باران می زند
بر ضریح عشق
تا شفا بگیرد دلم
از مرهم خیال تو.
خیس می شود
صحن و رواق خاطره
عطر تنت در سرم می پیچد.
به گمانم
آن سوتر کبوتری
روی شانه های صمیمی درخت سیب
خواب آفتاب را می بیند.
و نجوای نگاهت
چه دلبرانه ترانه می شود
برای نفس های باد.
#افسانه_کامکار
«نسیم خیال»
@Navaye000del🍀🍂🍀🍂🍀🍂🍀
#لحظه_هایتان_قرین_خوشبختی