🔵 يك علاقه عجيبى هست در رسانه هاى ايرانى [و همچنين شبکههای اجتماعى] كه وقتى نقل قولى از مثلا دكتر
#بهرام_عكاشه نقل مى شود، گفته شود: "پدر علم مهندسى زلزله در ايران".
اينكه چه مرجعى يا چه كسى، فردى را پدرِ علم فلان و بهمان انتخاب كرده، محل اين يادداشت نيست؛ بحث اينجاست كه اذهان عمومى در ايران، عجيب میطلبد اين قبيل واژگان را.
عجيب مزه خوبى میدهد وقتى كه جملهای رو میخوانیم، بدانيم اين رو پدرِ فلان علم فرمودن! خیال خواننده تخت می شود که اصلِ جنس رسیده به دستش. مطلب علمی از سرچشمه بدستش رسیده؛ پدر و صاحبِ آن علم این را فرمودهاند.
🔷اما چرا ماجرا چنین است؟
اینهمه میشنویم پدرِ علم زلزله در ایران، پدر علمِ فیزیک کوانتوم در ایران، پدر علم فلان در ایران. همین سیاق را در گونه دیگری هم متجلی میبینیم: جوانترین دانشمند. جوانترین مدیر. جوانترین استاد.
🔴کار به کجا رسیده؟
آقای
#رشیدپور در برنامه تلویزیونی یک "شازده" را آورده نشانده و پسرک شیرین گفتار میگوید:
از ۳ سالگی طراحی خودرو می کردم. براى طراحى "خودروى كانسپشوال(؟)" شرکت تسلا دنبال من است! شرکت تسلا که پشت درش صفِ فارغ التحصیلان و مغزهای قوام یافته دانشمندان ۴۰-۳۰ ساله برترين دانشگاههاى دنيا هست، دنبالِ رفیق جوان رشیدپور، طراح خودروی ۱۰ ساله است.
▪️اما علّت این ماجرا از کجاست؟
✔️چرا می شود "بی خجالت" اعلام کرد دختری ۱۶ ساله انرژی هسته ای را در خانه اش "کشف" کرده؟
✔️چرا بی خجالت می شود یک نفر بگوید «دستگاهِ پیش بينى زلزله» را "اختراع" کرده؟ و نيم ميليون نفر عضو كانال تلگرامش میشوند تا آبمیوه گیری سامسونگ تبليغ كند؟
✔️چرا یک بابایی مینشیند روبروی دوربین صداوسیما و یک تکه فوم در دست میگیرد و میگوید: این مصالح "نانو " را بعد ۲۲ سال در « موسسه كُد ساختمانى آمريكا » ، ثبت کردهام [چنين موسسهای وجود خارجى ندارد] و با این مصالح، دیگر نیازی به میلگرد و سیمان و جوشکاری برای ساختمان سازی نداریم و این کار را من برای ایران کردهام!!!
🔷سوال را جور دیگری بخوانیم:
موضوع این نیست که چرا این افراد، این حرف ها را میزنند، موضوع این است که چرا جامعه میطلبد؟
🔷چرا دوست داریم روی صفحه مونیتور تلگرام موبایلمان حرفی از پدرِ علم فلان بشنویم یا امر خارق العاده ای توسط جوانترین پژوهشگر فلان علمِ دیگر؟
ذهن ها که تنبل میشود، عضلاتِ ذهن مردم یک جامعه که بجای ماهیچه تبدیل به دنبه و چربی شود، همه دنبال چیزهای درشت و راحت فهم و «چشمگیر» و دهان پُر کن میروند. ذهن ها عادت کرده به ساده فکر کردن.
ذهن ها خلوت و خالی است. چیز درشت راحت درش مینشیند! جوانترین فلان و پدر علم بهمان و کلا، «ترین» ، عجیب ارضای ذهنی میآورد.
مشکل ما آقای رشیدپور نیست که طراح خودرو اش از ۳ سالگی خودرو طراحی کرده.
مشکل آقای احمدینژاد نیست که به رییس سازمان انرژی هستهای مملكت «دستور» داده کشفِ انرژی هستهای در منزل دختر ۱۶ساله دبيرستانى را دنبال کند.
مسئله آقای "برهمند" نیست که در خانه دستگاه پیش بینی زلزله اختراع کرده که هزاران محقق ژاپنی و آمریکایی دست در دست هم به مهر ، نتوانستهاند «اختراع» کنند. مسئله ذهن های چربی بسته و چشم های قِی گرفته و خنگی هست (به تعبیر
#مولوی) که این حرف ها ، را باور می کنند.
نمی خواهم بگویم كل جامعه ایرانی، خنگ و تنبل شده است، میخواهم بگویم آنها که میتوانند "حرف بزنند" و بنویسند و مدیا تولید کنند، باید فروگذار نکنند از تولید محتوا. وگرنه عرصه را بزرگوارانی همچون آقای برهمند يا والدين خودروى كانسپشوال(؟)، یکه و تنها پر خواهند کرد. عرصه را تولید محتوایِ «ترین» ی ، پُر خواهد کرد.
#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestanhttps://t.center/solseghalam