برسد به دست بازیگران
جوکر و احسان علیخانی
حالا هی
بخند مترسک!
نه بلندپروازیهای کلاغ مانده
نه مزرعهای که تا پاسی
از شب به تو
دل داده بود
آنچه که هست
ویرانیست...
شاعر این شعر سیروس ذکایی است. من امشب میزبان لایوی بودم که او مهمانم بود. سیروس درباره شعر و مسئولیت اجتماعی گفت؛ درباره این که «شعر نباید و نمیتواند تهی از دردهای جامعهای باشد که
در آن زیست میکند».
میخواهید بیشتر دربارهاش بدانید؟ به برنامه جدید خودتان نگاه کنید. او شبیه یکی از همان کسانی است که بدنش و راهرفتنش را مسخره کردید تا بامزهتر به نظر برسید. تعداد زیادی از دوستان من، شبیه همان افرادی هستند که شما
در برنامهتان برایشان اسمهای مسخره و تحقیرآمیز گذاشتید. متاسفانه، خیلی از سوژههای مورد
تمسخر شما، بیننده
جوکر شما بودهاند و حالا دارند مرتب برایم پیام میفرستند که برنامهای که باید ما را بخنداند،
معلولیت ما را، و شرایط زیستی ما را که
در انتخابش دخالتی نداشتهایم، به سُخره گرفته است.
لحظهای به کودکان دارای
معلولیتهای جسمی حرکتی فکر کنید که همکلاسیهایشان از شما یاد میگیرند آنها را، دستها و پاهای متفاوتشان را، و راهرفتن متفاوتشان را جلوی همه مسخره کنند. به پسرهای سر کوچه محلهای فکر کنید که ادای راه رفتن یک دختر دارای
معلولیت را درمیآورند و قاه قاه میخندند. نگویید «اما ما که نمیخواستیم...» چون دقیقا همین است پیامی که به جامعه دادهاید! نیت شما هرچه باشد، برای خودتان! کاری که کردهاید، عواقبی برای جمعیتی آسیبپذیر دارد که به درازای یک تاریخ، برای اینکه تحقیر و
تمسخر نشوند و جدی گرفته شوند،
در حال جنگیدن بودهو هستند.
من قبلا
در مورد برنامه
#عصر_جدید و
در مورد برنامه
#ماه_عسل نوشتهام و حالا
در مورد
#جوکر. فصل مشترک همهاینها چیست یا کیست؟
#احسان_علیخانی! که متاسفانه رسانههای قدرتمندی
در اختیارِ درک محدود و نادرست او از تجربه زیستی
معلولیت است و زحمتی هم برای بازآموزی و یاد گرفتن نمیکشد. تلاشها باید فقط متمرکز باشد برای هرچه بیشتر پول به جیب زدن.
سیروس ذکایی گفت که شعر نباید و نمیتواند تهی از دردهای جامعهای باشد که
در آن زیست میکند. و من به این فکر میکنم که او با وجود
معلولیتِ حرکتی که ابزار لودگیِ شما شده، لحظهای از بیان دردهای شما که جزیی از این جامعهاید، دریغ نکرده اما شما به راستی چقدر تهی هستید از دردهای او و زخمهای جامعهای که اعتبار امروزتان، مرهون همانهاست.
من جای شما باشم، دیگر جلوی دوربین نمیآیم از شرم. اما میدانم که شما تهی هستید، حتی از شرم.
حالا هی بخند مترسک...
#نگین_حسینی #حقوق_معلولیت #جوکر #تمسخر_معلولیت_در_جوکر