تعجب کرد.
عالیخانی، مسلمی و #صفایی‌پور به همراه فروهر وارد ساختمان منزل شدند. یکی دو نفر دیگر هم در حیاط خود را سرگرم ور رفتن با اتومبیل رنو نشان دادند.
فروهر روی یکی از صندلیهای اتاق کار خود نشسته بود و عالیخانی که روبروی او نشسته بود، سر صحبت را پیرامون مسائل سیاسی روز با او باز کرد . لحظاتی بعد ابوالفضل مسلمی، بنابر نقشه قبلی، رو به پروانه گفت که چون از جهت رعایت تشریفات قانونی باید یک بازرسی صوری هم از خانه به عمل آید، اگر اشکالی ندارد طبقه بالا را هم ببینند و به این بهانه از وی خواست برای بازدید از طبقه بالا به عنوان صاحبخانه، او و #علی_صفایی‌پور را همراهی کند.
در حالی که فروهر پشت به در ورودی با عالیخانی مشغول گفتگو بود، سه نفر از کسانی که بیرون ساختمان بودند، وارد اتاق شدند...
چنانکه در رای قاضی #عقیقی آمده، #محمدحسین_اثنی‌عشر یک دست داریوش را گرفت، #مصطفی_هاشمی گاز آغشته به مواد بیهوشی را بر دهان و بینی او گذاشت و وقتی که داریوش بیهوش شد، #محمود_جعفرزاده ۲۶ ضربه کارد بر پیکر او وارد آورد.
چند دقیقه بعد صحنه مرگ در طبقه بالا تکرار می‌شود... #فلاح سر تیم عملیات داخل خانه بالا رفت.
صفاییپور از او پرسید: عملیات را شروع بکنیم یا نه و فلاح به مسلمی دستور داد: شروع کنید!
صفایی پور از پشت، گردن و دهان و مسلمی دستهای پروانه را گرفتند، هاشمی این بار نیز گاز آغشته به مواد بیهوشی را بر دهان و بینی او گذاشت... پس از آنکه از بیهوشی پروانه مطمئن شدند، #علی_محسنی ۲۵ ضربه کارد بر قلب او فرود می‌آورد.
http://l1l.ir/2-zt

روح همهٔ آزادگان و شهدای وطن شاد...

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
شامگاه ۳۰ آبانماه ۱۳۷۷ در تهران، یک زن و شوهر در مقابل یکدیگر با ضربات متعدد و پیاپی چاقو کشته شدند؛ #داریوش_فروهر و #پروانه_فروهر.
این دو تنها به جرم دگراندیشی و مخالفت با نظام کشته شدند. بعدها وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، قاتلان را #نیروهای_خودسر این وزارت معرفی کرد. اما آیت‌الله #خامنه‌ای انتساب این قتلها به جمهوری اسلامی را نپذیرفت و از جمله داریوش فروهر را «دشمن بی خطر و بی ضرر» نظام اسلامی معرفی کرد!

اما اعترافات قاتلان ثابت می‌کند آنها چندان «خودسر» نبوند. #پرستو_فروهر -دختر داریوش و پروانه- که پرونده قتلهای زنجیره ای در شعبه یک دادگاه نظامی تهران را خوانده است، می‌گوید:

«به ویژه چیزی که خیلی تکان دهنده است این است که متهمین بارها و بارها گفته‌اند که حذف فیزیکی دگراندیشان جزو وظایف سازمانیشان بوده و بارها انجام داده‌اند و خیلی با تعجب نوشته بودند که نمی‌دانند چرا این بار دچار چنین مشکلی شده و بسیاری‌شان می‌گفتند که دستور از بالا آمده و نمی‌دانند که چرا آنها که صرفا وظیفه خود انجام داده‌اند، حالا متهم قضیه هستند.»
#علی_صفایی‌پور، کارمند #وزارت_اطلاعات در اعترافات تیر ۱۳۷۹ خود درباره چگونگی قتل فروهرها می‌گوید:
«آن شب ابتدا مسلم و صادق به در منزل رفتند، من و فلاح در کوچه‌ای که بن‌بست بود کمی پایین‌تر از منزل قرار گرفتیم، چند نفر بالای کوچه قرار گرفتند و چند نفر حفاظت کوچه را داشتند. برادر مسلم و صادق وارد منزل شدند و بعد برادر فلاح که بنده در حیاط ماندم.
حدوداً بعد از سی دقیقه فلاح، برادران دیگر را صدا زدند، با بی‌سیم گفتند و وارد منزل شدند. که گفتند بنده و برادر مسلم و فلاح با خانم پروانه به طبقه بالا رفتیم. بعد از بازرسی عادی فلاح دستور داد کار را شروع کنیم. بنده گردن و دهان ایشان را گرفتم، مسلم دستهای ایشان را گرفت و برادر هاشم آمد و با دستمال آغشته به مواد بیهوشی، بیهوش کرد و محسنی چند ضربه چاقو زد که بنده دیدم تکان می‌خورد. گفتم تکان می‌خورد، چند ضربه دیگر زدند…»

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

👇👇👇

سخنرانی آیت‌الله #خامنه‌ای درباره قتل فروهرها

https://youtu.be/a9LLb28F9tU


#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
Forwarded from شاه فرتوت ابریقستان (Mohammad Ebrigh)
ساعت ۹.۵ دقیقه شنبه شب ۳۰ آبان ماه ۱۳۷۷ زنگ خانه #داریوش_فروهر به صدا در آمد.
داریوش فروهر که به تازگی از بستر جراحی برخاسته و گرفتار آنفولانزای شدیدی بود، در را گشود.
دو مرد #ابوالفضل_مسلمی و #مهرداد_عالیخانی، با عنوان دروغین افسران نیروی انتظامی، به فروهر گفتند که بر اساس گزارشهای دریافتی، با اتومبیل رنوی فروهر سرقتی صورت گرفته است!
فروهر تنها پاسخ داد: اما من داریوش فروهر هستم! و همین یک استدلال را برای مجاب کردن ماموران و پی بردن به اشتباهشان کافی دانست.
عالیخانی گفت: شما را می‌شناسیم ولی ماموریم و معذور.
مسلمی هم نامه‌ای جعلی را با مهر و امضای نیروی انتظامی به فروهر نشان داد که در آن موضوع سرقت به همراه شماره ماشین قید شده بود.
فروهر نامه را گرفت و شماره مندرج در آن را با شماره رنویی که در حیاط پارک شده بود، تطبیق داد. آنگاه آن دو را به داخل خانه دعوت کرد تا موضوع روشن شود.
میزبان جلوتر رفت تا میهمانان را راهنمایی کند... آن دو، در را پشت سر خود نبستند. در این هنگام چند نفر دیگر نیز در سکوت و یکی یکی وارد خانه شدند.
در اثنایی که فروهر جلو در ورودی ساختمان خانه سرگرم گفتگو با آن دو نفر بود #پروانه_فروهر روی پله‌ها ایستاده بود. داریوش از او پرسید که اتومبیل را برای تعمیر به کدام تعمیرگاه برده است و خود توضیح داد که احتمالا آنها از اتومبیل سوء استفاده کرده‌اند. پروانه نیز تعجب کرد.
عالیخانی، مسلمی و #صفایی‌پور به همراه فروهر وارد ساختمان منزل شدند. یکی دو نفر دیگر هم در حیاط خود را سرگرم ور رفتن با اتومبیل رنو نشان دادند.
فروهر روی یکی از صندلیهای اتاق کار خود نشسته بود و عالیخانی که روبروی او نشسته بود، سر صحبت را پیرامون مسائل سیاسی روز با او باز کرد . لحظاتی بعد ابوالفضل مسلمی، بنابر نقشه قبلی، رو به پروانه گفت که چون از جهت رعایت تشریفات قانونی باید یک بازرسی صوری هم از خانه به عمل آید، اگر اشکالی ندارد طبقه بالا را هم ببینند و به این بهانه از وی خواست برای بازدید از طبقه بالا به عنوان صاحبخانه، او و #علی_صفایی‌پور را همراهی کند.
در حالی که فروهر پشت به در ورودی با عالیخانی مشغول گفتگو بود، سه نفر از کسانی که بیرون ساختمان بودند، وارد اتاق شدند...
چنانکه در رای قاضی #عقیقی آمده، #محمدحسین_اثنی‌عشر یک دست داریوش را گرفت، #مصطفی_هاشمی گاز آغشته به مواد بیهوشی را بر دهان و بینی او گذاشت و وقتی که داریوش بیهوش شد، #محمود_جعفرزاده ۲۶ ضربه کارد بر پیکر او وارد آورد.
چند دقیقه بعد صحنه مرگ در طبقه بالا تکرار می‌شود... #فلاح سر تیم عملیات داخل خانه بالا رفت.
صفاییپور از او پرسید: عملیات را شروع بکنیم یا نه و فلاح به مسلمی دستور داد: شروع کنید!
صفایی پور از پشت، گردن و دهان و مسلمی دستهای پروانه را گرفتند، هاشمی این بار نیز گاز آغشته به مواد بیهوشی را بر دهان و بینی او گذاشت... پس از آنکه از بیهوشی پروانه مطمئن شدند، #علی_محسنی ۲۵ ضربه کارد بر قلب او فرود می‌آورد.
http://l1l.ir/2-zt

روح همهٔ آزادگان و شهدای وطن شاد...

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
شامگاه ۳۰ آبانماه ۱۳۷۷ در تهران، یک زن و شوهر در مقابل یکدیگر با ضربات متعدد و پیاپی چاقو کشته شدند؛ #داریوش_فروهر و #پروانه_فروهر.
این دو تنها به جرم دگراندیشی و مخالفت با نظام کشته شدند. بعدها وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، قاتلان را #نیروهای_خودسر این وزارت معرفی کرد. اما آیت‌الله #خامنه‌ای انتساب این قتلها به جمهوری اسلامی را نپذیرفت و از جمله داریوش فروهر را «دشمن بی خطر و بی ضرر» نظام اسلامی معرفی کرد!

اما اعترافات قاتلان ثابت می‌کند آنها چندان «خودسر» نبوند. #پرستو_فروهر -دختر داریوش و پروانه- که پرونده قتلهای زنجیره ای در شعبه یک دادگاه نظامی تهران را خوانده است، می‌گوید:

«به ویژه چیزی که خیلی تکان دهنده است این است که متهمین بارها و بارها گفته‌اند که حذف فیزیکی دگراندیشان جزو وظایف سازمانیشان بوده و بارها انجام داده‌اند و خیلی با تعجب نوشته بودند که نمی‌دانند چرا این بار دچار چنین مشکلی شده و بسیاری‌شان می‌گفتند که دستور از بالا آمده و نمی‌دانند که چرا آنها که صرفا وظیفه خود انجام داده‌اند، حالا متهم قضیه هستند.»
#علی_صفایی‌پور، کارمند #وزارت_اطلاعات در اعترافات تیر ۱۳۷۹ خود درباره چگونگی قتل فروهرها می‌گوید:
«آن شب ابتدا مسلم و صادق به در منزل رفتند، من و فلاح در کوچه‌ای که بن‌بست بود کمی پایین‌تر از منزل قرار گرفتیم، چند نفر بالای کوچه قرار گرفتند و چند نفر حفاظت کوچه را داشتند. برادر مسلم و صادق وارد منزل شدند و بعد برادر فلاح که بنده در حیاط ماندم.
حدوداً بعد از سی دقیقه فلاح، برادران دیگر را صدا زدند، با بی‌سیم گفتند و وارد منزل شدند. که گفتند بنده و برادر مسلم و فلاح با خانم پروانه به طبقه بالا رفتیم. بعد از بازرسی عادی فلاح دستور داد کار را شروع کنیم. بنده گردن و دهان ایشان را گرفتم، مسلم دستهای ایشان را گرفت و برادر هاشم آمد و با دستمال آغشته به مواد بیهوشی، بیهوش کرد و محسنی چند ضربه چاقو زد که بنده دیدم تکان می‌خورد. گفتم تکان می‌خورد، چند ضربه دیگر زدند…»

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

👇👇👇

سخنرانی آیت‌الله #خامنه‌ای درباره قتل فروهرها

https://youtu.be/a9LLb28F9tU


#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
Forwarded from شاه فرتوت ابریقستان (Mohammad Ebrigh)
ساعت ۹.۵ دقیقه شنبه شب ۳۰ آبان ماه ۱۳۷۷ زنگ خانه #داریوش_فروهر به صدا در آمد.
داریوش فروهر که به تازگی از بستر جراحی برخاسته و گرفتار آنفولانزای شدیدی بود، در را گشود.
دو مرد #ابوالفضل_مسلمی و #مهرداد_عالیخانی، با عنوان دروغین افسران نیروی انتظامی، به فروهر گفتند که بر اساس گزارشهای دریافتی، با اتومبیل رنوی فروهر سرقتی صورت گرفته است!
فروهر تنها پاسخ داد: اما من داریوش فروهر هستم! و همین یک استدلال را برای مجاب کردن ماموران و پی بردن به اشتباهشان کافی دانست.
عالیخانی گفت: شما را می‌شناسیم ولی ماموریم و معذور.
مسلمی هم نامه‌ای جعلی را با مهر و امضای نیروی انتظامی به فروهر نشان داد که در آن موضوع سرقت به همراه شماره ماشین قید شده بود.
فروهر نامه را گرفت و شماره مندرج در آن را با شماره رنویی که در حیاط پارک شده بود، تطبیق داد. آنگاه آن دو را به داخل خانه دعوت کرد تا موضوع روشن شود.
میزبان جلوتر رفت تا میهمانان را راهنمایی کند... آن دو، در را پشت سر خود نبستند. در این هنگام چند نفر دیگر نیز در سکوت و یکی یکی وارد خانه شدند.
در اثنایی که فروهر جلو در ورودی ساختمان خانه سرگرم گفتگو با آن دو نفر بود #پروانه_فروهر روی پله‌ها ایستاده بود. داریوش از او پرسید که اتومبیل را برای تعمیر به کدام تعمیرگاه برده است و خود توضیح داد که احتمالا آنها از اتومبیل سوء استفاده کرده‌اند. پروانه نیز تعجب کرد.
عالیخانی، مسلمی و #صفایی‌پور به همراه فروهر وارد ساختمان منزل شدند. یکی دو نفر دیگر هم در حیاط خود را سرگرم ور رفتن با اتومبیل رنو نشان دادند.
فروهر روی یکی از صندلیهای اتاق کار خود نشسته بود و عالیخانی که روبروی او نشسته بود، سر صحبت را پیرامون مسائل سیاسی روز با او باز کرد . لحظاتی بعد ابوالفضل مسلمی، بنابر نقشه قبلی، رو به پروانه گفت که چون از جهت رعایت تشریفات قانونی باید یک بازرسی صوری هم از خانه به عمل آید، اگر اشکالی ندارد طبقه بالا را هم ببینند و به این بهانه از وی خواست برای بازدید از طبقه بالا به عنوان صاحبخانه، او و #علی_صفایی‌پور را همراهی کند.
در حالی که فروهر پشت به در ورودی با عالیخانی مشغول گفتگو بود، سه نفر از کسانی که بیرون ساختمان بودند، وارد اتاق شدند...
چنانکه در رای قاضی #عقیقی آمده، #محمدحسین_اثنی‌عشر یک دست داریوش را گرفت، #مصطفی_هاشمی گاز آغشته به مواد بیهوشی را بر دهان و بینی او گذاشت و وقتی که داریوش بیهوش شد، #محمود_جعفرزاده ۲۶ ضربه کارد بر پیکر او وارد آورد.
چند دقیقه بعد صحنه مرگ در طبقه بالا تکرار می‌شود... #فلاح سر تیم عملیات داخل خانه بالا رفت.
صفاییپور از او پرسید: عملیات را شروع بکنیم یا نه و فلاح به مسلمی دستور داد: شروع کنید!
صفایی پور از پشت، گردن و دهان و مسلمی دستهای پروانه را گرفتند، هاشمی این بار نیز گاز آغشته به مواد بیهوشی را بر دهان و بینی او گذاشت... پس از آنکه از بیهوشی پروانه مطمئن شدند، #علی_محسنی ۲۵ ضربه کارد بر قلب او فرود می‌آورد.
http://l1l.ir/2-zt

روح همهٔ آزادگان و شهدای وطن شاد...

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
شامگاه ۳۰ آبانماه ۱۳۷۷ در تهران، یک زن و شوهر در مقابل یکدیگر با ضربات متعدد و پیاپی چاقو کشته شدند؛ #داریوش_فروهر و #پروانه_فروهر.
این دو تنها به جرم دگراندیشی و مخالفت با نظام کشته شدند. بعدها وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، قاتلان را #نیروهای_خودسر این وزارت معرفی کرد. اما آیت‌الله #خامنه‌ای انتساب این قتلها به جمهوری اسلامی را نپذیرفت و از جمله داریوش فروهر را «دشمن بی خطر و بی ضرر» نظام اسلامی معرفی کرد!

اما اعترافات قاتلان ثابت می‌کند آنها چندان «خودسر» نبوند. #پرستو_فروهر -دختر داریوش و پروانه- که پرونده قتلهای زنجیره ای در شعبه یک دادگاه نظامی تهران را خوانده است، می‌گوید:

«به ویژه چیزی که خیلی تکان دهنده است این است که متهمین بارها و بارها گفته‌اند که حذف فیزیکی دگراندیشان جزو وظایف سازمانیشان بوده و بارها انجام داده‌اند و خیلی با تعجب نوشته بودند که نمی‌دانند چرا این بار دچار چنین مشکلی شده و بسیاری‌شان می‌گفتند که دستور از بالا آمده و نمی‌دانند که چرا آنها که صرفا وظیفه خود انجام داده‌اند، حالا متهم قضیه هستند.»
#علی_صفایی‌پور، کارمند #وزارت_اطلاعات در اعترافات تیر ۱۳۷۹ خود درباره چگونگی قتل فروهرها می‌گوید:
«آن شب ابتدا مسلم و صادق به در منزل رفتند، من و فلاح در کوچه‌ای که بن‌بست بود کمی پایین‌تر از منزل قرار گرفتیم، چند نفر بالای کوچه قرار گرفتند و چند نفر حفاظت کوچه را داشتند. برادر مسلم و صادق وارد منزل شدند و بعد برادر فلاح که بنده در حیاط ماندم.
حدوداً بعد از سی دقیقه فلاح، برادران دیگر را صدا زدند، با بی‌سیم گفتند و وارد منزل شدند. که گفتند بنده و برادر مسلم و فلاح با خانم پروانه به طبقه بالا رفتیم. بعد از بازرسی عادی فلاح دستور داد کار را شروع کنیم. بنده گردن و دهان ایشان را گرفتم، مسلم دستهای ایشان را گرفت و برادر هاشم آمد و با دستمال آغشته به مواد بیهوشی، بیهوش کرد و محسنی چند ضربه چاقو زد که بنده دیدم تکان می‌خورد. گفتم تکان می‌خورد، چند ضربه دیگر زدند…»

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

👇👇👇

سخنرانی آیت‌الله #خامنه‌ای درباره قتل فروهرها

https://youtu.be/a9LLb28F9tU


#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
شامگاه ۳۰ آبانماه ۱۳۷۷ در تهران، یک زن و شوهر در مقابل یکدیگر با ضربات متعدد و پیاپی چاقو کشته شدند؛ #داریوش_فروهر و #پروانه_فروهر.
این دو تنها به جرم دگراندیشی و مخالفت با نظام کشته شدند. بعدها وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، قاتلان را #نیروهای_خودسر این وزارت معرفی کرد. اما آیت‌الله #خامنه‌ای انتساب این قتلها به جمهوری اسلامی را نپذیرفت و از جمله داریوش فروهر را «دشمن بی خطر و بی ضرر» نظام اسلامی معرفی کرد!

اما اعترافات قاتلان ثابت می‌کند آنها چندان «خودسر» نبوند. #پرستو_فروهر -دختر داریوش و پروانه- که پرونده قتلهای زنجیره ای در شعبه یک دادگاه نظامی تهران را خوانده است، می‌گوید:

«به ویژه چیزی که خیلی تکان دهنده است این است که متهمین بارها و بارها گفته‌اند که حذف فیزیکی دگراندیشان جزو وظایف سازمانیشان بوده و بارها انجام داده‌اند و خیلی با تعجب نوشته بودند که نمی‌دانند چرا این بار دچار چنین مشکلی شده و بسیاری‌شان می‌گفتند که دستور از بالا آمده و نمی‌دانند که چرا آنها که صرفا وظیفه خود انجام داده‌اند، حالا متهم قضیه هستند.»
#علی_صفایی‌پور، کارمند #وزارت_اطلاعات در اعترافات تیر ۱۳۷۹ خود درباره چگونگی قتل فروهرها می‌گوید:
«آن شب ابتدا مسلم و صادق به در منزل رفتند، من و فلاح در کوچه‌ای که بن‌بست بود کمی پایین‌تر از منزل قرار گرفتیم، چند نفر بالای کوچه قرار گرفتند و چند نفر حفاظت کوچه را داشتند. برادر مسلم و صادق وارد منزل شدند و بعد برادر فلاح که بنده در حیاط ماندم.
حدوداً بعد از سی دقیقه فلاح، برادران دیگر را صدا زدند، با بی‌سیم گفتند و وارد منزل شدند. که گفتند بنده و برادر مسلم و فلاح با خانم پروانه به طبقه بالا رفتیم. بعد از بازرسی عادی فلاح دستور داد کار را شروع کنیم. بنده گردن و دهان ایشان را گرفتم، مسلم دستهای ایشان را گرفت و برادر هاشم آمد و با دستمال آغشته به مواد بیهوشی، بیهوش کرد و محسنی چند ضربه چاقو زد که بنده دیدم تکان می‌خورد. گفتم تکان می‌خورد، چند ضربه دیگر زدند…»

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
Forwarded from شاه فرتوت ابریقستان (Mohammad Ebrigh)
ساعت ۹.۵ دقیقه شنبه شب ۳۰ آبان ماه ۱۳۷۷ زنگ خانه #داریوش_فروهر به صدا در آمد.
داریوش فروهر که به تازگی از بستر جراحی برخاسته و گرفتار آنفولانزای شدیدی بود، در را گشود.
دو مرد #ابوالفضل_مسلمی و #مهرداد_عالیخانی، با عنوان دروغین افسران نیروی انتظامی، به فروهر گفتند که بر اساس گزارشهای دریافتی، با اتومبیل رنوی فروهر سرقتی صورت گرفته است!
فروهر تنها پاسخ داد: اما من داریوش فروهر هستم! و همین یک استدلال را برای مجاب کردن ماموران و پی بردن به اشتباهشان کافی دانست.
عالیخانی گفت: شما را می‌شناسیم ولی ماموریم و معذور.
مسلمی هم نامه‌ای جعلی را با مهر و امضای نیروی انتظامی به فروهر نشان داد که در آن موضوع سرقت به همراه شماره ماشین قید شده بود.
فروهر نامه را گرفت و شماره مندرج در آن را با شماره رنویی که در حیاط پارک شده بود، تطبیق داد. آنگاه آن دو را به داخل خانه دعوت کرد تا موضوع روشن شود.
میزبان جلوتر رفت تا میهمانان را راهنمایی کند... آن دو، در را پشت سر خود نبستند. در این هنگام چند نفر دیگر نیز در سکوت و یکی یکی وارد خانه شدند.
در اثنایی که فروهر جلو در ورودی ساختمان خانه سرگرم گفتگو با آن دو نفر بود #پروانه_فروهر روی پله‌ها ایستاده بود. داریوش از او پرسید که اتومبیل را برای تعمیر به کدام تعمیرگاه برده است و خود توضیح داد که احتمالا آنها از اتومبیل سوء استفاده کرده‌اند. پروانه نیز تعجب کرد.
عالیخانی، مسلمی و #صفایی‌پور به همراه فروهر وارد ساختمان منزل شدند. یکی دو نفر دیگر هم در حیاط خود را سرگرم ور رفتن با اتومبیل رنو نشان دادند.
فروهر روی یکی از صندلیهای اتاق کار خود نشسته بود و عالیخانی که روبروی او نشسته بود، سر صحبت را پیرامون مسائل سیاسی روز با او باز کرد . لحظاتی بعد ابوالفضل مسلمی، بنابر نقشه قبلی، رو به پروانه گفت که چون از جهت رعایت تشریفات قانونی باید یک بازرسی صوری هم از خانه به عمل آید، اگر اشکالی ندارد طبقه بالا را هم ببینند و به این بهانه از وی خواست برای بازدید از طبقه بالا به عنوان صاحبخانه، او و #علی_صفایی‌پور را همراهی کند.
در حالی که فروهر پشت به در ورودی با عالیخانی مشغول گفتگو بود، سه نفر از کسانی که بیرون ساختمان بودند، وارد اتاق شدند...
چنانکه در رای قاضی #عقیقی آمده، #محمدحسین_اثنی‌عشر یک دست داریوش را گرفت، #مصطفی_هاشمی گاز آغشته به مواد بیهوشی را بر دهان و بینی او گذاشت و وقتی که داریوش بیهوش شد، #محمود_جعفرزاده ۲۶ ضربه کارد بر پیکر او وارد آورد.
چند دقیقه بعد صحنه مرگ در طبقه بالا تکرار می‌شود... #فلاح سر تیم عملیات داخل خانه بالا رفت.
صفاییپور از او پرسید: عملیات را شروع بکنیم یا نه و فلاح به مسلمی دستور داد: شروع کنید!
صفایی پور از پشت، گردن و دهان و مسلمی دستهای پروانه را گرفتند، هاشمی این بار نیز گاز آغشته به مواد بیهوشی را بر دهان و بینی او گذاشت... پس از آنکه از بیهوشی پروانه مطمئن شدند، #علی_محسنی ۲۵ ضربه کارد بر قلب او فرود می‌آورد.
http://l1l.ir/2-zt

روح همهٔ آزادگان و شهدای وطن شاد...

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan