Смотреть в Telegram
♦️نسبت حریت و اخلاق‌مداری با استقلال اقتصادی: تجربه‌ی زیسته‌ی یک معلّم ✍️عارف خراسانی ۲۵ دی ۱۴۰۳ این نوشته https://t.center/NewHasanMohaddesi/11942?comment=110733 مصداق خود را به نفهمی زدن است. متن را وارونه کردن و تحریف کردن و بعد هم برداشت‌های نادرست را نسبت دادن به متن و همان‌ها را نقد کردن است.  کنش پول در آوردن البته از راه مشروع، اولین گام برای استقلال شخصیت و خودسالاری است و عین فضیلت است. چرا باید دکتر محدثی از قضاوت مردم در این مورد بیم داشته باشد و دوگانه‌ی مزخرف دریوزه_آزاده را بسازد؟! من خودم معلم هستم و بابت هر جلسه‌ی خصوصی از دانش‌آموزان بالای شهر ۶۰۰ هزار تومان و از دانش‌آموزان پایین شهر ۳۵۰ هزار تومان می‌گیرم و هرگز هم بابت فروش دانش‌ام حس شرم ندارم؛ چرا که در دنیای امروز بابت هوایی هم که نفس می‌کشم، باید پول پرداخت کنم. این چه منطقی است که پول درآوردن با آزادگی یا اخلاق منافات دارد؟! من اتفاقا نسبت به دیگر همکاران‌ام که استخدام دولتی هستند، خیلی بیش‌تر حس آزادگی و نیز اخلاقی بودن می‌کنم، چون مجبور نیستم سر کلاس مدام توصیه‌‌های حکومتی را اجرا کنم و در مناسک و اردوهای دولتی بابت پاداش، شرکت کنم و با دانش‌آموزان ام اگر حرف سیاسی نتوانم بزنم، دست‌کم می‌توانم از نحوه‌ی درست زندگی و فکر کردن و نپذیرفتن اعتقادات تحمیلی آموزش و پرورش بگویم. مجبور نیستم برای توبیخ نشدن‌ام، دقیقاً همان‌طوری که سیستم می‌خواهد راه بروم و حرف بزنم و لباس بپوشم. در جلسات خصوصی کاملاً آزادانه از افکار و عقایدم با بچه‌ها حرف می‌زنم و می‌بینم که چه‌قدر آزاداندیشی در فکر و روان بچه‌ها اثر مثبت دارد. من سال‌های زیادی را برای کسب دانش زحمت کشیده‌ام و اکنون بابت زندگی شرافت‌مندانه و غیر ریاکارانه، دانش خودم را می‌فروشم، چون مناسبات اقتصادی این را می‌طلبد. همه‌ی کارگزاران علمی باید تلاش کنند تا نهاد علم را از انحصار حکومت خارج کنند و علم به‌طور مستقل توان انتقاد و بازاندیشی و آلوده نشدن به سیاست و ایدئولوژی حاکمیت، داشته باشد. علمی که از طریق نهاد سیاسی ارائه می‌شود، آلوده به ایدئولوژی مبتنی بر بقای سیستم است. این‌که خانم ایشان (نویسنده‌ی یادداشت مورد نقد من) با مدرک کارشناسی ارشد ماهی ۳ تومن حقوق می‌گیرد، هم نشان از بردگی ما مردم برای این سیستم دارد و نه افتخار دارد و نه حس آزادگی. من خودم با زحمت زیاد دانش‌ام را در بازار آزاد عرضه می‌کنم و هزینه‌ی کافی برای گذران زندگی را از مصرف کننده دریافت می‌کنم تا خودم را از فقر و کمبود دور نگه دارم؛ چرا که معتقدم فقر آثار نامطلوبی بر ذهن و روان و کنش من خواهد داشت. نگاهی بیندازید به نتایج پژوهشی آثار فقر https://t.center/c/1075003906/46593. اما در مورد تعابیر عجیب و غریبی که دکتر نجاتی به‌کار می‌برد، واقعا متعجب‌ام! تعبیر «سکولاریزم دانش» یا «ماتریالیسم فرهنگی» خیلی بی‌معنا و مفهوم هستند. همین الان در این مملکت پیش‌نماز یک مسجد بابت نماز واجب‌اش لااقل پول رفت آمدش را می‌گیرد. سخن‌ران روحانی و مداحان که جزو کارگزاران دین هستند، دارند دست‌مزد می‌گیرند و همه‌ی بانیان مجالس روضه و مناسک دینی، طبق رسم این مبالغ را پرداخت می‌کنند و کسی از سکولاریزم علوم دینی حرفی نمی‌زند. چرا باید پرداخت هزینه‌ی بهای دانش، «ماتریالیزم فرهنگی» تلقی شود. به‌نظر بیش‌تر شبیه ماست‌مالی کردن ماجراست. تدریس کردن بدون دستمزد در دانشگاه تهران افتخار نیست. حمایت از خواسته‌ی به حق دانشجویان در شرایط اضطرار افتخار است. کسی که در دانشگاه علوم اجتماعی مهم‌ترین دانشگاه دولتی مملکت مشغول تدریس است ولی در رسانه‌ی شخصی‌اش معذور از نقد عملکرد فاجعه‌بار سیستم در حوزه‌ی علوم انسانی است و حتی یک فرسته‌ی انتقادی هم در کانالش نمی‌نویسد نمی‌تواند دم از فضیلت رایگان‌فروشی دانش‌اش بزند. #اقتصاد_فکر #کارگزاران_فکری #الگوی_دریوزه‌گی #الگوی_وابسته‌گی #استقلال_اقتصادی @NewHasanMohaddesi
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Бот для знакомств