#معرفی_کتاب #آثار #کارلوس_کاستاندا سه کتاب اول کاستانیِدا - آموزههای دون خوان، راه دانش سرخپوست یاکی، حقیقتی دیگر، و سفر به ایختلان - در حالی به رشته تحریر درآمد که وی در دانشگاه کالیفرنیا، لُس آنجلس (UCLA) دانشجوی رشته مردمشناسی بود. او این کتابها را ثبت حقایقی در توصیف روابط شاگرد و معلمی خویش با مرد دانا - دون خوان ماتئوس، که سرخپوستی از نواحی شمالی مکزیک بودهاست - میداند. به کاستانیِدا بر مبنای شرحی که بر این کتابها نوشته بود لیسانس و درجه دکترا اهدا شد.
در سال ۱۹۷۴ چهارمین کتاب او به نام افسانه قدرت منتشر شد. این کتاب با جهش کاستانیِدا از بالای صخره به سمت اعماق به پایان میرسد که نشانه پایان یافتن شاگردی وی (در مکتب) استادی ماتئوس است. شهرت و محبوبیت کاستانیِدا در میان عموم با انتشار کتابهای بعدی همچنان ادامه یافت. او در کتابهای خود به زبان اول شخص، رویدادهایی را شرح میدهد که به مواجهه وی با ماتئوس و دنبالهروی از او در سال ۱۹۶۰ انجامید. تجارب کاستانیِدا در این ملاقاتها، الهامبخش آثاری بود که به خاطر آنها معروف شدهاست. کاستانیِدا میگوید ساحر (ماتئوس) برای او جایگاه ناگوال یا رهبری یک گروه روشن بینان را بر جای گذاشتهاست. او از اصطلاح ناوال برای تأکید بر این موضوع استفاده میکند که نشان دهد بخشی از ادراک که هنوز در حیطه ناشناخته قرار دارد برای انسان قابل دسترسی است؛ و از این طریق تلویحاً میگوید برای گروه روشن بینان متصل به او دون خوان حکم رابطی میان آنها و حیطه ناشناخته را داشتهاست.
کاستانیِدا اغلب به این قلمرو ناشناخته به عنوان واقعیتی غیرمعمول اشاره کردهاست طوریکه نشان میدهد این حوزه به راستی یک واقعیت است، اما اساساً با وقایع عادی تجربه شدهٔ انسان متفاوت است.
اصطلاح ناوال را انسان شناسان به معنای شمن یا جادوگر به کار میبرند، یعنی کسی که میتواند به شکل یک حیوان یا بهطور مجازی طی آدابی جادو×یی یا شمنیزم یا مواد روانگردان (به عنوان مثال، پیوت و تاتوره)، به فرمی دیگر تغییر شکل دهد.
#تعلیمات_دون_خوان (۱۹۶۸)
#حقیقتی_دیگر۱ ۱۹۷۱
#سفر_به_دیگر_سو (۱۹۷۲)
#افسانه_قدرت ۱۹۷۴
#دومین_حلقه_قدرت ۱۹۷۷
#هدیه_عقاب ۱۹۸۱
#آتش_درون ۱۹۸۴
#قدرت_سکوت ۱۹۸۷
#هنر_رؤیا_دیدن ۱۹۹۳
#حرکات_جادویی ۱۹۹۸
#چرخ_زمان ۱۹۹۸
#کرانه_فعال_بی_کرانگی ۱۹۹۹
@nevisandbdonya