شاه فرتوت ابریقستان

#باکری
Канал
Логотип телеграм канала شاه فرتوت ابریقستان
@oldkingofebrighestanПродвигать
2,64 тыс.
подписчиков
24,5 тыс.
фото
3,83 тыс.
видео
8,32 тыс.
ссылок
به مجله سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ادبی، هنری، ورزشی #شاه_فرتوت_ابریقستان خوش آمدید... ارتباط با ادمین: @oldking1976
در عملیات بدر قرار بود از دجله بگذرند و بزرگراه بغداد-بصره را قطع کنند تا بصره محاصره شود. از دجله گذشتند، روی جاده هم مستقر شدند اما ناگهان درهای دوزخ گشوده شد. لشکر خط‌شکن، بچه‌های #مهدی_باکری بودند، لشکر سی‌ویکم عاشورا. خط را شکستند، خودشان را به بزرگراه رساندند اما بقیۀ واحد‌های عملیاتی نتوانستند به آنها بپیوندند. ارتش لعنتی عراق با انبوه تانک‌ها و بمباران شیمیایی بر سر بچه‌های #باکری آوار شد.
اگر چیزی به نام "حماسه" وجود داشته باشد، اگر برای تراژدی معادلی در جهان واقع بشود یافت، آن چند روز آخر مهدی باکری‌ست. با چنگ و دندان می‌جنگید که عقب نرود. ساده نیست برای پیشروی پا روی پیکر آدم‌هایی بگذاری که هرکدام گوشۀ قلبت بودند و بعد به تو بگویند برگرد، ببخشید، نشد.
مصطفی موسوی میگفت یادم هست آخرین باری که به او گفتم «برگرد عقب» به ترکی گفت: «اصغر گدیب، علی گدیب، اوشاخلار هامسی گدیب، داهی منه نمنه گالیب، نیه گلیم؟» می‌گفت: «اصغر رفته، علی رفته، بچه‌ها همه‌شون رفتن، دیگه برای من چی مونده، برای چی برگردم؟».
واقعا هم برنگشت. تیر به پیشانیش خورد، تن نیمه جانش را در قایقی گذاشتند، قایق را رها کردند روی دجله تا به جبهۀ خودی برسد. عراقی ها، قایق را با آرپی‌جی زدند، پیکرش هم هرگز پیدا نشد. ماند پیش اصغر، ماند پیش علی، ماند پیش بچه‌های عاشورایی لشکر سی‌ویکم آذربایجان...
🥀🥀🥀🥀🥀

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید
@Oldkingofebrighestan
برام سوال بوده چه چیز هفته دفاع مقدس جشن داره! البته شاید برای ما که چهره زشت جنگ رو دیدیم، جشنی نبود.
برای امثال آقای جنتی حتما جشن و شادی داشته چون به گفته خودشون نعمتهای زیادی داشته ما که ندیدیم حتما ایشون چشم برزخی دارن.

بچه که بودم، جنگ کلا در مفهوم بودن یا نبودن پدر خلاصه میشد، اون روزها هفته دفاع مقدس و دهه فجر همش فیلمهای جنگی می‌ذاشتن.
یک فیلمی بود اسمش یادم نیست، بابای داستانِ فیلم رفت جنگ و برگشت اما جلوی خونش ترور شد.
اون روزها فکر می‌کردم هرکسی بره جنگ قاعدتا نباید زنده برگرده اگه همچین امکانی بوده چرا بابای من نیومده پس؟!
با همین استدلال برام مهم نبود که بابای قصه آخر فیلم شهید میشه حالا تو جنگ نه! [پس] شروع کردم به گریه که چطور این بابا زنده برگشته بابای من نه.
مامان و زن عمو که دیدن آروم نمیشم گفتن ببین عمو مهدی هم نیومده از جنگ، من کمی فکر کردم و موضوع دوباره گریه، برنگشتن عمومهدی شد.

خلاصه یک دو ساعتی فکر کنم گریه کردم برای برنگشتن‌ها، برای همت، زین‌الدین، آل‌اسحاق، سلیمی!

جنگ برای من، "برنگشتن"ها بود هنوزم هست.
اون دختر کوچیک که اشکش دمِ مشکش بود،هنوز تو وجودم هست، پس لطف کنید به جای ما تز ندین از مواهب جنگ و "چه خوب شد جنگ شد" نگین.

آسیه #باکری(فرزند شهید حمید باکری)

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
نوزدهم اسفند، سالگرد آغاز عملیات خونین بدر.‍
۱۳۶۳

در عملیات #بدر قرار بود از دجله بگذرند و بزرگراه بغداد-بصره را قطع کنند تا بصره محاصره شود. از دجله گذشتند، روی جاده هم مستقر شدند اما ناگهان درهای دوزخ گشوده شد. لشکر خط‌شکن، بچه‌های #مهدی_باکری بودند، لشکر سی‌ویکم عاشورا. خط را شکستند، خودشان را به بزرگراه رساندند اما بقیۀ واحد‌های عملیاتی نتوانستند به آنها بپیوندند. ارتش لعنتی عراق با انبوه تانک‌ها و بمباران شیمیایی بر سر بچه‌های #باکری آوار شد.
اگر چیزی به نام "حماسه" وجود داشته باشد، اگر برای تراژدی معادلی در جهان واقع بشود یافت، آن چند روز آخر مهدی باکری‌ست. با چنگ و دندان می‌جنگید که عقب نرود. ساده نیست برای پیشروی پا روی پیکر آدم‌هایی بگذاری که هرکدام گوشۀ قلبت بودند و بعد به تو بگویند برگرد، ببخشید، نشد.
مصطفی موسوی میگفت یادم هست آخرین باری که به او گفتم «برگرد عقب» به ترکی گفت: «اصغر گدیب، علی گدیب، اوشاخلار هامسی گدیب، داهی منه نمنه گالیب، نیه گلیم؟» می‌گفت: «اصغر رفته، علی رفته، بچه‌ها همه‌شون رفتن، دیگه برای من چی مونده، برای چی برگردم؟».
واقعا هم برنگشت. تیر به پیشانیش خورد، تن نیمه جانش را در قایقی گذاشتند، قایق را رها کردند روی دجله تا به جبهۀ خودی برسد. عراقی ها، قایق را با آرپی‌جی زدند، پیکرش هم هرگز پیدا نشد. ماند پیش اصغر، ماند پیش علی، ماند پیش بچه‌های عاشورایی لشکر سی‌ویکم آذربایجان.

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید
@Oldkingofebrighestan
Forwarded from شاه فرتوت ابریقستان (Mohammad Ebrigh)
برام سوال بوده چه چیز هفته دفاع مقدس جشن داره! البته شاید برای ما که چهره زشت جنگ رو دیدیم، جشنی نبود.
برای امثال آقای جنتی حتما جشن و شادی داشته چون به گفته خودشون نعمتهای زیادی داشته ما که ندیدیم حتما ایشون چشم برزخی دارن.

بچه که بودم، جنگ کلا در مفهوم بودن یا نبودن پدر خلاصه میشد، اون روزها هفته دفاع مقدس و دهه فجر همش فیلمهای جنگی می‌ذاشتن.
یک فیلمی بود اسمش یادم نیست، بابای داستانِ فیلم رفت جنگ و برگشت اما جلوی خونش ترور شد.
اون روزها فکر می‌کردم هرکسی بره جنگ قاعدتا نباید زنده برگرده اگه همچین امکانی بوده چرا بابای من نیومده پس؟!
با همین استدلال برام مهم نبود که بابای قصه آخر فیلم شهید میشه حالا تو جنگ نه! [پس] شروع کردم به گریه که چطور این بابا زنده برگشته بابای من نه.
مامان و زن عمو که دیدن آروم نمیشم گفتن ببین عمو مهدی هم نیومده از جنگ، من کمی فکر کردم و موضوع دوباره گریه، برنگشتن عمومهدی شد.

خلاصه یک دو ساعتی فکر کنم گریه کردم برای برنگشتن‌ها، برای همت، زین‌الدین، آل‌اسحاق، سلیمی!

جنگ برای من، "برنگشتن"ها بود هنوزم هست.
اون دختر کوچیک که اشکش دمِ مشکش بود،هنوز تو وجودم هست، پس لطف کنید به جای ما تز ندین از مواهب جنگ و "چه خوب شد جنگ شد" نگین.

آسیه #باکری(فرزند شهید حمید باکری)

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
نوزدهم اسفند، سالگرد آغاز عملیات خونین بدر.‍
۱۳۶۳

در عملیات #بدر قرار بود از دجله بگذرند و بزرگراه بغداد-بصره را قطع کنند تا بصره محاصره شود. از دجله گذشتند، روی جاده هم مستقر شدند اما ناگهان درهای دوزخ گشوده شد. لشکر خط‌شکن، بچه‌های #مهدی_باکری بودند، لشکر سی‌ویکم عاشورا. خط را شکستند، خودشان را به بزرگراه رساندند اما بقیۀ واحد‌های عملیاتی نتوانستند به آنها بپیوندند. ارتش لعنتی عراق با انبوه تانک‌ها و بمباران شیمیایی بر سر بچه‌های #باکری آوار شد.
اگر چیزی به نام "حماسه" وجود داشته باشد، اگر برای تراژدی معادلی در جهان واقع بشود یافت، آن چند روز آخر مهدی باکری‌ست. با چنگ و دندان می‌جنگید که عقب نرود. ساده نیست برای پیشروی پا روی پیکر آدم‌هایی بگذاری که هرکدام گوشۀ قلبت بودند و بعد به تو بگویند برگرد، ببخشید، نشد.
مصطفی موسوی میگفت یادم هست آخرین باری که به او گفتم «برگرد عقب» به ترکی گفت: «اصغر گدیب، علی گدیب، اوشاخلار هامسی گدیب، داهی منه نمنه گالیب، نیه گلیم؟» می‌گفت: «اصغر رفته، علی رفته، بچه‌ها همه‌شون رفتن، دیگه برای من چی مونده، برای چی برگردم؟».
واقعا هم برنگشت. تیر به پیشانیش خورد، تن نیمه جانش را در قایقی گذاشتند، قایق را رها کردند روی دجله تا به جبهۀ خودی برسد. عراقی ها، قایق را با آرپی‌جی زدند، پیکرش هم هرگز پیدا نشد. ماند پیش اصغر، ماند پیش علی، ماند پیش بچه‌های عاشورایی لشکر سی‌ویکم آذربایجان.

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید
@Oldkingofebrighestan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیش‌بینی دقیق شهید #باکری در سال ۶۴، راجع به اینکه رزمندگان در آینده تبدیل به چند دسته و چه جور آدمهایی می‌شوند!
این وصیت زمانی گفته شد که نه چپی بود و نه راستی و نه آقازاده‌ای...

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan
Forwarded from شاه فرتوت ابریقستان (Mohammad Ebrigh)
برام سوال بوده چه چیز هفته دفاع مقدس جشن داره! البته شاید برای ما که چهره زشت جنگ رو دیدیم، جشنی نبود.
برای امثال آقای جنتی حتما جشن و شادی داشته چون به گفته خودشون نعمتهای زیادی داشته ما که ندیدیم حتما ایشون چشم برزخی دارن.

بچه که بودم، جنگ کلا در مفهوم بودن یا نبودن پدر خلاصه میشد، اون روزها هفته دفاع مقدس و دهه فجر همش فیلمهای جنگی می‌ذاشتن.
یک فیلمی بود اسمش یادم نیست، بابای داستانِ فیلم رفت جنگ و برگشت اما جلوی خونش ترور شد.
اون روزها فکر می‌کردم هرکسی بره جنگ قاعدتا نباید زنده برگرده اگه همچین امکانی بوده چرا بابای من نیومده پس؟!
با همین استدلال برام مهم نبود که بابای قصه آخر فیلم شهید میشه حالا تو جنگ نه! [پس] شروع کردم به گریه که چطور این بابا زنده برگشته بابای من نه.
مامان و زن عمو که دیدن آروم نمیشم گفتن ببین عمو مهدی هم نیومده از جنگ، من کمی فکر کردم و موضوع دوباره گریه، برنگشتن عمومهدی شد.

خلاصه یک دو ساعتی فکر کنم گریه کردم برای برنگشتن‌ها، برای همت، زین‌الدین، آل‌اسحاق، سلیمی!

جنگ برای من، "برنگشتن"ها بود هنوزم هست.
اون دختر کوچیک که اشکش دمِ مشکش بود،هنوز تو وجودم هست، پس لطف کنید به جای ما تز ندین از مواهب جنگ و "چه خوب شد جنگ شد" نگین.

آسیه #باکری(فرزند شهید حمید باکری)

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
نیمه دوم مناظره دوم!

تنها کسی که تا الان زیر میز نمایش سخیف و خجالت‌آور #صداوسیما زده و خود این #مناظره شرم‌آور را نقد کرده، #سعید_جلیلی بوده.
اما آقای #جلیلی! این نقد کافی نیست. شما خوب می‌دانید طراحان این شکل مناظره که تمسخر ملت است چه کسانی هستند و چه کسانی پشت صداوسیما بوده‌اند. آنها را مستقیم نقد کنید.

دلم بیشتر از همه برای آقای #مرتضی_حیدری مجری مناظره می‌سوزد. شاهدی ندارم اما حس می‌کنم آدم باهوش و متینی است و دوست دارد فریاد بزند که «من هم از اداره مناظره این شکلی حالم بهم می‌خورد!»
اما فریاد نمی‌زند. احتمالا چند سال دیگر منتظر میماند تا مثل #محمدرضا_حیاتی بازنشسته شود بعد حرف بزند

#مهرعلیزاده تاکتیک اصلاح‌طلبان در ۲۴سال گذشته درباره #حجاب را تکرار می‌کند. اما اگر رییس جمهور می‌توانست گشت منحوس ارشاد را متوقف کند، چرا ۸ سال #خاتمی و ۸ سال #روحانی نکردند؟!
جامعه اما فهمیده‌ دعوا سر چند تار موی بیشتر و کمتر فرع است، اصل، دعوا سر تصاحب منابع #اقتصاد بین اشراف دو جناح است

با همین مناظره نیم بند و شرم آور که نامزدها هم معترضش هستند، خیلی از دردهای مردم رنج کشیده عیان شده. حالا فرض کن کمی، فقط کمی فضا بازتر بود و صداوسیما، نه "منوتوی" غیرخودی، بلکه همین خودیهای نظام را به جای ۴ سال یکبار ماهی یکبار می‌آورد تا مناظره کنند. وضع ایران امروز اینگونه بود؟

صریح بگویم. مهرعلیزاده و #زاکانی اگر ذره‌ای به مردم احترام می‌گذاشتند از حضور در #انتخابات و مناظره‌ها انصراف می‌دادند. چنین افرادی که به حق‌الناس ذره‌ای اعتنا ندارند و وقت میلیونها نفر را می‌گیرند و تلف می‌کنند، چگونه صلاحیت حضور در #مجلس یا استانداری را داشته‌اند؟

استفاده مکرر #محسن_رضایی از اسم شهیدان و فرماندهانی مثل #باکری، در هر جمله شکلی بسیار کلیشه‌ای و مکانیکی و مصرفی به خود گرفته و از خطوط عرف اخلاقی جامعه خارج شده.

برخی فکر می‌کنند فرم مناظره و سوالاتش، از بی‌خردی مدیران صداوسیماست. خیر! ایدئولوژی منطقی دقیق دارد حتی اگر به آن آگاه نباشد. این نوع مناظره در ناخوداگاهش می‌خواهد رییس جمهور را تا سطح یک وزیر و کارگزار حاضرجواب ولی سربزیر پایین بیاورد. بیانگر نگاه از بالا به پایین به نقش رییس جمهور!

حرف آقای #قاضی‌زاده_هاشمی درباره نقش مدارس غیرانتفاعی در تبعیض کاملا درست است. اما نگفت صاحب مدرسه فرهنگ، #حداد_عادل، صاحب مدرسه امام صادق میرلوحی داماد #مهدوی_کنی، صاحب مدرسه حنان #عارف، صاحب روشنگر، #محسن_هاشمی و صاحب سلام و انرژی اتمی، #حجاریان و بقیه‌اند. مبهم گویی #عدالت نمی‌آورد!

از اختلاف طبقاتی، زنان سرپرست خانواده، #تحریم، اقتصاد هزار میلیاردی منطقه تا آموزش پرورش، پیامک #حجاب، ورزش، #کرونا، #رانت، #فساد، جوانان و زنان. این مناظره، این بلبشو، این بی‌نظمی و آشوب، این قحط‌الرجال، آینه‌ حکمرانی ماست.
نظم حکمرانی ما مستهلک شده و نیازمند بازسازی و نوسازی جدی است.

✍️ #علی_عليزاده
#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید
@Oldkingofebrighestan
نوزدهم اسفند، سالگرد آغاز عملیات خونین بدر.‍
۱۳۶۳

در عملیات #بدر قرار بود از دجله بگذرند و بزرگراه بغداد-بصره را قطع کنند تا بصره محاصره شود. از دجله گذشتند، روی جاده هم مستقر شدند اما ناگهان درهای دوزخ گشوده شد. لشکر خط‌شکن، بچه‌های #مهدی_باکری بودند، لشکر سی‌ویکم عاشورا. خط را شکستند، خودشان را به بزرگراه رساندند اما بقیۀ واحد‌های عملیاتی نتوانستند به آنها بپیوندند. ارتش لعنتی عراق با انبوه تانک‌ها و بمباران شیمیایی بر سر بچه‌های #باکری آوار شد.
اگر چیزی به نام "حماسه" وجود داشته باشد، اگر برای تراژدی معادلی در جهان واقع بشود یافت، آن چند روز آخر مهدی باکری‌ست. با چنگ و دندان می‌جنگید که عقب نرود. ساده نیست برای پیشروی پا روی پیکر آدم‌هایی بگذاری که هرکدام گوشۀ قلبت بودند و بعد به تو بگویند برگرد، ببخشید، نشد.
مصطفی موسوی میگفت یادم هست آخرین باری که به او گفتم «برگرد عقب» به ترکی گفت: «اصغر گدیب، علی گدیب، اوشاخلار هامسی گدیب، داهی منه نمنه گالیب، نیه گلیم؟» می‌گفت: «اصغر رفته، علی رفته، بچه‌ها همه‌شون رفتن، دیگه برای من چی مونده، برای چی برگردم؟».
واقعا هم برنگشت. تیر به پیشانیش خورد، تن نیمه جانش را در قایقی گذاشتند، قایق را رها کردند روی دجله تا به جبهۀ خودی برسد. عراقی ها، قایق را با آرپی‌جی زدند، پیکرش هم هرگز پیدا نشد. ماند پیش اصغر، ماند پیش علی، ماند پیش بچه‌های عاشورایی لشکر سی‌ویکم آذربایجان.

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید
@Oldkingofebrighestan
Forwarded from شاه فرتوت ابریقستان (Mohammad Ebrigh)
برام سوال بوده چه چیز هفته دفاع مقدس جشن داره! البته شاید برای ما که چهره زشت جنگ رو دیدیم، جشنی نبود.
برای امثال آقای جنتی حتما جشن و شادی داشته چون به گفته خودشون نعمتهای زیادی داشته ما که ندیدیم حتما ایشون چشم برزخی دارن.

بچه که بودم، جنگ کلا در مفهوم بودن یا نبودن پدر خلاصه میشد، اون روزها هفته دفاع مقدس و دهه فجر همش فیلمهای جنگی می‌ذاشتن.
یک فیلمی بود اسمش یادم نیست، بابای داستانِ فیلم رفت جنگ و برگشت اما جلوی خونش ترور شد.
اون روزها فکر می‌کردم هرکسی بره جنگ قاعدتا نباید زنده برگرده اگه همچین امکانی بوده چرا بابای من نیومده پس؟!
با همین استدلال برام مهم نبود که بابای قصه آخر فیلم شهید میشه حالا تو جنگ نه! [پس] شروع کردم به گریه که چطور این بابا زنده برگشته بابای من نه.
مامان و زن عمو که دیدن آروم نمیشم گفتن ببین عمو مهدی هم نیومده از جنگ، من کمی فکر کردم و موضوع دوباره گریه، برنگشتن عمومهدی شد.

خلاصه یک دو ساعتی فکر کنم گریه کردم برای برنگشتن‌ها، برای همت، زین‌الدین، آل‌اسحاق، سلیمی!

جنگ برای من، "برنگشتن"ها بود هنوزم هست.
اون دختر کوچیک که اشکش دمِ مشکش بود،هنوز تو وجودم هست، پس لطف کنید به جای ما تز ندین از مواهب جنگ و "چه خوب شد جنگ شد" نگین.

آسیه #باکری(فرزند شهید حمید باکری)

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
Forwarded from شاه فرتوت ابریقستان (Mohammad Ebrigh)
برام سوال بوده چه چیز هفته دفاع مقدس جشن داره! البته شاید برای ما که چهره زشت جنگ رو دیدیم، جشنی نبود.
برای امثال آقای جنتی حتما جشن و شادی داشته چون به گفته خودشون نعمتهای زیادی داشته ما که ندیدیم حتما ایشون چشم برزخی دارن.

بچه که بودم، جنگ کلا در مفهوم بودن یا نبودن پدر خلاصه میشد، اون روزها هفته دفاع مقدس و دهه فجر همش فیلمهای جنگی می‌ذاشتن.
یک فیلمی بود اسمش یادم نیست، بابای داستانِ فیلم رفت جنگ و برگشت اما جلوی خونش ترور شد.
اون روزها فکر می‌کردم هرکسی بره جنگ قاعدتا نباید زنده برگرده اگه همچین امکانی بوده چرا بابای من نیومده پس؟!
با همین استدلال برام مهم نبود که بابای قصه آخر فیلم شهید میشه حالا تو جنگ نه! [پس] شروع کردم به گریه که چطور این بابا زنده برگشته بابای من نه.
مامان و زن عمو که دیدن آروم نمیشم گفتن ببین عمو مهدی هم نیومده از جنگ، من کمی فکر کردم و موضوع دوباره گریه، برنگشتن عمومهدی شد.

خلاصه یک دو ساعتی فکر کنم گریه کردم برای برنگشتن‌ها، برای همت، زین‌الدین، آل‌اسحاق، سلیمی!

جنگ برای من، "برنگشتن"ها بود هنوزم هست.
اون دختر کوچیک که اشکش دمِ مشکش بود،هنوز تو وجودم هست، پس لطف کنید به جای ما تز ندین از مواهب جنگ و "چه خوب شد جنگ شد" نگین.

آسیه #باکری(فرزند شهید حمید باکری)

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
شاه فرتوت ابریقستان
#پوری_حسینی رئیس سابق سازمان خصوصی سازی، از سوی دستگاه قضایی کشور بازداشت شد... https://t.me/oldkingofebrighestan/16940 https://t.me/oldkingofebrighestan/17215 #رانت #فساد #شاه_فرتوت_ابریقستان @Oldkingofebrighestan
🔺سیدمهدی حسینی که روزگاری بعد از عملیات بدر در پاسگاه زید با بسیجی‌ها بحث می‌کرد سر اینکه باید بگردند و از روی زمین فشنگ‌های سالم را پیدا کنند و برگردانند به بیت المال، حالا شده دکتر #پوری_حسینی ، کسی که میلیاردها تومان از همین بیت‌المال را به باد فنا داده؛ دنیا عجب بالا پایینی دارد!
[محمد اصغری]

در این تصویر هم، ‏این مرد متواضع شهید مهدی #باکری است و کناری‌اش همان برادر حسینی، رییس سازمان خصوصی‌سازی، که بالاخره امروز بازداشت شد...

اگرکسی به ایشان دسترسی دارد این عکس را به دستش برساند و بگوید:

اندر کویر تشنهٔ تفتیده سوختیم
کالای جبهه را
در کوفه‌ای به وسعت دنیا
فروختیم...
[محسن هادی]

#رانت #فساد
#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan
برام سوال بوده چه چیز هفته دفاع مقدس جشن داره! البته شاید برای ما که چهره زشت جنگ رو دیدیم، جشنی نبود.
برای امثال آقای جنتی حتما جشن و شادی داشته چون به گفته خودشون نعمتهای زیادی داشته ما که ندیدیم حتما ایشون چشم برزخی دارن.

بچه که بودم، جنگ کلا در مفهوم بودن یا نبودن پدر خلاصه میشد، اون روزها هفته دفاع مقدس و دهه فجر همش فیلمهای جنگی می‌ذاشتن.
یک فیلمی بود اسمش یادم نیست، بابای داستانِ فیلم رفت جنگ و برگشت اما جلوی خونش ترور شد.
اون روزها فکر می‌کردم هرکسی بره جنگ قاعدتا نباید زنده برگرده اگه همچین امکانی بوده چرا بابای من نیومده پس؟!
با همین استدلال برام مهم نبود که بابای قصه آخر فیلم شهید میشه حالا تو جنگ نه! [پس] شروع کردم به گریه که چطور این بابا زنده برگشته بابای من نه.
مامان و زن عمو که دیدن آروم نمیشم گفتن ببین عمو مهدی هم نیومده از جنگ، من کمی فکر کردم و موضوع دوباره گریه، برنگشتن عمومهدی شد.

خلاصه یک دو ساعتی فکر کنم گریه کردم برای برنگشتن‌ها، برای همت، زین‌الدین، آل‌اسحاق، سلیمی!

جنگ برای من، "برنگشتن"ها بود هنوزم هست.
اون دختر کوچیک که اشکش دمِ مشکش بود،هنوز تو وجودم هست، پس لطف کنید به جای ما تز ندین از مواهب جنگ و "چه خوب شد جنگ شد" نگین.

آسیه #باکری(فرزند شهید حمید باکری)

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
شاه فرتوت ابریقستان
عکسی از #باکری ها ... #شاه_فرتوت_ابریقستان @Oldkingofebrighestan
زهرا #باکری، خواهر شهیدان حمید و مهدی باکری در شهریور ۸۸ گفته بود:

🔺پسر برادرم را دستگیر کرده‌اند. بلایی سر ما آمده که زمان شاه نیامد. باور کنید یک ساواکی در خانه مرا نزد. زمان شاه من بعد از شهادتِ برادرم استخدام شدم. خواهرم در پست بالایی استخدام شد. مهدی دانشگاه قبول شد و تحصیل را شروع کرد. یک نفر درِ خانه ما را نزد. می‌گفتند خرابکار یا خانواده خرابکار ولی کسی جسارت نکرد در خانه ما را باز کند و به ما توهین کند؛ ولی در جمهوری اسلامی ما این توهین‌ها را دیدیم.

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan