#بیوگرافی #ایتالیو_کالوینو #کالوینو در سانتیاگو دِلاس وگاس در کوبا به دنیا آمد. پدر و مادرش هر دو گیاهشناس بودند و تأثیر آنها در طبیعتگرایی آثار وی و شناخت دقیقش از گیاهان و محیط زیست مشهود است. وی تا پنج سالگی در کوبا ماند، سپس به ایتالیا رفت و بیشتر زندگی خود را همانجا سپری کرد.
کالوینو در سال ۱۹۵۰ به اتحاد جماهیر شوروی سفر کرد. یادداشت های سفرش برای او جایزه به ارمغان آورد. در دههٔ پنجاه به نوعی تخیل ادبیترگرایش پیدا کرد که در آن هجو اجتماعی و سیاسی با تفننی طنزآمیز همراه است. شوالیهٔ ناموجود و مورچهٔ آرژانتینی را منتشر کرد و با نشریات کمونیستی و مارکسیستی همکاری کرد، تا این که در سال ۱۹۵۷ از حزب کمونیست کنارهگیری کرد و نامهٔ استعفایش در نشریهٔ «لونیتا» چاپ شد. کتاب بارون درختنشین هم در همین سال منتشر شد.
به آمریکا سفر کرد و شش ماه آنجا ماند. کالوینو چهار ماه از این شش ماه را در نیویورک گذراند و به گفتهٔ خودش کاملاً تحت تأثیر دنیای جدید قرار گرفت. در این مدت با ایستر جودیت سینگر هم آشنا شد، که چند سال بعد در سفری به کوبا، در هاوانا با او ازدواج کرد. کالوینو در این سفر به زادگاهش کوبا نیز رفت و با
#ارنستوچه_گوارا هم دیدار کرد.
درطول دههٔ ۶۰ به داستانهای مصور وعلمی-تخیلی با ترکیب بندی شکلگرایانه روی آورد. در این زمینه میتوان از «مارکو والدو»، «کمدیهای کیهانی»، «کاخ سرنوشتهای متقاطع» و «شهرهای نامرئی» نام برد
❄️❄️❄️❄️پس از آن بود که سفرهای زیادی به پاریس داشت و با
#رولان_بارت ملاقات کرد،طول دههٔ هفتاد (از جمله «اگر شبی از شبهای زمستان مسافری») چاشنی یا درونمایهای از ادبیات کلاسیک دارند،
در سال ۱۹۸۱ نشان افتخار فرانسه به او اعطا شد و چهار سال بعد بر اثر خونریزی مغزی در سیهناچشم از جهان فروبست.
در دهه ۱۹۵۰ میلادی مطالعه بر روی افسانههای ایتالیایی را آغاز میکند که حاصل آن چاپ کتاب افسانههای ایتالیایی است. سهگانه معروف او: ویکنت دونیمشده، شوالیه ناموجود،
#بارون_درختنشین اوج
#خلاقیت و پرواز فکری کالوینو در آثار تخیلیاش خواننده را حیران میکند. تسلط او در جمع مباحث علمی و جذابیت داستاننویسی راهها و شیوههای نوین در چشمانداز ادبیات معاصر جهان خلق کردهاست.
@nevisandbdonya