بلوطبانان پا به ركاب

#جوانه_های_بلوط_صلح
Канал
Логотип телеграм канала بلوطبانان پا به ركاب
@oaktree_loverbikersПродвигать
213
подписчиков
639
фото
323
видео
655
ссылок
بلوطبانان پا به ركاب، گروهي از كنشگران سبزانديش ايران زمين هستند كه با راهبري مهندس محمد درويش و تسهیلگری رئوف آذري در صدد برآمده اند به مدد #دوچرخه_هاي_برقي،به بلوطباني و حفاظت از ژينايي وطن بپردازندو در اين مسير، هموندي كنشگران و متولیان را قدر مي دانند
زندگی در امتداد بلوط

https://t.me/oaktree_loverbikers/1383


بذری بودم افتاده پای درختی...

انگشتی خزید بر تنه ام و تلنگری زد و از مادر، جدایم ساخت

در جیب کوله ای چپانده شدم و رهی دور و دراز همقدم یار شدم
ساعاتی گذشت و از خلوت به شلوغی و از شلوغی به خلوت تغییر وضعیت دادیم و در نهایت محکم کوبیده شدیم به کف سرد سرامیکی در کف انباری!

گرچه سردتر از جایی نبود که بودم ولی سایه سنگینی داشت خفه ام می کرد...

یک، دو و سه و چند روز‌و هفته همچنان در این خلوتکده، خاکستر فراموشی بر سر و رویم تلنبار می شد تا اینکه؛

عصر هنگامی، همان دست سر برآورد و دستم بگرفت و سمت پله ها، همراهم برد...
پله اول، دوم و یازدهم هم بالا رفتیم و دربی گشوده شد.

یک راست سمت آشپزخانه رفتیم و تابه خود آمدم لای دستمالی کاغذی سفیدِ خیسی، پیچانده شدم.

حتم داشتم، کارم تمام است و این کفن مرگم است و باید سمت قبرستان، ره پویم ولی چندی در همین انتظار، عمر کاهیدم تا به ناگاه، مسیر عوض شد و در تُنگی پر آب، غرقم کردند!

چندی گذشت و از دو سو احساس می کردم، کشیده می شوم.
انگار رؤیاهایم را از دو سو، بیرون می کشیدند و این هر اول صبحی در دل تاریکی و غرق در آب ادامه داشت تا اینکه...

جان گرفتم و جوانه زدم و رشد کردم و آنگاه که رمقی یافتم در پی مادر، دلم لک زدن و بیقراری شروع کرد...

بیقراری ام چنان غلیان کرد که همان دست یار، مجدد انگشتی چرخاند و از‌غرقاب تنگ آبی، نجاتم بخشید و در دل خاک مادر و آشیانی بزرگ تر از تُنگ، به نام گُلدان جایم داد..

اینجا کمی آرام تر شده بودم، چون گِلی که رویم را پوشاند، عجیب بوی مادر می داد..

دوره شیرخوارگی تا کودکی را سریع پیمودم واینک هر روز چشمم به در است، بلکه دستان مسیحایی دگری سررسد و مرا به زادگاه اصلی ام و همان پهنه خالی جنگلی برگرداند ...

امروز جنگل بیش ار هرزمانی به بذر و جوانه همدلی نیازمند است تا حتی اگر از لای دستمال سفیدی هم جانپرور شده باشی، سبزی را به باغچه امیدش بپاشی وجان افزایی و جان نستانی..

سپاس دستان مهری که به جنگل حیات دوباره می بخشد و به جوانه نیز اعتمادی شگرف...

شک نکنید روزگاران بهتر از امروز را خواهیم ساخت.

#بلوطبانان_پا_به_رکاب
#شب_بلوط
#جوانه_های_بلوط_صلح_و_مهربانی
----

فیلم:اینترنت
در محضر جوانه های بلوط صلح و مهربانی سردشت در پایتخت

https://t.me/oaktree_loverbikers/1330

نوزدهم آذرماه سال جاری، به پیشنهاد بلوطبانان پا به رکاب و در پاسخ به چالش نهالی برای عزیزی، با حضور و مشارکت اساتید حقوق و روابط بین الملل حاضر در پنل تخصصی میزگرد "سردشت، توسعه و حق بر صلح"، تعداد هشت نهال به نام هشت هزار جانباز عزیز بمباران شیمیایی سردشت، در محوطه خانه اندیشمندان علوم انسانی غرس  گردید.

از آنجا که از همان اوان تٲسیس بلوطبانان، اولویت مٲموریت مان را بر پایش بلوط ها و  درخت داری اعلام کردیم، سعی کرده ایم پسا نشاء بذر و غرس نهال هم، نگهداری را فراموش نکنیم و به همین جهت روز  هفتم بهمن ماه بعد از یکماه و اندی از مراسم غرس، محضر جوانه های بلوط صلح و مهربانی رسیدیم تا از نزدیک اوضاع شان را رصد کرده و از سلامت شان اطمینان یابیم.

گرچه این دومین بازدید بلوطبانان پساکاشت بود و بار دیگر نیز جناب عباسی و میدیاجان، پایشی دگر به عمل آورده بودند اما جا دارد مراتب امتنان ویژه خود و بلوطبانان و جانبازان سردشت را محضر باغبان عزیز خانه اندیشمندان و نیز مدیران و سایر عوامل اداری و اجرایی و ویژه تر نیز فضای سبز شهرداری، اعلام داریم که بیش از بلوطبانان در جوانه داری بلوط های سردشت، همت گمارده و می گمارند و این یادمان صلح سردشت را در قلب کنشگری های هر روزه معطوف به واکاوی علوم در حوزه گوناگون را که به نوعی، گام هایی ارزنده به سمت صلح پایداراند، محفوظ و سالم نگه داشته اند..

تا بادا چنیین بادا و همت و عنایت و الطاف شان به اجتماع و محیط زیست و در واقع ادای مسئولیت اجتماعی شان، مستمر بادا...

🌳🚴
#بلوطبانان_پا_به_رکاب
#مهربانی_های_کوچک
#چالش_نهالی_برای_عزیزی
#جوانه_های_بلوط_صلح
#یاد_جانبازان_عزیز_شیمیایی
#سردشت
#تهران
#خانه_اندیسمندان_علوم_انسانی
#حق_بر_صلح_سردشت
#توسعه
@oaktree_loverbikers