🟢چهار دهه یکدستسازی
⏺درباره بیانیه نهضت آزادی که به بازخوانی روند حذف چندمرحلهای نیروهای مؤثر انقلاب پرداخته است
🖊محمدجواد روح📌نهضت آزادی ایران که یکی از قدیمیترین احزاب سیاسی فعال کشور محسوب میشود و در بدو پیروزی انقلاب، سکان هدایت دولت موقت را با نخستوزیری دبیرکل فقید خود، مهدی بازرگان، در دست داشت؛ دیروز بیانیهای تحلیلی منتشر کرد و در آن، به بازخوانی روندی پرداخت که طی چهار دهه منجر به حذف احزاب و نیروهای مؤثر در انقلاب، از دایره هیئتحاکمه شده است؛ روندی که بنا بر روایت نهضت آزادی ایران، امروز به اردوگاه جناح راست رسیده است.
📌روند حذف نیروهای مؤثر در انقلاب، البته فراتر از آنچه نهضت آزادی در بیانیه خود روایت میکند، بوده و پیش از طیفهای ملیگرا، ملی-مذهبی و اسلامگرایان لیبرال که مجموعه حامیان و نزدیکان بازرگان و دولت موقت را شکل میداد، نیروهای چپ غیرمذهبی، سکولارها و نیز بخش بزرگی از چپ مذهبی و دارای سوابق مبارزاتی پیش از انقلاب را نیز در بر گرفته بود.
📌وضعیت نهضت آزادی با دیگر طیفهای اپوزیسیون تفاوت داشت و بنظر میرسد تفاوت رویکردی که میان مهندس بازرگان با رهبری انقلاب و طیف چپ نزدیک به ایشان (بهویژه در دو محور «سرعت تحولات» و «نوع مواجهه با آمریکا») وجود داشت و در ماجرای تسخیر سفارت بیش از همیشه خود را نشان داد، بسترساز شکافی شد که امکان همکاری در سطوح عالی نظام نوپا را منتفی ساخت.
📌پس از حوادث سال ۶۰ نیز فضای سیاسی دچار نوعی دوقطبی و رادیکالیسم شد که در آن، کار برای نیروهای میانهرویی که با هر دو سوی جدال دارای ارتباط تاریخی و عاطفی بودند، دشوارتر شد. بازرگان و نهضت آزادی ایران دقیقا در چنین موقعیتی قرار داشتند. چنین بود که در ادامه روند تحولات دهه ۶۰، این حزب میانهرو که پیش از این، یک نیروی محوری و مؤثر در دولت موقت و در ادامه، صاحب فراکسیون اقلیت در مجلس اول بود؛ با پایان دوره اول پارلمان، تمامی ظرفیتهای درونساختاری خود را از دست داد و به اپوزیسیونی اسلامی و مسالمتجو در حاشیه قدرت فروکاست. چنین بود که حزب حاکم بر دولت موقت، از حدود سال ۱۳۶۲ دیگر از بیرون ساختار به روند معادلات و تحولات درون ساختار مینگریست و در این رصد تحولات، گرچه گاه کنشگریهایی از قبیل دعوت نظامسیاسی به پذیرش آتشبس پس از آزادی خرمشهر را نیز بروز میداد.
📌فراهم شدن نسبی فعالیتهای سیاسی و رسانهای برای نیروهای مختلف پس از
دومخرداد، امکان گستردهتری را در اختیار نهضت آزادی قرار داد تا از «صدایی حاشیهنشین» در دهه ۱۳۶۰ بهتدریج، به «صدایی پرطنین» تبدیل شود و دبیرکل و چهرههای شاخص آن حضوری پررنگ در مطبوعات، دانشگاهها و محافل و مجامع مختلف پیدا کنند. نقطه عطف این حضور و بازگشت مجدد، معرفی لیست انتخاباتی نامزدهای مورد حمایت شورای فعالان ملی-مذهبی در انتخابات مجلسششم (۲۹ بهمن ۱۳۷۸) بود که گرچه اشتراک نسبی با دیگر فهرستهای اصلاحطلبان داشت، اما چهرههایی از این طیف نیز بهعنوان نامزدهای اختصاصی شامل میشدند.
📌این فقط نهضت آزادی نیست که در این موقعیت قرار گرفته است. روند بروز شکاف میان نظام سیاسی با نیروهای سیاسی ریشهدار که از سال ۱۳۸۴ با روی کار آمدن محمود احمدینژاد تقویت شد و در سال ۸۸ و در جریان حوادث پساانتخابات به اوج خود رسید، فضا و بستری برای یکدستسازان فراهم کرد تا با قدرتی بیش از پیش و با معرفی نیروها و جریانهای مهم خط امام تحت عناوینی چون «فتنهگر»، «مرعوب» و... در جهت گسترش حداکثری دایره حذف و میداندار کردن نیروهای خود در ساختار سیاسی گام بردارند.
📌این روند که در یکسال گذشته و با بیانیه کوتاه لاریجانی تحتعنوان «خالصسازی» در فضای سیاسی کشور صورتبندی شده است، اما گویی بسیار مهیبتر و پردامنهتر از تجربههای طیشده محذوفان در چهار دهه گذشته است. اینبار، حذف دیگران و برکشیدن حامیان نهفقط با استصواب و کنار گذاشتن یک جریان از هیئتحاکمه، بلکه با تلاشی سیستماتیک در جهت یکسانسازی در حوزههای مختلف فرهنگ، دانشگاه، سبکزندگی، منافع اقتصادی و حتی علم و مذهب همراه شده است. بهگونهای که عموم برآوردها نشان از آن دارد که ردصلاحیت و حذف سیاسی رقیبان و منتقدان، برخلاف دهههای قبل نه ستون فقرات پروژه حذف جاری، که صرفاً قطعه نخست یک پازل بزرگ بوده است.
🌐لینک متن کامل#محمدجواد_روح #یکدستسازی #نهضت_آزادی #دولت_موقت #دوم_خرداد۷۶🌍ندای آزادی در شبکه های اجتماعی:
🌐🌐🌐🌐🌐 @nedayeazadinet🌐 nedayeazadi.net🆔@nedayeazadinet | ندای آزادی