https://t.center/nevisandbdonya
سال ها پیش همه چیز می دانستم،امروز هیچ چیز نمی دانم!
کتاب خواندن یک کشف پیش رونده ی مهیج است تا مدام به نادانی ات پی ببری.
#دورانت
🗯️کپی با ذکر منبع🙏
#نویسندگان_برتر_دنیا
@ketabdostmفایل@Publication20 تبلیغات👈
من این تنهاییه کوفتیه لعنتی رو دوست دارم... فالش زدن جمعه از صبحش شروع میشه، همون موقع که چشمات و باز میکنی و یادت میاد که امروز جایی خبری نیس و میتونی بیشتر بخوابی، پس عمداً کشش میدی و از تو رختخواب بلند نمیشی،الکی چشمات و میبندی و میگی یک ساعتش و بذار با خواب پر کنم، ولی فکرای چرت و پرت میاد سراغت،بی انگیزگیه بلند نشدن صبح، اینقدر کش میاد تا برسه به بی انگیزگی واسه کل زندگی. واقعا تحمل میخواد گذشتن از جمعه مخصوصا که موقع این دنده اون دنده شدن زیر لحاف به این فکر کنی که کاش یکی بود که... اما بهش که فکر میکنی یادت میاد که چه روزهایی همون یکی، جمعه را کوفتت کرد و میگی خوبه که نیس، حداقل کسی نیس که تو یقه اش و بگیری بگی گوه بودن جمعه به خاطر اخلاق گوه تره اونه. بعد از کلی ناز پا میشی برای یک صبحونه ی خاص که بهمون گفتن باید یه طور دیگه باشه، چه خبره؟ هیچی! چون جمعه اس باید نونش تازه و گرم باشه، نیمرو باشه و در بهترین حالت کله پاچه باشه، خانم دکتر اسمش و گذاشته «صبحانه در مانی». باشه، در یخچال و باز میکنی ولی کو اشتها، ولش کن، حالا نمیشه مثل روزای دیگه با یه کافی میکس با دو تا بیسکوییت ساقه طلایی سر و تهش و هم بیاریم؟ بعد از صبحونه هم میشینی به در و دیوار نگاه میکنی و اینکه امروز هالیدی هس و تو باید چه خاکی تو سرت بریزی تا شب، نهایت حالی که میشه داد اینه که یه غذای خفن درست کنی واسه ناهار اما با افسردگی بعد از ناهار جمعه باید چه کرد؟ خانم دکتر میگه باید با حسهات دوست و رفیق بشی، بشناسیش، لمسش کنی،قشنگ ببینیش، پسش نزنی.آره، باید دستت و بندازی گردن روز جمعه و بگی عوضی! من توئه حال خراب کن و خوب میشناسم، تو ذاتت اینه که به آدم حالی کنی چقدر تنهاس، میخای بگی روز جمعه چقدر مردم خوشن و به پارتی و خوشگذرونی تو ویلاهاشون و با زیداشونن و تو نشستی دمنوش لاغری میخوری و کتابات و لیس میزنی و تا شب رو باید با هزار دوز و کلک تموم کنی که تسمه پاره نکنی... من دست میندازم دور گردن جمعه و تو تخم چشاش زُل میزنم و بهش میگم: توئه نامرد دستت برام رو شده، میخوای به من بگی چقدر خوشم نیست، آره؟ گفتی؟ حرفت همینه؟ من فهمیدم.حالا دیگه میشناسمت من این تنهایی لعنتی و این جمعه ی افسرده کن و دوست دارم، اصلا عاشق این حال خرابم، عاشق خودمم که نشسته و نمیدونه جمعه رو چطور باید شب کنه... #منیره_سادات_امامی #دلنوشته#جمعه_های_دلگیر#عاشق_خودت_باش#نانو_محتوا#نوشتن_كار_من_است#نوشتار_درمانی#نویسندگی#دنیای_نویسندگی#من_مینویسم_تو_بخوان#بنویسید#نامه_برای_خودم #پذیرش#نگارش #تنهایی#جمعه_ها