.
✋ تکرار مکررات، بس کن!✅ پاسخ هایی اجمالی به کتاب «نقد قرآن دکتر سها»(قسمت دوم)
۲. مبارز طلبى قرآن
او در ایراد دیگرى مىگوید: همچنین قرآن از مردم دعوت مىکند که شبیه آن را بیاورند. ابتدا از مخالفان مىخواهد که ده سوره شبیه قرآن بیاورند بعد تقاضاى خود را کاهش مىدهد و به یک سوره بسنده مىکند «أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَهٍ مِّثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِّنْ دُونِ اللهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ». این مبارزطلبى قرآن یک مغالطه است چون نوشته هر کس مثل خودش منحصر به فرد است! …. سپس مىنویسد: البته مىتوان این مبارزه طلبى قرآن را به روش صحیحى تغییر داد و گفت درست است که نوشتههاى هر کس منحصر به فرد است اما از نظر شأن و عظمت و خلاقیت با هم قابل مقایسه نیست. بعد اضافه مىکند: نوشتههایى به زیبایى قرآن در جهان حاضر وجود دارد از جمله شعر حافظ، در قله ادبیات جهان است(!) سپس مىگوید: نوشتههایى مثل مثنوى مولانا از قرآن برتر است(!)
📙 پاسخ:
راستى چه مضحک است اشعار حافظ و مثنوى را با قرآن مقایسه کردن! چه ربطى به آیات قرآن دارد! قرآن با صراحت مىگوید: مانندِ یک سوره از قرآن بیاورید؛ یعنى کلامِ «عربى فصیح» در حدّ فصاحت و بلاغت قرآن و محتواى عالى الهى آن. آخر چه نسبتیست میان کلام عربی فصیح که تمام فصحاء و بُلغاء عرب بدان اذعان دارند با یک شعر فصیح فارسی!؟
اما گفتار نویسنده درست به این مىماند که کسى بگوید عطرى دارم که کسى نمىتواند مانند آن را بیاورد و کسى هم در مقابل او بگوید من انگورى بهتر از آن مىآورم!! یعنی آیا واقعاً او متوجه نیست چه مىگوید یا اینکه متوجه هست و مىخواهد فریب دهد؟!
مىدانیم قرنهاست دشمنان اسلام کوشیدهاند که چیزى مثل قرآن یا بخشى از قرآن بیاورند ولی موفق نشدهاند با اینکه مىتوانستند از ادباى عرب زبان مسیحى و غیر مسیحى کمک بگیرند و تحدى قرآن را خاموش کنند. جنگهاى صلیبى دویست سال طول کشید و اروپایىها آن همه هزینه براى آن پرداختند و قربانى دادند تا دعوت اسلام را خاموش کنند، خوب بود به جاى اینها اگر مىتوانستند چیزى همانند قرآن بیاورند تا لااقل در بخش فرهنگى و غیر نظامى جواب دندانشکنى داشته باشند؛ ولى نتوانستند و همانگونه که قرآن مىگوید هرگز نمىتوانند.
ادامه دارد...
#نقد_قرآن_دکتر_سها
نقد الحاد و آتئیسمـْ
@Naghde_elhad