نوخسروانی

#نوخسروانی

رنج و رنج‌دیدگان، بیشمار...، بیشمار...
هموطن، هم‌آرزو، هم‌قبیله، هم‌تبار
بت شکستنی‌ست، با خودت تبر بیار

#علی_عباسنژاد

T.me/NokhosrovaniPoetry

#نو_خسروانی

هر کدامش به سمتی و سویی،
پس بفرما کدام سو بروم؛
من که دل داده ام به گیسویی!

#محمد_جواد_خدابنده_سامانی

https://t.center/NokhosrovaniPoetry

#نوخسروانی

پنداشتیم، آخر خط است...!
خورشید داغ‌تر هم از این می‌شود مگر؟
کولی سیاه‌تر هم از این می‌شود دگر؟*

#محمدجلیل_مظفری

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*برگرفته از یک مثلِ قدیمی به گویشِ لری، پیشکش به تمامی دوستان لرستانی‌ام.

https://t.center/NokhosrovaniPoetry

#نوخسروانی

آسمان، بر مدار سنگ دلی
خالی‌ام از خیال باران و...
عطر دیوارهای کاهگلی

#امیر_علی_رجبی

https://t.center/NokhosrovaniPoetry

#نوخسروانی

می‌شود لابه‌لای موهایش
تا سپیده خیالبافی کرد
زخم زنجیر را تلافی کرد


#شهناز_رجب_زاده

https://t.center/NokhosrovaniPoetry

کتاب خسروان نوخسروانی را از این انتشارات بخواهید

#نوخسروانی

نوبهار است و شرحِ بی‌تابی
کاش باران و باز هم باران...
با توام بیکرانۀ آبی!


#محمدجلیل_مظفری

https://t.center/NokhosrovaniPoetry

‌

#نوخسروانی


تا چشم می‌بیند، کران تا بی‌کران، ابری‌ست اما
نه آسمان را شوقِ باریدن
نه ناودان را نایِ نالیدن


#محمدجلیل_مظفری

https://t.center/NokhosrovaniPoetry

از ، کاهش قیمت دلارش پیداست
از ، خنده ی خلقِ پولدارش پیداست

یعنی که بسانِ سال های ماضی
" سالی که نکوست از بهارش پیداست"

😂🌺❤️❤️

آخرين روزهای اسفند است
از سر شاخ ِ این «برهنه چنار»
مرغكی با ترنمی بيدار
می زند نغمه...
نيست معلومم
آخرين شِكوِه‌ی زمستان است
يا نخستين ترانه های بهار!؟

[ شفيعى كدكنى ]

سالی پر ازشادکامی وتندرستی براتون آرزومندم
برای شما که بهترینید

دوست شما
امیر دادویی

#نوخسروانی

در کوچه‌های گیج شهر آسیمه می‌چرخد
عالیجناب سُرخ‌پوش قصه‌ها فیروز
دارد خبر از رویش نوروز

#محمدجلیل_مظفری

https://t.center/NokhosrovaniPoetry

#نوخسروانی

ماه است به برکه دل سپرده
شب ریخته روی صخره و سنگ
خفته‌ست پلنگ زهر خورده


#امیر_دادویی

https://t.center/NokhosrovaniPoetry

#نوخسروانی


شاهم کجا؟ قلعه کجا؟ فیل و وزیر و اسب؟..
زخمی‌ترین سرباز میدانم
«ماتم نخواهی کرد، می‌دانم!»*


#محمدجلیل_مظفری
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*. از #مهدی_اخوان_ثالث

https://t.center/NokhosrovaniPoetry

#نوخسروانی



مسیرمان به کدامین سکوت و دق‌مرگی؟
درخت معجزۀ مردمان خواب‌آلود!
که‌ات تبر زده در شامگاه بی‌برگی

بهمن1396
#امیر_دادویی

‌
#نوخسروانی


انگار این منم
یک جفت چشمِ مانده
عزادارِ یک مزار
خالی‌تر از هوار...


#راضیه_سپهر‌
‌
https://t.center/nokhosrovanipoetry

‌

#نوخسروانی


«طاقت بیار، یار! دمی نیست تا بهار!»
در گوشِ تک‌درخت نسیمِ فریبکار
این گفت و رفت بی غمِ فردای روزگار...


#محسن_صلاحی‌راد

https://t.center/NokhosrovaniPoetry

#نوخسروانی


داغ پَر، ترانه‌های شومِ زاغ پَر
سبز می‌شود دوباره باغمان
قارقار و شیونِ کلاغ پَر


#محمدجلیل_مظفری


(به‌نقل از: خُسروان نوخُسروانی [گزینۀ نوخسروانی از ۱۳۵۷ تا ۱۳۹۵]، گردآوری #علی_عباسنژاد، تهران، همان، ۱۳۹۶، ص ۲۲۸

https://t.center/NokhosrovaniPoetry

‌

#نوخسروانی


در گُمارِ¹ بی‌عبورِ بیشه‌های مه‌گرفتۀ تبر
وَه، چه خامشانه گام می‌زنیم
پشتِ پرده، بی‌خبر...


#محسن_صلاحی‌راد


(به‌نقل از: خُسروان نوخُسروانی [گزینۀ نوخسروانی از ۱۳۵۷ تا ۱۳۹۵]، گردآوری #علی_عباسنژاد، تهران، همان، ۱۳۹۶، ص ۹۱)²

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. گُمار (گیلکی): بخشی از جنگل که از انبوهیِ بوته‌ها و درختان راه گذر ندارد. (به‌نقل از: یادگار خون سرو ، #هوشنگ_ابتهاج_سایه، تهران، توس، ۱۳۶۰، ص ۱۴۸)

2. برای سفارش اینترنتی این کتاب، رک: goo.gl/4SySf1
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

https://t.center/NokhosrovaniPoetry

‌‌
‌
#نوخسروانی


با سایه‌ای که از تبِ تو در تنم وزید
در بستری به خون و غزل چرخ می‌زنم
رگبارِ بی‌امان و شبی آستین‌فشان...


#راضیه_سپهر
https://t.center/raaziyesepehr/7

https://t.center/NokhosrovaniPoetry

‌
‌
#نوخسروانی


ابر در تحریمِ باریدن...
شعله و خاکستر و طوفان...
حسرتِ پرواز را در چشمِ مرغانِ قفس دیدن...


#وحیدشفیعی

https://t.center/NokhosrovaniPoetry