https://t.center/nevisandbdonya
سال ها پیش همه چیز می دانستم،امروز هیچ چیز نمی دانم!
کتاب خواندن یک کشف پیش رونده ی مهیج است تا مدام به نادانی ات پی ببری.
#دورانت
🗯️کپی با ذکر منبع🙏
#نویسندگان_برتر_دنیا
@ketabdostmفایل@Publication20 تبلیغات👈
#تلنگر اندیشههای کریشنامورتی در برخی موارد، یادآور اندیشههای لائوتسه، فیلسوف بزرگ چینی است. به نگرش وی، انسان در آغاز شادمان است، اما در نتیجه دگرگونیهایی که جامعه پدید میآورد، ناشاد میشود. بهترین راه شادمانی، دامن فراچیدن از تمدن تصنعی کنونی و زیستن در پیوند آرام با طبیعت است. کریشنامورتی در جایجای گفتههای خویش به موضوع دانستگی اشاره میکند و سرانجام پند او این است که باید از هر دانستگی رها شد تا آزاد گشت و انسان شد. در نگاه کریشنامورتی وظیفه آموزش، ساختن و پرورش انسانی است که تمام اندیشهها، احساسها و مهرورزیهای او هماهنگ با یکدیگر رشد کند و فرد به «خودش» تبدیل شود. پافشاری بیش از اندازه وی بر درونگرایی بهویژه آموزه آزادی از ذهنگرایی، دیدگاه او را به یکی از بیتفاوتترین و لاقیدترین دیدگاهها نسبت به دغدغههای اجتماعی، تبدیل کرده است. مورتی و پیروانش، زمانیکه انسان را از مشغولیتهای بیهودهاش آگاه میکنند و عمق غفلت را به او نشان میدهند، برای مخاطبشان هشیارکننده هستند، اما دیدگاه آنان در آنجا که انسان را یکسره به تعمق، سکوت و بیعملی میخوانند و هر فعالیتی را پوچ میپندارند، خود مشغولیتی پوچ میشود که پیروان مکتب خود را گرفتار کرده است؛ زیرا تنها مسئله اساسی انسان، رسیدن به آن آگاهی و اصالت نیست.
#تلنگر اسطوره مادرتمام! آسیب شناسی مفهومی که حال خوب را از جامعه ما ستانده است.
هر پیامی که در تبریک روزمادر دريافت ميكنم، بر نگرانیم میافزاید! قريب به اتفاقمان، علي رغم نيت خيرخواهانه و تقديرجويانهاي كه از ارسال این قبیل پيامهاي كپي پيس شده دنبال ميكنيم اما از تبعات پنهان تصويرسازي اسطورهاي مفهوم مادر، در ناخودآگاه جمعي و تقويت آن با همين بازنشرها آگاه نيستيم و ناخواسته آب در آسيابي ميريزيم كه اولين قرباني آن، مادرانِ عزيزتر از جانمان هستند! کاش به خاطر همه بانوانی که به دلیل ترس و احساس ناتواني، از تحقق مادر اسطورهای، از لذت غريزي مادرشدن محروم ميشوند يا آن را به زماني كه ديگر رمقي براي لذت بردن نيست موکول میکنند، یا به خاطر همه کودکانی که به دليل همين ترس، هیچوقت متولد نميشوند، یا به خاطر نسل جديدی از زنان كه مادربودن فقط بخشي از هويتشان است و براي تلاش نافرجامشان در تحقق و تجسم اين تصوير اغراقشده مانند قريب به اتفاق مادران ازل تا به ابد تاريخ، با قربانيكردن خویش، رؤياي تحقق مادرتمام را جستجو ميكنند و همزمان تكهي گمشدهاي از خود را با حال بد تا هميشه به دوش ميكشند و ناخواسته بار طاقتفرسا و كمرشكن عدم توان جبران این قربانشدن را به گُرده فرزندان خود، در زمان حيات و گاهي حتي پس از درگذشتشان میگذارند هم كه شده، ژاندارکی برمیخواست و شجاعانه فریاد میزد که: ((به جای فربهکردن اسطوره مادر تمام، بار انتظارات نامعقول از مادران را سبک کنید!!)) كسي بود كه فرياد ميزد كه بيايید كاري كنيم كه مادران به جاي درگيري در تحقق اسطوره غيرقابل تحقق كمال مادري، فرصت بيابند تا همه وجوه خود را زندگي كنند. از تحقق خویشتنخویش گرفته تا انجام نقش خود به عنوان همسر که شوربختانه از جایی به بعد به شدت تحت تاثیر حضور فرزندان قرار میگیرد و به ((بابای بچهها)) تبدیل می شود. بانویی که هر سه نقش خویشتنی (هستیا)، همسری (هرا) و مادری (دیمیتر) را در حد مطلوب و در حد توان ایفا میکند و به یک #مادر_کامل یا بهتر بگوییم زن کامل (سوفیا) تبدیل میشود به مراتب حال بسیار بهتری از مادری که فقط نقش مادر را در حد اعلا انجام میدهد و به یک #مادر_تمام مبدل میشود تجربه میکند. مادران براي ستايششدن، نيازي ندارند به فرشته تشبيه شوند! آنها همان دم كه با اختيار دشواريهاي غيرقابل جبران مادري را به جان ميخرند، لايق اتصاف واژه مادر ميشوند، انسانوار و با اختیار و نه فرشتهگون و از سر اجبار. کاش كسي به آنها بگويد كه لازم نيست مادري به معناي قربانيكردن همه آينده و آمال و آرزوهاي آنها باشد! كسي به آنها بگويد كه وقتي فرزندي ناخودآگاه و به دليل قرباني شدن زندگي والدينش، مامور پیگیری زندگيكردن زندگي زيستنشده آنها ميشود، ناگزیر خود نیز زندگی نمیکند و این موهبت ارجمند را نیز قربانی میکند و این تسلسل قربانی کردن زندگیها، حال بدِ فرد، حال بدِ خانواده و حال بد جامعه را به همراه میآورد! شايد با انفاس مريمي آن منجيه! و تغيير اين سبك زندگي و سبكترشدن اين بار لايطاق اسطوره مادرتمام، حال مادران بالقوه و بالفعل و خصوصاً نسل جديد آنها و فرزندانشان و بتبع همه جامعه، بهتر و بهتر شود و خشم پنهاني از هر دو وجه قربانی یا به قربانگاه نرفتن كه هر لحظه و در هر برخورد قابل مشاهده است، کم و کمتر شود و جای خود را به مادرانی شاد دهد.