📕فرديد به روايت شريعتی
🗣به مناسبت انتشار كتاب «سنجش پيامدهای هستی شناسی هايدگر» نوشته احسان شريعتی
🖊محسن آزموده
📌خوشبختانه بعد از سالها انتظار، بالاخره رساله دكترای احسان شريعتی، با ترجمه امير رضايی و با عنوان كتاب «سنجش پيامدهای هستی شناسی هايدگر: نقد خوانش احمد فرديد» توسط نشر نی منتشر شده است. البته پيشتر هم خبر انتشار آن با ترجمه همين مترجم و با عنوان «فلسفه هايدگر و قرائت ايرانی آن» (نشر گام نو، 1390) منتشر شده بود.
📌احسان شريعتی از اين رساله در 2007 ميلادی (1386 خورشيدی) در رشته فلسفه دانشگاه سوربن پاريس دفاع كرده است. او دانشآموخته فلسفه و نخستين فرزند دكتر علی شريعتی، روشنفكر نام آشنا و بحث برانگيز ايرانی است. جمع همين دو صفت برای آشنايان به انديشههای علی شريعتی، در فرزند او خود مناقشهآفرين است، چرا كه می دانند علی شريعتی در تعبيری مشهور و جنجالی، فيلسوفان را چگونه خطاب كرده است، اگرچه احسان و ساير طرفداران ديدگاه علی شريعتی، بارها كوشيدهاند آن تعبير را به نحوی از انحاء توجيه كنند. اما گذشته از اين نكته، آنچه كتاب حاضر را حائز اهميت می كند، موضوع آن است. هم هايدگر، هم فرديد و هم خوانش ايرانی فرديد از هايدگر، دست كم تا يك دهه پيش هر سه موضوعاتی داغ در فضای روشنفكری و فكری ايران بودند. اهميت مارتين هايدگر فيلسوف آلمانی گذشته از بزرگی و تاثيرگذاری او در عالم فلسفه و فكر، گرايش و كردارهای سياسی اوست. هايدگر را معمولا مهمترين (از نظر اثرگذاری) فيلسوف سنت قارهای در قرن بيستم می خوانند، گرايش آشكار او به نازيسم و همراهی انكارناپذيرش با رژيم فاشيستی هيتلر او را به فيلسوف مناقشهبرانگيز بدل كرده است، اصلی ترين مساله آن است كه چه نسبتی ميان انديشههای (وی) با نوع نگرش و كنش سياسی اش برقرار است و تا جايی كه به ايران برمی گردد، توجه به او در ايران از چه منظر بوده و چگونه بايد باشد؟
📌احمد فرديد هم يكی از مهمترين و بحث برانگيزترين متفكران معاصر ايرانی است. بسياری (از جمله احسان شريعتی در گفتوگويی با نگارنده) او را تنها فيلسوف مدرن (اگرچه ضد مدرنيته) ايران معاصر می خوانند. نسبت خاص و متفاوت او با تجدد، سياست و قدرت در دورههای مختلف، روشنفكران و متفكران ايرانی و غربی و سنت فكری و فلسفی ايران و غرب و تاثيرش بر شاگردانش، نكاتی بحثبرانگيز و دامنهدار است. و اما سومين موضوع، بازتاب انديشه هايدگر در ايران است كه عمدتا از صافی فكر و انديشههای فرديد به وقوع پيوسته است. تفسير يا خوانش خاص فرديد از هايدگر، مورد انتقادها و مباحث جدی و داغی در فضای فكری ايران شده است، به خصوص در سه دهه نخست پس از انقلاب كه اين خوانش يعنی خوانش فرديدی از هايدگر، در مقابل خوانش عبدالكريم سروش، روشنفكر دينی سرشناس از كارل پوپر (متفكر و فيلسوف اتريشی معاصر) به نزاعی ميان دو جبهه فكری بدل شد: هايدگری ها در برابر پوپری ها.
📌احسان شريعتی اما می كوشد از اين دوگانهسازی ها و مناقشات روشنفكری فراتر رود و با خوانش دقيق و مستقيم انديشههای هايدگر و فرديد، به مقايسه شباهتها و تفاوتهای آن دو بپردازد. كتاب-رساله حاضر از اين منظر و در تناظر با سه موضوع مذكور بعد از مقدمه از سه فصل اصلی تشكيل شده است. شريعتی در مقدمه ضمن اشاره به شباهتهای هايدگر و فرديد، حتی از نظر تقارن زمانی، پرسمان اين دو را نامتجانس می خواند و می نويسد: «در يكی (هايدگر) با افراط مدرنيته و در ديگری (فرديد) با فقدان آن» مواجه هستيم.
🌐لینک متن کامل
#احسان_شریعتی #محسن_آزموده #هایدگر #پوپر #علی_شریعتی #احمد_فردید #عبدالکریم_سروش #فلسفه🌐nedayeazadi.net🌍ندای آزادی در شبکه های اجتماعی:
🌐🌐🌐🌐🌐 nedayeazadinet
🆔@nedayeazadinet | ندای آزادی