⭕️رفتن رییسی و بحران برای حاکمیت یکدستسازی
🖋مجید شیعه علی📌مرگ ابراهیم رییسی، هسته سخت قدرت را با بحران ۵۰ روزه سنگینی درگیر کرده است. حاکمیتی که تصمیم گرفته بود انتخاباتها، غیررقابتی باشد و خودیترینها را بر مسند قدرت بنشاند، با درگذشت رییسی و امنیتیتر شدن فضای سیاسی کشور نیاز بیشتری به ثبات و انتخابات کاملاً آرام و بدون رقابت مانند تابستان سال ۶۰ دارد.
📌شاید تغییر فضای سیاسی کشور ما از همان اسفند سال ۱۳۹۴ که ابراهیم رییسی به تولیت آستان قدس منصوب شد، شروع شد. تغییراتی که بعدتر با یکدستسازی قدرت از یکسو و جنبشی شدن جامعه از سوی دیگر بیشتر نمایان شد. شرایطی که با افزایش مطالبات جامعه، هسته سخت حکومت گام به گام شکاف را تقویت کرد و سعی کرد در یک فضای امنیتی حیات خود را ادامه دهد و به تنها پشتوانه موجود خود یعنی سرکوب جامعه تکیه کند و بر مشروعیت، کارآمدی و مشارکت سیاسی چشم بپوشد.
📌در میان نیروهای مورد اعتماد حاکمیت، هیچ نیرویی توان کسب نیمی از آرای قریب به چهل درصد مشارکت کننده در انتخابات پیشرو را ندارد. همچنین دو مرحلهای شدن انتخابات و بر سر کار آمدن رییسجمهوری با حمایت نهایتاً ۱۵٪ از واجدان حق رای بیشتر نمایش بیثباتی کشور است و هسته سخت قدرت ترجیح میدهد تصویر بیثباتی از خودش به جهان نشان ندهد.
📌بسیاری از چهرههای مورد اعتماد (حاکمیت) مانند
علیاکبر ولایتی، غلامعلی حدادعادل، محسن رضایی و… با کهولت سن مواجه هستند و توانی برای کسب اعتماد حداقلی را نیز ندارند. مهلت ۵۰ روزه برای ساختن چهره جدید با وجود سطح بالای منازعات سیاسی درون جبهه اصولگرایان بسیار دشوار به نظر میرسد. با توجه به این شرایط میتوان به این جمعبندی رسید که شاید سانحه هوایی برای آقای رییسی آخرین ضربه به پروژه یکدستسازی بوده و حاکمیت بالاجبار باید تن به سطح بالاتری از مشارکت سیاسی و پذیرش اصلاحات باشد.
🌐لینک متن کامل#مجید_شیعهعلی #مرگ_رئیسی #حاکمیت_یکدست🌍ندای آزادی در شبکه های اجتماعی:
🌐🌐🐦🌐▶️@nedayeazadinet🌐 nedayeazadi.net🆔@nedayeazadinet | ندای آزادی