#بیوگرافی #برام_استوکر، فرزند سوم خانوادهای هفتفرزندی بود. تا هفتسالگی تقریباً همه مطمئن بودند که بهدلیل بیماری در سنین کودکی، هرگز قادر به راه رفتن روی پاهای خودش نخواهد بود. این بیماری و نیاز او به کمک دیگران در زندگی، تجربهای عمیق بر افکار او گذاشت که بعدها در آثار ادبی او مشاهده شد. «
#خواب_ابدی» و «
#رستاخیز_مردگان»، که مفاهیم اساسی و کلیدی داستان جاودانهٔ او، دراکولا است، نتیجهٔ مستقیم تجربهٔ اوست، چراکه بیشتر عمر خود را در رختخواب گذراند. بیماری و درمان ناگهانی او از دید پزشکان چیزی جز یک معجزه نمیتوانست باشد. بعد از طیکردن دوران نقاهت، او تبدیل به انسانی عادی گشت، و حتی بعداً با بازی در تیم فوتبال دانشگاه دوبلین، جایی که در آن به تحصیل تاریخ، ادبیات، ریاضیات و فیزیک در کالج ترینیتی پرداخت، یک قهرمان شد. همچنین او رئیس کالج جامعهٔ فیلسوف نیز بود و اولین نوشتهٔ او با عنوان پیروی از احساسات در نوشتن و جامعه چاپ شد و مأمور رسیدگی کالج جامعهٔ تاریخ نیز بود. او تبدیل به یک عضو مدنی شد که دورهٔ رضایتبخشی در زندگی او نبود. به همین دلیل، کار دیگری در نقش یک روزنامهنگار و منتقد نمایشهای درام در روزنامهٔ پُستِ عصر (The Evening Mail) پیدا کرد. علاقهٔ او به تئاتر سببساز آشنایی و دوستی دیرینهای میان او و هنرپیشهٔ تئاتر، هنری ایروینگ (Henry Irving) شد.
استوکر در ۱۸۷۸ با فلورانس بالکوم (Florence Balcome)، که قبلاً نامزد اسکار وایلد (Oscar Wilde) بود، ازدواج کرد. سپس بههمراه همسرش ساکن لندن شد و عنوان مدیریت برنامههای تئاتر لایسیوم (Lyceum Theater) را برای هنری ایروینگ پذیرفت. او تا ۲۷ سال بعد در همان مقام باقی ماند.
@nevisandbdonya