شاه فرتوت ابریقستان

#سیاهکل
Канал
Логотип телеграм канала شاه فرتوت ابریقستان
@oldkingofebrighestanПродвигать
2,64 тыс.
подписчиков
24,5 тыс.
фото
3,83 тыс.
видео
8,32 тыс.
ссылок
به مجله سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ادبی، هنری، ورزشی #شاه_فرتوت_ابریقستان خوش آمدید... ارتباط با ادمین: @oldking1976
آفتابکاران جنگل
داوود شراره‌ها
”آفتابکاران جنگل” که به ”سر اومد زمستون” هم معروف است، یکی از سرودهای معروف انقلابی ایران است که در دوران سال ۵۷ در آلبومی بنام «شراره‌های آفتاب» توسط سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران و به یاد واقعهٔ #سیاهکل منتشر و از معروفیت فراوانی برخوردار شد.

خواننده: #داوود_شراره‌ها
ترانه‌سرا: #سعید_سلطان‌پور

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan
آفتابکاران جنگل
داوود شراره‌ها
”آفتابکاران جنگل” که به ”سر اومد زمستون” هم معروف است، یکی از سرودهای معروف انقلابی ایران است که در دوران سال ۵۷ در آلبومی بنام «شراره‌های آفتاب» توسط سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران و به یاد واقعهٔ #سیاهکل منتشر و از معروفیت فراوانی برخوردار شد.

خواننده: #داوود_شراره‌ها
ترانه‌سرا: #سعید_سلطان‌پور

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan
آفتابکاران جنگل
داوود شراره‌ها
”آفتابکاران جنگل” که به ”سر اومد زمستون” هم معروف است، یکی از سرودهای معروف انقلابی ایران است که در دوران سال ۵۷ در آلبومی بنام «شراره‌های آفتاب» توسط سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران و به یاد واقعهٔ #سیاهکل منتشر و از معروفیت فراوانی برخوردار شد.

خواننده: #داوود_شراره‌ها
ترانه‌سرا: #سعید_سلطان‌پور

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan
Forwarded from شاه فرتوت ابریقستان (Mohammad Ebrigh)
✔️مردی که صدایش شنیده نشد
#سهند_ایرانمهر


امروز، سالگرد درگذشت #مهدی_بازرگان است. ‏پژوهشگر قرآن، نخستین دانشیار دانشگاه تهران، رئیس دانشکده فنی، موسس حزب #نهضت_آزادی_ایران، نخست وزیر دولت موقت بعد از انقلاب، نماینده دور اول مجلس شورای اسلامی(در دوره‌های بعد رد صلاحیت شد).

او مردی است که صدایش شنیده نشد چه پیش از انقلاب و چه بعد از انقلاب.
یکی از مهم‌ترین نکاتی که در مورد دادگاه تجدیدنظر وی -که طی ۸۰ جلسه از میانه اسفند ۱۳۴۲ تا تیرماه ۱۳۴۳ برگزار شد- وجود دارد، دفاعیات اوست. جایی که بازرگان به عنوان یکی از رهبران نهضت ملی ایران از موضعی اصلاح‌طلبانه به نصیحت حاکمان آن روز می‌پردازد، مهندس #بازرگان در این جلسه می‌گوید:

« آقای رییس دادگاه! به مقامات بالا‌تر (شاه) اطلاع دهید که ما آخرین گروهی هستیم که با قبول و احترام به این قانون اساسی فعلی فعالیت‌های سیاسی را در چارچوب‌های قانونی دنبال کردیم. بعد از ما دیگر کسی این قانون اساسی را قبول نخواهد داشت و در درون آن فعالیت نخواهد کرد».

نشانه‌های تحقق این پیش‌بینی به فاصله چند ماه در پاییز ۴۳ زمانی که #گروه_بخارایی، #حسنعلی_منصور را ترور کردند برای اولین بار جلوه کرد.
در فروردین ۱۳۴۴ هم گروهی به محوریت #نیکخواه و با همکاری #شمس‌آبادی به شاه سوء قصد کردند. تابستان ۴۶ هم گروه مسلحانه حزب ملل اسلامی به محوریت #کاظم_بجنوردی و #محمدجواد_حجتی سربرآورد و به دنبال آن گروه چپ‌های #سیاهکل، #فداییان_خلق، #مجاهدین و گروه‌های دیگر، نشان دادند که پیش‌بینی مهندس بازرگان در ان دادگاه مبتنی بر واقعیات بوده است.

در یکی از اسنادی که مرکز اسناد انقلاب همیشه با هدف تخریب بازرگان به آن اشاره کرده، آمده است:
بازرگان در ۹خرداد ۵۷ در ملاقات با جان استمپل(افسر اطلاعاتی سفارت آمریکا) گفت: اگر شاه حاضر باشد که تمام مواد قانون اساسی را به اجرا درآورد، ما آماده‌ایم تا سلطنت را بپذیریم.
اگر این سخن راست باشد، معلوم است که وی تا آخرین لحظات و در جامعه و فرهنگی که معمولا حاکمان و ملت، هر دو در هیجان و اندیشه کوتاه مدت به سر می‌برند، خوشبینانه، التزام دو طرف به قانون را دنبال می‌کرده است.

با وقوع انقلاب، تفاوت نگاه وی با انقلابیون آشکارتر شد و‌ دولتش اولین جریانی که متهم به جاماندن از قطار انقلاب:

«مقصود از انقلابی عمل کردن، زدن و ریختن و کشتن و پاشیدن و پا روی همه اصول و... باشد البته دولت و شخص بنده انقلابی نیستیم»

تصرف سفارت آمریکا و افزایش تنش در روابط خارجی، برای دولت لیبرالی که در دل فضای انقلابی افتاده بود، چالش برانگیز بود و استدلال‌هایش نیز راه به جایی نبرد:

«‏اصالت دادن به‌ دشمنی و تضاد، يا مرگ‌خواهی برای غيرِخود، طرز تفكر اسلامی و ايرانی نبوده، بلكه از مبانی ديالكتيكی و معيارهای ماركسيستی به‌شمار می‌رود.»

فرجام او و‌دولتش در نهایت با استعفاء گره خورد و‌ دغدغه‌اش تا پایان کار، رابطه دین با آزادی و تبیین چراهای بعد از انقلاب:

«‏ ممانعت از آزادی حتماً ناشی از ضعف بنیادی يا خلل در نيت و برنامه است».

(دین و آزادی؛ بازیابی ارزش‌ها، مجموعه آثار جلد ۲۵)

بعد از استعفاء هم فعالیت‌های خود را در محدوده‌ای کمتر، ادامه داد. در اوج جنگ نامه‌ای به رهبر انقلاب داد در نقد راهبرد :« جنگ جنگ تا پیروزی»، سخنش این‌بار هم، جدی گرفته نشد.

خبر درگذشتش اول بهمن ۷۳ بود، مرز بین دی و بهمن، تداعی‌گر مرز بین قبل و بعد انقلاب.
امروز برخی، او را مردی آینده‌نگر، اخلاق‌مدار و جلوه راستینی از تلفیق ایمان و سیاست می‌دانند و برخی نماد لیبرالیسم فرتوت بر قامت انقلابی جوان که با پیش‌فرضی غلط پا به میدان گذاشت و در نهایت خود بدان معترف بود:
« دعا کردیم باران بیاید، سیل آمد».

در حوزه اندیشه هم برخی پوزیتویست اسلامی(!) و برخی نواندیش مسلمانِ مودب به علم و ریاضیاتش خوانده‌اند، فارغ از اینکه جانب کدام را بگیریم یک چیز را در مورد او می‌توان با ضرس قاطع گفت:
بازرگان، در اسلام و سیاستش، "بازرگان" نبود و شاید همین باعث شد که هیچگاه صدایش شنیده نشود!

روحش شاد و یادش گرامی

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
مردی که صدایش شنیده نشد!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دهم شهریورماه، سالروز تولد #مهدی_بازرگان است.
پژوهشگر قرآن، نخستین دانشیار دانشگاه تهران، رئیس دانشکده فنی، موسس حزب #نهضت_آزادی_ایران، نخست‌وزیر دولت موقت بعد از #انقلاب، نماینده دور اول #مجلس شورای اسلامی( در دوره‌های بعد رد صلاحیت شد!)

او مردی است که صدایش شنیده نشد؛ چه پیش از انقلاب و چه بعد از انقلاب.
یکی از مهمترین نکاتی که در مورد دادگاه تجدیدنظر وی -که طی ۸۰ جلسه از میانه اسفند ۱۳۴۲ تا تیرماه ۱۳۴۳ برگزار شد- وجود دارد، دفاعیات اوست. جایی که بازرگان به عنوان یکی از رهبران نهضت ملی ایران از موضعی اصلاح‌طلبانه به نصیحت حاکمان آن روز می‌پردازد، مهندس #بازرگان در این جلسه می‌گوید:

« آقای رییس دادگاه! به مقامات بالا‌تر (شاه) اطلاع دهید که ما آخرین گروهی هستیم که با قبول و احترام به این قانون اساسی فعلی فعالیت‌های سیاسی را در چارچوب‌های قانونی دنبال کردیم. بعد از ما دیگر کسی این قانون اساسی را قبول نخواهد داشت و در درون آن فعالیت نخواهد کرد».

نشانه‌های تحقق این پیش‌بینی به فاصله چند ماه در پاییز ۴۳ زمانی که گروه #بخارایی، #حسنعلی_منصور را ترور کردند برای اولین بار جلوه کرد.
در فروردین ۱۳۴۴ هم گروهی به محوریت #نیکخواه و با همکاری #شمس‌آبادی به #شاه سوءقصد کردند. تابستان ۴۶ هم گروه مسلحانه حزب ملل اسلامی به محوریت #کاظم_بجنوردی و #محمدجواد_حجتی سربرآورد و به دنبال آن گروه چپ‌های #سیاهکل، #فداییان_خلق، #مجاهدین و گروه‌های دیگر، نشان دادند که پیش‌بینی مهندس بازرگان در ان دادگاه مبتنی بر واقعیات بوده است.

در یکی از اسنادی که مرکز اسناد انقلاب همیشه با هدف تخریب بازرگان به آن اشاره کرده، آمده است:
مهدی بازرگان در ۹خرداد۱۳۵۷ درملاقات با "جان استمپل" افسر اطلاعاتی امریکا گفت:
اگر شاه حاضر باشد که تمام موارد قانون اساسی را به اجرا درآورد، ما آماده‌ایم تا سلطنت را بپذیریم.

اگر این سخن راست باشد، معلوم است که وی تا آخرین لحظات و در جامعه و فرهنگی که معمولا حاکمان و ملت، هر دو در هیجان و اندیشه کوتاه مدت به سر می‌برند، خوشبینانه، التزام دو طرف به قانون را دنبال می‌کرده است.

با وقوع انقلاب، تفاوت نگاه وی با انقلابیون آشکارتر شد و‌دولتش اولین جریانی که متهم به جاماندن از قطار انقلاب:

«مقصود از انقلابی عمل کردن، زدن و ریختن و کشتن و پاشیدن و پا روی همه اصول و... باشد البته دولت و شخص بنده انقلابی نیستیم»

تصرف سفارت آمریکا و افزایش تنش در روابط خارجی، برای دولت لیبرالی که در دل فضای انقلابی افتاده بود، چالش برانگیز بود و استدلال‌هایش نیز راه به جایی نبرد:

«‏اصالت دادن به‌ دشمنی و تضاد، يا مرگ‌خواهی برای غيرِخود، طرز تفكر اسلامی و ايرانی نبوده، بلكه از مبانی ديالكتيكی و معيارهای ماركسيستی به‌شمار می‌رود.»

فرجام او و‌ دولتش در نهایت با استعفاء گره خورد و‌ دغدغه‌اش تا پایان کار، رابطه دین با آزادی و تبیین چراهای بعد از انقلاب:

«‏ ممانعت از آزادی حتماً ناشی از ضعف بنیادی يا خلل در نيت و برنامه است».

(دین و آزادی؛ بازیابی ارزش‌ها، مجموعه آثار جلد ۲۵)

بعد از استعفاء هم فعالیت‌های خود را در محدوده‌ای کمتر، ادامه داد. در اوج جنگ نامه‌ای به رهبر انقلاب داد در نقد راهبردِ
«جنگ جنگ تا پیروزی»، سخنش این‌بار هم جدی گرفته نشد!

امروز برخی، او را مردی آینده‌نگر، اخلاق‌مدار و جلوه راستینی از تلفیق ایمان و سیاست می‌دانند و برخی نماد لیبرالیسم فرتوت بر قامت انقلابی جوان که با پیش‌فرضی غلط پا به میدان گذاشت و در نهایت خود بدان معترف بود:
« دعا کردیم باران بیاید، سیل آمد!»

در حوزه اندیشه هم برخی پوزیتویست اسلامی(!) و برخی نواندیش مسلمانِ مودب به علم و ریاضیاتش خوانده‌اند، فارغ از اینکه جانب کدام را بگیریم یک چیز را در مورد او می توان با ضرس قاطع گفت:
بازرگان، در اسلام و سیاستش، "بازرگان" نبود و شاید همین باعث شد که هیچگاه صدایش شنیده نشود!

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
آفتابکاران جنگل
داوود شراره‌ها
”آفتابکاران جنگل” که به ”سر اومد زمستون” هم معروف است، یکی از سرودهای معروف انقلابی ایران است که در دوران سال ۵۷ در آلبومی بنام «شراره‌های آفتاب» توسط سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران و به یاد واقعهٔ #سیاهکل منتشر و از معروفیت فراوانی برخوردار شد.

خواننده: #داوود_شراره‌ها
ترانه‌سرا: #سعید_سلطان‌پور

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan
هر وقت از "چریک"ها می‌خوانم، یک حس غریب آزاردهنده سراغم می‌آید؛ حس می‌کنم خیلی راحت و زود "نفله" شدند؛ جوانانی تحصیل‌کرده و شجاع که راحت ِ روزگار را فروگذاشتند و البته "عدالت"ی که در پی‌اش بودند، در پی‌شان نیامد؛ شاید چون خود فرعون‌هایی بودند با "مصر"هایی کوچکتر!
درست پنجاه سال قبل، در روزی مثل امروز (۱۹ بهمن ۱۳۴۹) چریک‌های مارکسیستی که به باور مبارزه مسلحانه برای براندازی رژیم شاهنشاهی رسیده بودند، به پاسگاه ژاندارمری #سیاهکل گیلان حمله کردند. گروه چریکی، پاسگاه را گرفت و اسلحه به غنیمت برد ولی بعدتر ورق برگشت. حدود پانزده چریک در این واقعه دخیل بودند که برخی در درگیری با نیروهای دولتی کشته شدند ولی بیشترشان را روستائیان منطقه گرفتند و تحویل نیروهای دولتی دادند!
از یازده بازداشتی، یک تن زیر شکنجه کشته شد و بقیه، سه روز مانده به نوروز سال پنجاه، سی‌وشش روز پس از حمله به پاسگاه، اعدام شدند.
این عملیات به سختی شکست خورد ولی جرقه‌ای شد که طی سال‌های بعدی، به مبارزات چریکی و مسلحانه با حکومت #پهلوی دامن زد. ساواک طی کمتر از پنج سال بعد با حجم بسیار بزرگی از اقدامات مسلحانه علیه نظام پهلوی مواجه شد و البته به خوبی توانست گروه‌های چریکی را مهار و نابود کند؛ به مدد کار متمرکز اطلاعاتی و البته شکنجه‌های سیستماتیک؛ شکنجه‌هایی به قیمت ضربه‌های سهمگین به حیثیت نظام شاهنشاهی. این حیثیت برباد رفته، امّا در یک‌سال و نیم پایانی عمر رژیم، سرعت اتحاد علیه #شاه را بیشتر کرد.
چریک‌های سیاهکل، شاه را عامل امپریالیسم آمریکا می‌دانستند و "جالب"، واقعه سیاهکل در حالی رخ داد که شاه در همان روزها رهبری مذاکرات کشورهای عضو #اوپک را به سود کشورهای عضو و به قیمت ناخرسندی شدید آمریکا با موفقیت به پیش برده بود! توافق با شرکت‌های نفتی که بیست و پنج بهمن شش روز بعد از واقعه سیاهکل به امضا رسید، نشانگر نخستین پیروزی مهم اوپک ارزیابی شد که ایران در آن کارکردی اساسی داشت.

چریک‌ها در حالی در انتهای دهه چهل خورشیدی به لزوم مبارزه مسلحانه علیه "عامل امپریالیسم" رسیده بودند که این دهه، تا کنون نیز درخشان‌ترین دهه در تاریخ از لحاظ توسعه اقتصادی بوده است؛ نرخ رشد اقتصادی از سال ۴۲ تا ۴۸، به طور متوسط پنج‌وپنج‌دهم درصد و تورم در حدود دو نیم درصد بود و به این ترتیب ایران را بعد از ژاپن بهترین کشور دنیا از نظر رشد اقتصادی نشان می‌داد.
مردم ایران گمشده بزرگی داشتند که خودکامگی "شاهنشاه آریامهر" آنان را برای "دیدن و ندیدن‌های ناقص"، کمک می‌کرد!

#محمدمهدی_معینی
#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید
@Oldkingofebrighestan
Forwarded from شاه فرتوت ابریقستان (Mohammad Ebrigh)
✔️مردی که صدایش شنیده نشد
#سهند_ایرانمهر


امروز، سالگرد درگذشت #مهدی_بازرگان است. ‏پژوهشگر قرآن، نخستین دانشیار دانشگاه تهران، رئیس دانشکده فنی، موسس حزب #نهضت_آزادی_ایران، نخست وزیر دولت موقت بعد از انقلاب، نماینده دور اول مجلس شورای اسلامی(در دوره‌های بعد رد صلاحیت شد).

او مردی است که صدایش شنیده نشد چه پیش از انقلاب و چه بعد از انقلاب.
یکی از مهم‌ترین نکاتی که در مورد دادگاه تجدیدنظر وی -که طی ۸۰ جلسه از میانه اسفند ۱۳۴۲ تا تیرماه ۱۳۴۳ برگزار شد- وجود دارد، دفاعیات اوست. جایی که بازرگان به عنوان یکی از رهبران نهضت ملی ایران از موضعی اصلاح‌طلبانه به نصیحت حاکمان آن روز می‌پردازد، مهندس #بازرگان در این جلسه می‌گوید:

« آقای رییس دادگاه! به مقامات بالا‌تر (شاه) اطلاع دهید که ما آخرین گروهی هستیم که با قبول و احترام به این قانون اساسی فعلی فعالیت‌های سیاسی را در چارچوب‌های قانونی دنبال کردیم. بعد از ما دیگر کسی این قانون اساسی را قبول نخواهد داشت و در درون آن فعالیت نخواهد کرد».

نشانه‌های تحقق این پیش‌بینی به فاصله چند ماه در پاییز ۴۳ زمانی که #گروه_بخارایی، #حسنعلی_منصور را ترور کردند برای اولین بار جلوه کرد.
در فروردین ۱۳۴۴ هم گروهی به محوریت #نیکخواه و با همکاری #شمس‌آبادی به شاه سوء قصد کردند. تابستان ۴۶ هم گروه مسلحانه حزب ملل اسلامی به محوریت #کاظم_بجنوردی و #محمدجواد_حجتی سربرآورد و به دنبال آن گروه چپ‌های #سیاهکل، #فداییان_خلق، #مجاهدین و گروه‌های دیگر، نشان دادند که پیش‌بینی مهندس بازرگان در ان دادگاه مبتنی بر واقعیات بوده است.

در یکی از اسنادی که مرکز اسناد انقلاب همیشه با هدف تخریب بازرگان به آن اشاره کرده، آمده است:
بازرگان در ۹خرداد ۵۷ در ملاقات با جان استمپل(افسر اطلاعاتی سفارت آمریکا) گفت: اگر شاه حاضر باشد که تمام مواد قانون اساسی را به اجرا درآورد، ما آماده‌ایم تا سلطنت را بپذیریم.
اگر این سخن راست باشد، معلوم است که وی تا آخرین لحظات و در جامعه و فرهنگی که معمولا حاکمان و ملت، هر دو در هیجان و اندیشه کوتاه مدت به سر می‌برند، خوشبینانه، التزام دو طرف به قانون را دنبال می‌کرده است.

با وقوع انقلاب، تفاوت نگاه وی با انقلابیون آشکارتر شد و‌ دولتش اولین جریانی که متهم به جاماندن از قطار انقلاب:

«مقصود از انقلابی عمل کردن، زدن و ریختن و کشتن و پاشیدن و پا روی همه اصول و... باشد البته دولت و شخص بنده انقلابی نیستیم»

تصرف سفارت آمریکا و افزایش تنش در روابط خارجی، برای دولت لیبرالی که در دل فضای انقلابی افتاده بود، چالش برانگیز بود و استدلال‌هایش نیز راه به جایی نبرد:

«‏اصالت دادن به‌ دشمنی و تضاد، يا مرگ‌خواهی برای غيرِخود، طرز تفكر اسلامی و ايرانی نبوده، بلكه از مبانی ديالكتيكی و معيارهای ماركسيستی به‌شمار می‌رود.»

فرجام او و‌دولتش در نهایت با استعفاء گره خورد و‌ دغدغه‌اش تا پایان کار، رابطه دین با آزادی و تبیین چراهای بعد از انقلاب:

«‏ ممانعت از آزادی حتماً ناشی از ضعف بنیادی يا خلل در نيت و برنامه است».

(دین و آزادی؛ بازیابی ارزش‌ها، مجموعه آثار جلد ۲۵)

بعد از استعفاء هم فعالیت‌های خود را در محدوده‌ای کمتر، ادامه داد. در اوج جنگ نامه‌ای به رهبر انقلاب داد در نقد راهبرد :« جنگ جنگ تا پیروزی»، سخنش این‌بار هم، جدی گرفته نشد.

خبر درگذشتش اول بهمن ۷۳ بود، مرز بین دی و بهمن، تداعی‌گر مرز بین قبل و بعد انقلاب.
امروز برخی، او را مردی آینده‌نگر، اخلاق‌مدار و جلوه راستینی از تلفیق ایمان و سیاست می‌دانند و برخی نماد لیبرالیسم فرتوت بر قامت انقلابی جوان که با پیش‌فرضی غلط پا به میدان گذاشت و در نهایت خود بدان معترف بود:
« دعا کردیم باران بیاید، سیل آمد».

در حوزه اندیشه هم برخی پوزیتویست اسلامی(!) و برخی نواندیش مسلمانِ مودب به علم و ریاضیاتش خوانده‌اند، فارغ از اینکه جانب کدام را بگیریم یک چیز را در مورد او می‌توان با ضرس قاطع گفت:
بازرگان، در اسلام و سیاستش، "بازرگان" نبود و شاید همین باعث شد که هیچگاه صدایش شنیده نشود!

روحش شاد و یادش گرامی

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍مردی که صدایش شنیده نشد
#سهند_ایرانمهر

دهم شهریورماه، سالروز تولد #مهدی_بازرگان است.
پژوهشگر قرآن، نخستین دانشیار دانشگاه تهران، رئیس دانشکده فنی، موسس حزب #نهضت_آزادی_ایران، نخست‌وزیر دولت موقت بعد از انقلاب، نماینده دور اول مجلس شورای اسلامی( در دوره‌های بعد رد صلاحیت شد).

او مردی است که صدایش شنیده نشد چه پیش از انقلاب و چه بعد از انقلاب.
یکی از مهم‌ترین نکاتی که در مورد دادگاه تجدیدنظر وی -که طی ۸۰ جلسه از میانه اسفند ۱۳۴۲ تا تیرماه ۱۳۴۳ برگزار شد- وجود دارد، دفاعیات اوست. جایی که بازرگان به عنوان یکی از رهبران نهضت ملی ایران از موضعی اصلاح‌طلبانه به نصیحت حاکمان آن روز می‌پردازد، مهندس بازرگان در این جلسه می‌گوید:

« آقای رییس دادگاه! به مقامات بالا‌تر (شاه) اطلاع دهید که ما آخرین گروهی هستیم که با قبول و احترام به این قانون اساسی فعلی فعالیت‌های سیاسی را در چارچوب‌های قانونی دنبال کردیم. بعد از ما دیگر کسی این قانون اساسی را قبول نخواهد داشت و در درون آن فعالیت نخواهد کرد».

نشانه‌های تحقق این پیش‌بینی به فاصله چند ماه در پاییز ۴۳ زمانی که #گروه_بخارایی، #حسنعلی_منصور را ترور کردند برای اولین بار جلوه کرد.
در فروردین ۱۳۴۴ هم گروهی به محوریت #نیکخواه و با همکاری #شمس‌آبادی به شاه سوء قصد کردند. تابستان ۴۶ هم گروه مسلحانه حزب ملل اسلامی به محوریت #کاظم_بجنوردی و #محمدجواد_حجتی سربرآورد و به دنبال آن گروه چپ‌های #سیاهکل، #فداییان_خلق، #مجاهدین و گروه‌های دیگر، نشان دادند که پیش‌بینی مهندس بازرگان در ان دادگاه مبتنی بر واقعیات بوده است.

در یکی از اسنادی که مرکز اسناد انقلاب همیشه با هدف تخریب بازرگان به آن اشاره کرده، آمده است:
مهدی بازرگان در ۹خرداد۱۳۵۷ درملاقات با "جان استمپل" افسر اطلاعاتی امریکا گفت:
اگر #شاه حاضر باشد که تمام موارد قانون اساسی را به اجرا درآورد، ما آماده‌ایم تا سلطنت را بپذیریم.

اگر این سخن راست باشد، معلوم است که وی تا آخرین لحظات و در جامعه و فرهنگی که معمولا حاکمان و ملت، هر دو در هیجان و اندیشه کوتاه مدت به سر می‌برند، خوشبینانه، التزام دو طرف به قانون را دنبال می‌کرده است.

با وقوع انقلاب، تفاوت نگاه وی با انقلابیون آشکارتر شد و‌دولتش اولین جریانی که متهم به جاماندن از قطار انقلاب:

«مقصود از انقلابی عمل کردن، زدن و ریختن و کشتن و پاشیدن و پا روی همه اصول و... باشد البته دولت و شخص بنده انقلابی نیستیم»

تصرف سفارت آمریکا و افزایش تنش در روابط خارجی، برای دولت لیبرالی که در دل فضای انقلابی افتاده بود، چالش برانگیز بود و استدلال‌هایش نیز راه به جایی نبرد:

«‏اصالت دادن به‌ دشمنی و تضاد، يا مرگ‌خواهی برای غيرِخود، طرز تفكر اسلامی و ايرانی نبوده، بلكه از مبانی ديالكتيكی و معيارهای ماركسيستی به‌شمار می‌رود.»

فرجام او و‌ دولتش در نهایت با استعفاء گره خورد و‌ دغدغه‌اش تا پایان کار، رابطه دین با آزادی و تبیین چراهای بعد از انقلاب:

«‏ ممانعت از آزادی حتماً ناشی از ضعف بنیادی يا خلل در نيت و برنامه است».

(دین و آزادی؛ بازیابی ارزش‌ها، مجموعه آثار جلد ۲۵)

بعد از استعفاء هم فعالیت‌های خود را در محدوده‌ای کمتر، ادامه داد. در اوج جنگ نامه‌ای به رهبر انقلاب داد در نقد راهبرد :« جنگ جنگ تا پیروزی»، سخنش این‌بار هم، جدی گرفته نشد.

امروز برخی، او را مردی آینده‌نگر، اخلاق‌مدار و جلوه راستینی از تلفیق ایمان و سیاست می‌دانند و برخی نماد لیبرالیسم فرتوت بر قامت انقلابی جوان که با پیش‌فرضی غلط پا به میدان گذاشت و در نهایت خود بدان معترف بود:
« دعا کردیم باران بیاید، سیل آمد».

در حوزه اندیشه هم برخی پوزیتویست اسلامی(!) و برخی نواندیش مسلمانِ مودب به علم و ریاضیاتش خوانده‌اند، فارغ از اینکه جانب کدام را بگیریم یک چیز را در مورد او می توان با ضرس قاطع گفت:
بازرگان، در اسلام و سیاستش، "بازرگان" نبود و شاید همین باعث شد که هیچگاه صدایش شنیده نشود!

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
آفتابکاران جنگل
داوود شراره‌ها
”آفتابکاران جنگل” که به ”سر اومد زمستون” هم معروف است، یکی از سرودهای معروف انقلابی ایران است که در دوران سال ۵۷ در آلبومی بنام «شراره‌های آفتاب» توسط سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران و به یاد واقعهٔ #سیاهکل منتشر و از معروفیت فراوانی برخوردار شد.

خواننده: #داوود_شراره‌ها
ترانه‌سرا: #سعید_سلطان‌پور

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan
Forwarded from شاه فرتوت ابریقستان (Mohammad Ebrigh)
✔️مردی که صدایش شنیده نشد
#سهند_ایرانمهر


امروز، سالگرد درگذشت #مهدی_بازرگان است. ‏پژوهشگر قرآن، نخستین دانشیار دانشگاه تهران، رئیس دانشکده فنی، موسس حزب #نهضت_آزادی_ایران، نخست وزیر دولت موقت بعد از انقلاب، نماینده دور اول مجلس شورای اسلامی(در دوره‌های بعد رد صلاحیت شد).

او مردی است که صدایش شنیده نشد چه پیش از انقلاب و چه بعد از انقلاب.
یکی از مهم‌ترین نکاتی که در مورد دادگاه تجدیدنظر وی -که طی ۸۰ جلسه از میانه اسفند ۱۳۴۲ تا تیرماه ۱۳۴۳ برگزار شد- وجود دارد، دفاعیات اوست. جایی که بازرگان به عنوان یکی از رهبران نهضت ملی ایران از موضعی اصلاح‌طلبانه به نصیحت حاکمان آن روز می‌پردازد، مهندس #بازرگان در این جلسه می‌گوید:

« آقای رییس دادگاه! به مقامات بالا‌تر (شاه) اطلاع دهید که ما آخرین گروهی هستیم که با قبول و احترام به این قانون اساسی فعلی فعالیت‌های سیاسی را در چارچوب‌های قانونی دنبال کردیم. بعد از ما دیگر کسی این قانون اساسی را قبول نخواهد داشت و در درون آن فعالیت نخواهد کرد».

نشانه‌های تحقق این پیش‌بینی به فاصله چند ماه در پاییز ۴۳ زمانی که #گروه_بخارایی، #حسنعلی_منصور را ترور کردند برای اولین بار جلوه کرد.
در فروردین ۱۳۴۴ هم گروهی به محوریت #نیکخواه و با همکاری #شمس‌آبادی به شاه سوء قصد کردند. تابستان ۴۶ هم گروه مسلحانه حزب ملل اسلامی به محوریت #کاظم_بجنوردی و #محمدجواد_حجتی سربرآورد و به دنبال آن گروه چپ‌های #سیاهکل، #فداییان_خلق، #مجاهدین و گروه‌های دیگر، نشان دادند که پیش‌بینی مهندس بازرگان در ان دادگاه مبتنی بر واقعیات بوده است.

در یکی از اسنادی که مرکز اسناد انقلاب همیشه با هدف تخریب بازرگان به آن اشاره کرده، آمده است:
بازرگان در ۹خرداد ۵۷ در ملاقات با جان استمپل(افسر اطلاعاتی سفارت آمریکا) گفت: اگر شاه حاضر باشد که تمام مواد قانون اساسی را به اجرا درآورد، ما آماده‌ایم تا سلطنت را بپذیریم.
اگر این سخن راست باشد، معلوم است که وی تا آخرین لحظات و در جامعه و فرهنگی که معمولا حاکمان و ملت، هر دو در هیجان و اندیشه کوتاه مدت به سر می‌برند، خوشبینانه، التزام دو طرف به قانون را دنبال می‌کرده است.

با وقوع انقلاب، تفاوت نگاه وی با انقلابیون آشکارتر شد و‌ دولتش اولین جریانی که متهم به جاماندن از قطار انقلاب:

«مقصود از انقلابی عمل کردن، زدن و ریختن و کشتن و پاشیدن و پا روی همه اصول و... باشد البته دولت و شخص بنده انقلابی نیستیم»

تصرف سفارت آمریکا و افزایش تنش در روابط خارجی، برای دولت لیبرالی که در دل فضای انقلابی افتاده بود، چالش برانگیز بود و استدلال‌هایش نیز راه به جایی نبرد:

«‏اصالت دادن به‌ دشمنی و تضاد، يا مرگ‌خواهی برای غيرِخود، طرز تفكر اسلامی و ايرانی نبوده، بلكه از مبانی ديالكتيكی و معيارهای ماركسيستی به‌شمار می‌رود.»

فرجام او و‌دولتش در نهایت با استعفاء گره خورد و‌ دغدغه‌اش تا پایان کار، رابطه دین با آزادی و تبیین چراهای بعد از انقلاب:

«‏ ممانعت از آزادی حتماً ناشی از ضعف بنیادی يا خلل در نيت و برنامه است».

(دین و آزادی؛ بازیابی ارزش‌ها، مجموعه آثار جلد ۲۵)

بعد از استعفاء هم فعالیت‌های خود را در محدوده‌ای کمتر، ادامه داد. در اوج جنگ نامه‌ای به رهبر انقلاب داد در نقد راهبرد :« جنگ جنگ تا پیروزی»، سخنش این‌بار هم، جدی گرفته نشد.

خبر درگذشتش اول بهمن ۷۳ بود، مرز بین دی و بهمن، تداعی‌گر مرز بین قبل و بعد انقلاب.
امروز برخی، او را مردی آینده‌نگر، اخلاق‌مدار و جلوه راستینی از تلفیق ایمان و سیاست می‌دانند و برخی نماد لیبرالیسم فرتوت بر قامت انقلابی جوان که با پیش‌فرضی غلط پا به میدان گذاشت و در نهایت خود بدان معترف بود:
« دعا کردیم باران بیاید، سیل آمد».

در حوزه اندیشه هم برخی پوزیتویست اسلامی(!) و برخی نواندیش مسلمانِ مودب به علم و ریاضیاتش خوانده‌اند، فارغ از اینکه جانب کدام را بگیریم یک چیز را در مورد او می‌توان با ضرس قاطع گفت:
بازرگان، در اسلام و سیاستش، "بازرگان" نبود و شاید همین باعث شد که هیچگاه صدایش شنیده نشود!

روحش شاد و یادش گرامی

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍مردی که صدایش شنیده نشد
#سهند_ایرانمهر

دهم شهریورماه، سالروز تولد #مهدی_بازرگان است.
پژوهشگر قرآن، نخستین دانشیار دانشگاه تهران، رئیس دانشکده فنی، موسس حزب #نهضت_آزادی_ایران، نخست‌وزیر دولت موقت بعد از انقلاب، نماینده دور اول مجلس شورای اسلامی( در دوره‌های بعد رد صلاحیت شد).

او مردی است که صدایش شنیده نشد چه پیش از انقلاب و چه بعد از انقلاب.
یکی از مهم‌ترین نکاتی که در مورد دادگاه تجدیدنظر وی -که طی ۸۰ جلسه از میانه اسفند ۱۳۴۲ تا تیرماه ۱۳۴۳ برگزار شد- وجود دارد، دفاعیات اوست. جایی که بازرگان به عنوان یکی از رهبران نهضت ملی ایران از موضعی اصلاح‌طلبانه به نصیحت حاکمان آن روز می‌پردازد، مهندس بازرگان در این جلسه می‌گوید:

« آقای رییس دادگاه! به مقامات بالا‌تر (شاه) اطلاع دهید که ما آخرین گروهی هستیم که با قبول و احترام به این قانون اساسی فعلی فعالیت‌های سیاسی را در چارچوب‌های قانونی دنبال کردیم. بعد از ما دیگر کسی این قانون اساسی را قبول نخواهد داشت و در درون آن فعالیت نخواهد کرد».

نشانه‌های تحقق این پیش‌بینی به فاصله چند ماه در پاییز ۴۳ زمانی که #گروه_بخارایی، #حسنعلی_منصور را ترور کردند برای اولین بار جلوه کرد.
در فروردین ۱۳۴۴ هم گروهی به محوریت #نیکخواه و با همکاری #شمس‌آبادی به شاه سوء قصد کردند. تابستان ۴۶ هم گروه مسلحانه حزب ملل اسلامی به محوریت #کاظم_بجنوردی و #محمدجواد_حجتی سربرآورد و به دنبال آن گروه چپ‌های #سیاهکل، #فداییان_خلق، #مجاهدین و گروه‌های دیگر، نشان دادند که پیش‌بینی مهندس بازرگان در ان دادگاه مبتنی بر واقعیات بوده است.

در یکی از اسنادی که مرکز اسناد انقلاب همیشه با هدف تخریب بازرگان به آن اشاره کرده، آمده است:
مهدی بازرگان در ۹خرداد۱۳۵۷ درملاقات با "جان استمپل" افسر اطلاعاتی امریکا گفت:
اگر #شاه حاضر باشد که تمام موارد قانون اساسی را به اجرا درآورد، ما آماده‌ایم تا سلطنت را بپذیریم.

اگر این سخن راست باشد، معلوم است که وی تا آخرین لحظات و در جامعه و فرهنگی که معمولا حاکمان و ملت، هر دو در هیجان و اندیشه کوتاه مدت به سر می‌برند، خوشبینانه، التزام دو طرف به قانون را دنبال می‌کرده است.

با وقوع انقلاب، تفاوت نگاه وی با انقلابیون آشکارتر شد و‌دولتش اولین جریانی که متهم به جاماندن از قطار انقلاب:

«مقصود از انقلابی عمل کردن، زدن و ریختن و کشتن و پاشیدن و پا روی همه اصول و... باشد البته دولت و شخص بنده انقلابی نیستیم»

تصرف سفارت آمریکا و افزایش تنش در روابط خارجی، برای دولت لیبرالی که در دل فضای انقلابی افتاده بود، چالش برانگیز بود و استدلال‌هایش نیز راه به جایی نبرد:

«‏اصالت دادن به‌ دشمنی و تضاد، يا مرگ‌خواهی برای غيرِخود، طرز تفكر اسلامی و ايرانی نبوده، بلكه از مبانی ديالكتيكی و معيارهای ماركسيستی به‌شمار می‌رود.»

فرجام او و‌ دولتش در نهایت با استعفاء گره خورد و‌ دغدغه‌اش تا پایان کار، رابطه دین با آزادی و تبیین چراهای بعد از انقلاب:

«‏ ممانعت از آزادی حتماً ناشی از ضعف بنیادی يا خلل در نيت و برنامه است».

(دین و آزادی؛ بازیابی ارزش‌ها، مجموعه آثار جلد ۲۵)

بعد از استعفاء هم فعالیت‌های خود را در محدوده‌ای کمتر، ادامه داد. در اوج جنگ نامه‌ای به رهبر انقلاب داد در نقد راهبرد :« جنگ جنگ تا پیروزی»، سخنش این‌بار هم، جدی گرفته نشد.

امروز برخی، او را مردی آینده‌نگر، اخلاق‌مدار و جلوه راستینی از تلفیق ایمان و سیاست می‌دانند و برخی نماد لیبرالیسم فرتوت بر قامت انقلابی جوان که با پیش‌فرضی غلط پا به میدان گذاشت و در نهایت خود بدان معترف بود:
« دعا کردیم باران بیاید، سیل آمد».

در حوزه اندیشه هم برخی پوزیتویست اسلامی(!) و برخی نواندیش مسلمانِ مودب به علم و ریاضیاتش خوانده‌اند، فارغ از اینکه جانب کدام را بگیریم یک چیز را در مورد او می توان با ضرس قاطع گفت:
بازرگان، در اسلام و سیاستش، "بازرگان" نبود و شاید همین باعث شد که هیچگاه صدایش شنیده نشود!

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
آفتابکاران جنگل
داوود شراره‌ها
”آفتابکاران جنگل” که به ”سر اومد زمستون” هم معروف است، یکی از سرودهای معروف انقلابی ایران است که در دوران سال ۵۷ در آلبومی بنام «شراره‌های آفتاب» توسط سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران و به یاد واقعهٔ #سیاهکل منتشر و از معروفیت فراوانی برخوردار شد.

خواننده: #داوود_شراره‌ها
ترانه‌سرا: #سعید_سلطان‌پور

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan
شاه فرتوت ابریقستان
🔹به بهانه ۲۹فروردين، سالگرد اعدام بیژن جزنی. #سهند_ایرانمهر ‍ 🔸نگاه چپ و آرمانهای چپ ایران درست بود یا غلط؟ تاریخ شاید هیچگاه به قطعیتی در مورد آن نرسد. حتی عمیق‌ترین و دوراندیش‌ترین آدمیان هم در دوره و زمانه خود گرفتار گفتمانها و در جبر زمانه خویش‌اند و…
وقتی سخن از #بیژن_جزنی می‌شود، بیش از #سیاهکل و بیش از مبارزات مسلحانه و بیش از تئوری‌های چپ او، به تابلوی «زندگی» اثر این نقاش آرمانخواه می‌اندیشم.
به جفت آهوانی که در هجمه رنگهای تند این نقاش بی قرار، عاشقانه، تن به هم می‌سایند و به کودکانی که سرخوشانه در سایه‌سار حمایت آن دو، بازیگوشی می‌کنند.

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan
آفتابکاران جنگل
داوود شراره‌ها
”آفتابکاران جنگل” که به ”سر اومد زمستون” هم معروف است، یکی از سرودهای معروف انقلابی ایران است که در دوران سال ۵۷ در آلبومی بنام «شراره‌های آفتاب» توسط سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران و به یاد واقعهٔ #سیاهکل منتشر و از معروفیت فراوانی برخوردار شد.

خواننده: #داوود_شراره‌ها
ترانه‌سرا: #سعید_سلطان‌پور

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan
✔️مردی که صدایش شنیده نشد
#سهند_ایرانمهر


امروز، سالگرد درگذشت #مهدی_بازرگان است. ‏پژوهشگر قرآن، نخستین دانشیار دانشگاه تهران، رئیس دانشکده فنی، موسس حزب #نهضت_آزادی_ایران، نخست وزیر دولت موقت بعد از انقلاب، نماینده دور اول مجلس شورای اسلامی(در دوره‌های بعد رد صلاحیت شد).

او مردی است که صدایش شنیده نشد چه پیش از انقلاب و چه بعد از انقلاب.
یکی از مهم‌ترین نکاتی که در مورد دادگاه تجدیدنظر وی -که طی ۸۰ جلسه از میانه اسفند ۱۳۴۲ تا تیرماه ۱۳۴۳ برگزار شد- وجود دارد، دفاعیات اوست. جایی که بازرگان به عنوان یکی از رهبران نهضت ملی ایران از موضعی اصلاح‌طلبانه به نصیحت حاکمان آن روز می‌پردازد، مهندس #بازرگان در این جلسه می‌گوید:

« آقای رییس دادگاه! به مقامات بالا‌تر (شاه) اطلاع دهید که ما آخرین گروهی هستیم که با قبول و احترام به این قانون اساسی فعلی فعالیت‌های سیاسی را در چارچوب‌های قانونی دنبال کردیم. بعد از ما دیگر کسی این قانون اساسی را قبول نخواهد داشت و در درون آن فعالیت نخواهد کرد».

نشانه‌های تحقق این پیش‌بینی به فاصله چند ماه در پاییز ۴۳ زمانی که #گروه_بخارایی، #حسنعلی_منصور را ترور کردند برای اولین بار جلوه کرد.
در فروردین ۱۳۴۴ هم گروهی به محوریت #نیکخواه و با همکاری #شمس‌آبادی به شاه سوء قصد کردند. تابستان ۴۶ هم گروه مسلحانه حزب ملل اسلامی به محوریت #کاظم_بجنوردی و #محمدجواد_حجتی سربرآورد و به دنبال آن گروه چپ‌های #سیاهکل، #فداییان_خلق، #مجاهدین و گروه‌های دیگر، نشان دادند که پیش‌بینی مهندس بازرگان در ان دادگاه مبتنی بر واقعیات بوده است.

در یکی از اسنادی که مرکز اسناد انقلاب همیشه با هدف تخریب بازرگان به آن اشاره کرده، آمده است:
بازرگان در ۹خرداد ۵۷ در ملاقات با جان استمپل(افسر اطلاعاتی سفارت آمریکا) گفت: اگر شاه حاضر باشد که تمام مواد قانون اساسی را به اجرا درآورد، ما آماده‌ایم تا سلطنت را بپذیریم.
اگر این سخن راست باشد، معلوم است که وی تا آخرین لحظات و در جامعه و فرهنگی که معمولا حاکمان و ملت، هر دو در هیجان و اندیشه کوتاه مدت به سر می‌برند، خوشبینانه، التزام دو طرف به قانون را دنبال می‌کرده است.

با وقوع انقلاب، تفاوت نگاه وی با انقلابیون آشکارتر شد و‌ دولتش اولین جریانی که متهم به جاماندن از قطار انقلاب:

«مقصود از انقلابی عمل کردن، زدن و ریختن و کشتن و پاشیدن و پا روی همه اصول و... باشد البته دولت و شخص بنده انقلابی نیستیم»

تصرف سفارت آمریکا و افزایش تنش در روابط خارجی، برای دولت لیبرالی که در دل فضای انقلابی افتاده بود، چالش برانگیز بود و استدلال‌هایش نیز راه به جایی نبرد:

«‏اصالت دادن به‌ دشمنی و تضاد، يا مرگ‌خواهی برای غيرِخود، طرز تفكر اسلامی و ايرانی نبوده، بلكه از مبانی ديالكتيكی و معيارهای ماركسيستی به‌شمار می‌رود.»

فرجام او و‌دولتش در نهایت با استعفاء گره خورد و‌ دغدغه‌اش تا پایان کار، رابطه دین با آزادی و تبیین چراهای بعد از انقلاب:

«‏ ممانعت از آزادی حتماً ناشی از ضعف بنیادی يا خلل در نيت و برنامه است».

(دین و آزادی؛ بازیابی ارزش‌ها، مجموعه آثار جلد ۲۵)

بعد از استعفاء هم فعالیت‌های خود را در محدوده‌ای کمتر، ادامه داد. در اوج جنگ نامه‌ای به رهبر انقلاب داد در نقد راهبرد :« جنگ جنگ تا پیروزی»، سخنش این‌بار هم، جدی گرفته نشد.

خبر درگذشتش اول بهمن ۷۳ بود، مرز بین دی و بهمن، تداعی‌گر مرز بین قبل و بعد انقلاب.
امروز برخی، او را مردی آینده‌نگر، اخلاق‌مدار و جلوه راستینی از تلفیق ایمان و سیاست می‌دانند و برخی نماد لیبرالیسم فرتوت بر قامت انقلابی جوان که با پیش‌فرضی غلط پا به میدان گذاشت و در نهایت خود بدان معترف بود:
« دعا کردیم باران بیاید، سیل آمد».

در حوزه اندیشه هم برخی پوزیتویست اسلامی(!) و برخی نواندیش مسلمانِ مودب به علم و ریاضیاتش خوانده‌اند، فارغ از اینکه جانب کدام را بگیریم یک چیز را در مورد او می‌توان با ضرس قاطع گفت:
بازرگان، در اسلام و سیاستش، "بازرگان" نبود و شاید همین باعث شد که هیچگاه صدایش شنیده نشود!

روحش شاد و یادش گرامی

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍مردی که صدایش شنیده نشد
#سهند_ایرانمهر

دهم شهریورماه، سالروز تولد #مهدی_بازرگان است.
پژوهشگر قرآن، نخستین دانشیار دانشگاه تهران، رئیس دانشکده فنی، موسس حزب #نهضت_آزادی_ایران، نخست‌وزیر دولت موقت بعد از انقلاب، نماینده دور اول مجلس شورای اسلامی( در دوره‌های بعد رد صلاحیت شد).

او مردی است که صدایش شنیده نشد چه پیش از انقلاب و چه بعد از انقلاب.
یکی از مهم‌ترین نکاتی که در مورد دادگاه تجدیدنظر وی -که طی ۸۰ جلسه از میانه اسفند ۱۳۴۲ تا تیرماه ۱۳۴۳ برگزار شد- وجود دارد، دفاعیات اوست. جایی که بازرگان به عنوان یکی از رهبران نهضت ملی ایران از موضعی اصلاح‌طلبانه به نصیحت حاکمان آن روز می‌پردازد، مهندس بازرگان در این جلسه می‌گوید:

« آقای رییس دادگاه! به مقامات بالا‌تر (شاه) اطلاع دهید که ما آخرین گروهی هستیم که با قبول و احترام به این قانون اساسی فعلی فعالیت‌های سیاسی را در چارچوب‌های قانونی دنبال کردیم. بعد از ما دیگر کسی این قانون اساسی را قبول نخواهد داشت و در درون آن فعالیت نخواهد کرد».

نشانه‌های تحقق این پیش‌بینی به فاصله چند ماه در پاییز ۴۳ زمانی که #گروه_بخارایی، #حسنعلی_منصور را ترور کردند برای اولین بار جلوه کرد.
در فروردین ۱۳۴۴ هم گروهی به محوریت #نیکخواه و با همکاری #شمس‌آبادی به شاه سوء قصد کردند. تابستان ۴۶ هم گروه مسلحانه حزب ملل اسلامی به محوریت #کاظم_بجنوردی و #محمدجواد_حجتی سربرآورد و به دنبال آن گروه چپ‌های #سیاهکل، #فداییان_خلق، #مجاهدین و گروه‌های دیگر، نشان دادند که پیش‌بینی مهندس بازرگان در ان دادگاه مبتنی بر واقعیات بوده است.

در یکی از اسنادی که مرکز اسناد انقلاب همیشه با هدف تخریب بازرگان به آن اشاره کرده، آمده است:
مهدی بازرگان در ۹خرداد۱۳۵۷ درملاقات با "جان استمپل" افسر اطلاعاتی امریکا گفت:
اگر #شاه حاضر باشد که تمام موارد قانون اساسی را به اجرا درآورد، ما آماده‌ایم تا سلطنت را بپذیریم.

اگر این سخن راست باشد، معلوم است که وی تا آخرین لحظات و در جامعه و فرهنگی که معمولا حاکمان و ملت، هر دو در هیجان و اندیشه کوتاه مدت به سر می‌برند، خوشبینانه، التزام دو طرف به قانون را دنبال می‌کرده است.

با وقوع انقلاب، تفاوت نگاه وی با انقلابیون آشکارتر شد و‌دولتش اولین جریانی که متهم به جاماندن از قطار انقلاب:

«مقصود از انقلابی عمل کردن، زدن و ریختن و کشتن و پاشیدن و پا روی همه اصول و... باشد البته دولت و شخص بنده انقلابی نیستیم»

تصرف سفارت آمریکا و افزایش تنش در روابط خارجی، برای دولت لیبرالی که در دل فضای انقلابی افتاده بود، چالش برانگیز بود و استدلال‌هایش نیز راه به جایی نبرد:

«‏اصالت دادن به‌ دشمنی و تضاد، يا مرگ‌خواهی برای غيرِخود، طرز تفكر اسلامی و ايرانی نبوده، بلكه از مبانی ديالكتيكی و معيارهای ماركسيستی به‌شمار می‌رود.»

فرجام او و‌ دولتش در نهایت با استعفاء گره خورد و‌ دغدغه‌اش تا پایان کار، رابطه دین با آزادی و تبیین چراهای بعد از انقلاب:

«‏ ممانعت از آزادی حتماً ناشی از ضعف بنیادی يا خلل در نيت و برنامه است».

(دین و آزادی؛ بازیابی ارزش‌ها، مجموعه آثار جلد ۲۵)

بعد از استعفاء هم فعالیت‌های خود را در محدوده‌ای کمتر، ادامه داد. در اوج جنگ نامه‌ای به رهبر انقلاب داد در نقد راهبرد :« جنگ جنگ تا پیروزی»، سخنش این‌بار هم، جدی گرفته نشد.

امروز برخی، او را مردی آینده‌نگر، اخلاق‌مدار و جلوه راستینی از تلفیق ایمان و سیاست می‌دانند و برخی نماد لیبرالیسم فرتوت بر قامت انقلابی جوان که با پیش‌فرضی غلط پا به میدان گذاشت و در نهایت خود بدان معترف بود:
« دعا کردیم باران بیاید، سیل آمد».

در حوزه اندیشه هم برخی پوزیتویست اسلامی(!) و برخی نواندیش مسلمانِ مودب به علم و ریاضیاتش خوانده‌اند، فارغ از اینکه جانب کدام را بگیریم یک چیز را در مورد او می توان با ضرس قاطع گفت:
بازرگان، در اسلام و سیاستش، "بازرگان" نبود و شاید همین باعث شد که هیچگاه صدایش شنیده نشود!

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
✔️مردی که صدایش شنیده نشد
#سهند_ایرانمهر
#شاه_فرتوت_ابریقستان
@oldkingofebrighestan

امروز (یا به عبارتی فردا)، سالگرد درگذشت #مهدی_بازرگان است. ‏پژوهشگر قرآن، نخستین دانشیار دانشگاه تهران، رئیس دانشکده فنی، موسس حزب #نهضت_آزادی_ایران، نخست وزیر دولت موقت بعد از انقلاب، نماینده دور اول مجلس شورای اسلامی( در دوره‌های بعد رد صلاحیت شد).

او مردی است که صدایش شنیده نشد چه پیش از انقلاب و چه بعد از انقلاب.
یکی از مهم‌ترین نکاتی که در مورد دادگاه تجدیدنظر وی – که طی ۸۰ جلسه از میانه اسفند ۱۳۴۲ تا تیرماه ۱۳۴۳ برگزار شد- وجود دارد، دفاعیات اوست. جایی که بازرگان به عنوان یکی از رهبران نهضت ملی ایران از موضعی اصلاح‌طلبانه به نصیحت حاکمان آن روز می‌پردازد، مهندس بازرگان در این جلسه می‌گوید:

« آقای رییس دادگاه! به مقامات بالا‌تر (شاه) اطلاع دهید که ما آخرین گروهی هستیم که با قبول و احترام به این قانون اساسی فعلی فعالیت‌های سیاسی را در چارچوب‌های قانونی دنبال کردیم. بعد از ما دیگر کسی این قانون اساسی را قبول نخواهد داشت و در درون آن فعالیت نخواهد کرد».

نشانه‌های تحقق این پیش‌بینی به فاصله چند ماه در پاییز ۴۳ زمانی که #گروه_بخارایی، #حسنعلی_منصور را ترور کردند برای اولین بار جلوه کرد.
در فروردین ۱۳۴۴ هم گروهی به محوریت #نیکخواه و با همکاری #شمس‌آبادی به شاه سوء قصد کردند. تابستان ۴۶ هم گروه مسلحانه حزب ملل اسلامی به محوریت #کاظم_بجنوردی و #محمدجواد_حجتی سربرآورد و به دنبال آن گروه چپ‌های #سیاهکل، #فداییان_خلق، #مجاهدین و گروه‌های دیگر، نشان دادند که پیش‌بینی مهندس بازرگان در ان دادگاه مبتنی بر واقعیات بوده است.

در یکی از اسنادی که مرکز اسناد انقلاب همیشه با هدف تخریب بازرگان به آن اشاره کرده، آمده است:

«‌‎مهدی بازرگان در ۹ خرداد ۱۳۵۷، در ملاقات با ‎ جان استمپل (افسر اطلاعاتی سفارت ‎امریکا) گفت: اگر شاه حاضر باشد که تمام مواد ‎قانون اساسی را به اجرا درآورد، ما آماده‌ایم تا ‎سلطنت را بپذیریم».

اگر این سخن راست باشد، معلوم است که وی تا آخرین لحظات و در جامعه و فرهنگی که معمولا حاکمان و ملت، هر دو در هیجان و اندیشه کوتاه مدت به سر می‌برند، خوشبینانه، التزام دو طرف به قانون را دنبال می‌کرده است.

با وقوع انقلاب، تفاوت نگاه وی با انقلابیون آشکارتر شد و‌دولتش اولین جریانی که متهم به جاماندن از قطار انقلاب:

«مقصود از انقلابی عمل کردن، زدن و ریختن و کشتن و پاشیدن و پا روی همه اصول و... باشد البته دولت و شخص بنده انقلابی نیستیم»

تصرف سفارت آمریکا و افزایش تنش در روابط خارجی، برای دولت لیبرالی که در دل فضای انقلابی افتاده بود، چالش برانگیز بود و استدلال‌هایش نیز راه به جایی نبرد:

«‏اصالت دادن به‌ دشمنی و تضاد، يا مرگ‌خواهی برای غيرِخود، طرز تفكر اسلامی و ايرانی نبوده، بلكه از مبانی ديالكتيكی و معيارهای ماركسيستی به‌شمار می‌رود.»

فرجام او و‌دولتش در نهایت با استعفاء گره خورد و‌ دغدغه‌اش تا پایان کار، رابطه دین با آزادی و تبیین چراهای بعد از انقلاب:

«‏ ممانعت از آزادی حتماً ناشی از ضعف بنیادی يا خلل در نيت و برنامه است».

(دین و آزادی؛ بازیابی ارزش‌ها، مجموعه آثار جلد ۲۵)

بعد از استعفاء هم فعالیت‌های خود را در محدوده‌ای کمتر، ادامه داد. در اوج جنگ نامه‌ای به رهبر انقلاب داد در نقد راهبرد :« جنگ جنگ تا پیروزی»، سخنش این‌بار هم، جدی گرفته نشد.

خبر درگذشتش اول بهمن ۷۳ بود، مرز بین دی و بهمن، تداعی‌گر مرز بین قبل و بعد انقلاب.
امروز برخی، او را مردی آینده‌نگر، اخلاق‌مدار و جلوه راستینی از تلفیق ایمان و سیاست می‌دانند و برخی نماد لیبرالیسم فرتوت بر قامت انقلابی جوان که با پیش‌فرضی غلط پا به میدان گذاشت و در نهایت خود بدان معترف بود:
« دعا کردیم باران بیاید، سیل آمد».

در حوزه اندیشه هم برخی پوزیتویست اسلامی(!) و برخی نواندیش مسلمانِ مودب به علم و ریاضیاتش خوانده‌اند، فارغ از اینکه جانب کدام را بگیریم یک چیز را در مورد او می توان با ضرس قاطع گفت:
بازرگان، در اسلام و سیاستش، "بازرگان" نبود و شاید همین باعث شد که هیچگاه صدایش شنیده نشود!

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan