منتظران ظهور✅

#غزل_مثنوی
Канал
Логотип телеграм канала منتظران ظهور✅
@montazeranzohormaПродвигать
141
подписчик
13,9 тыс.
фото
5,59 тыс.
видео
492
ссылки
قَالَ رَسُولُ اللہ(صَلَّےاللہٌ عَلَیہِ وَآلِہِ وَسَلَّم): ✍مَن مَاتَ ولَم یَعرِف اِمَامَ زَمَانہِ مَاتَ مِیتَهَ جَاهِلیَّة. ♨️ارتباط با ادمین👇 @Ali_s_10_4_8
.
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#مسمط

🔹فصل غریبی🔹

ای وای از آن حدیث به دفتر نیامده
ای وای از آن شروع به آخر نیامده
ای وای از آن یقین به باور نیامده
ای وای از آن مزار کبوتر نیامده
ای وای از آنکه رفته و دیگر نیامده

ای دل حدیث دختر طاها شنیده‌ای؟
یَرضی شنیده‌ای لِرضاها شنیده‌ای؟
هنگامۀ نماز دعاها شنیده‌ای؟
حتی تَوَرَّمَت قَدَماها شنیده‌ای؟
أمّن یُجیب این همه مضطر نیامده

یاللعجب، فصلّ لربّک ولادتش
واحیرتا لِیُذهِبَ عنکم شرافتش
طوبی لهُم وَ حُسن مَآب است مدحتش
جبریل با تمام بزرگی و رتبتش
از عهدۀ ستایش او برنیامده

اما چه سود حرمت قرآن شکسته شد
یک‌باره قلب سورۀ انسان شکسته شد
در را زدند و حرمت مهمان شکسته شد
نان ریخت، سفره سوخت، نمکدان شکسته شد
فصل غریبی تو چرا سر نیامده؟

زهرا هنوز گریۀ بی‌گاه می‌کند
مولا هنوز سر به دل چاه می‌کند
پاییز ادعای أنا الله می‌کند
صبح بهار از آمدن اکراه می‌کند
آیا هنوز وقت
.

#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل_مثنوی

🔹راه پر حادثه🔹

تن خاكی چه تصور ز دل و جان دارد؟
مگر این راه پر از حادثه پایان دارد؟

در بهاران مشو از یاد حقیقت غافل
جلوۀ اوست همه، آنچه گلستان دارد

سینه را آینۀ باغ شقایق كرده‌ست
خاطراتی كه دل از داغ شهیدان دارد

صبح جمعه دل ما هم نفس باد صبا
شكوه از فُرقت آن زلف پریشان دارد

جان ما لحظه به لحظه ز غمش سوخته است
چشم ما ثانیه در ثانیه باران دارد

آری این راه، به پایان نرسیده‌ست هنوز
راه عشق است بسی آتش سوزان دارد...

راه ما راه جهاد است، ره بیداری‌ست
امت واحده! برخیز كه وقت یاری‌ست

این همان راه خدا، راه فنا، راه بقاست
راه زهرا و علی، راه شهیدان خداست

این همان عهد ازل، عهد خدا با همه بود
كه وفادارترین فرد به آن فاطمه بود

همه دیدند شجاعانه به مسجد رو كرد
آری آن بانوی فرزانه به مسجد رو كرد

چشم پر ابر، ولی جلوۀ خورشیدی داشت
در پی غصب فدک، خطبۀ توحیدی داشت...

از خدا گفت و سپس نعمت بی‌پایانش
وای از آن دل كه اطاعت نكند فرمانش

خطبه می‌خواند و از آن نعمت برتر می‌گفت
آری آن روز ز الطاف پیمبر می‌گفت

گاه از امت و گاهی ز امامت می‌گفت
گاهی از سختی فردای قیامت می‌گفت

گفت مردم! نشده آتش دل، سرد هنوز
نگذشته‌ست ز داغ پدرم چندین روز

آه، لب بستن از این غم ز توان بیرون است
خواهم آرام نشینم! چه كنم؟ دل خون است!

همتی داشت در آن روز به اثبات علی
عزم آن یار خلاصه به همین نیست ولی

رفت در پشت در و سوخت به شوق مولا
شعله‌ها بر جگر افروخت به شوق مولا

با همان زخم جگرسوز برون زد، آری
معركه گرم جنون بود، به خون زد، آری

رفت دنبال علی تا كه علی را نبرند
دست بر جامۀ مولا... كه علی را نبرند

رفت در معركۀ خون و مصاف شمشیر
وای من بازوی زهرا و غلاف شمشیر

ناله زد ناله، از این ناله چه‌ها باید كرد
آری این نالۀ زهراست، حیا باید كرد...

📝 #جواد_محمدزمانی

#فاطمیه #حضرت_زهرا
......................................................................

.

#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل_پیوسته

🔹ام اَبیها🔹

منصوره و راضیّه و مرضیّه و زهرا
معصومه و نوریّه و صدّیقۀ کبری

حنّانه و هانیّه و ریحانه و کوثر
انسیّه و حوریّه و انسیّۀ حَورا

این‌ها همگی فاطمه هستند ولی نیست
محبوبیت فاطمه محدود به این‌ها

مادر که نه! بالاتر از اُمُّ الحَسنِین است
دختر که نه! بالاتر از آن، اُم اَبیها

فردوس برین، باغ بهشت است به صورت
فردوس برین خانۀ زهراست به معنا

پیچیده در آن عطر «بِه» و «یاس» و «گل سرخ»
بیرون زده از پنجره‌اش شاخۀ طوبی

روزی که بخندد همۀ شهر بهاری‌ست
آن شب که بگرید شب عالم شب یلدا

آن شب که بگرید همۀ شهر بگریند
آن شب که بگرید...چه می‌آید سر مولا؟

از روی لب مادرمان فاطمه چندی‌ست
لبخند فراری شده کاری بکن اَسما

کاری بکن اَسما که پریشان شده مادر
درد است سراپا و سکوت است سراسر

این هیزمِ تر چیست که در آتش آن سوخت
یک مرتبه هم مادر و هم دختر و همسر

در سوخت، ولی مانده به یادم که محمد
یک مرتبه بی‌اذن نشد وارد از این در

من خواب بدی دیده‌ام اَسما، چه بگویم؟
دور کمرش شال عزا بست پیمبر

از عطر «بِه» و «یاس» و «گل سرخ» در این شهر
خالی‌ست مشام همه، کافور بیاور...

📝 #محمدحسین_ملکیان

#فاطمیه #حضرت_زهرا

.

#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
.
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#مسمط

🔹فصل غریبی🔹

ای وای از آن حدیث به دفتر نیامده
ای وای از آن شروع به آخر نیامده
ای وای از آن یقین به باور نیامده
ای وای از آن مزار کبوتر نیامده
ای وای از آنکه رفته و دیگر نیامده

ای دل حدیث دختر طاها شنیده‌ای؟
یَرضی شنیده‌ای لِرضاها شنیده‌ای؟
هنگامۀ نماز دعاها شنیده‌ای؟
حتی تَوَرَّمَت قَدَماها شنیده‌ای؟
أمّن یُجیب این همه مضطر نیامده

یاللعجب، فصلّ لربّک ولادتش
واحیرتا لِیُذهِبَ عنکم شرافتش
طوبی لهُم وَ حُسن مَآب است مدحتش
جبریل با تمام بزرگی و رتبتش
از عهدۀ ستایش او برنیامده

اما چه سود حرمت قرآن شکسته شد
یک‌باره قلب سورۀ انسان شکسته شد
در را زدند و حرمت مهمان شکسته شد
نان ریخت، سفره سوخت، نمکدان شکسته شد
فصل غریبی تو چرا سر نیامده؟

زهرا هنوز گریۀ بی‌گاه می‌کند
مولا هنوز سر به دل چاه می‌کند
پاییز ادعای أنا الله می‌کند
صبح بهار از آمدن اکراه می‌کند
آیا هنوز وقت
.

#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل_مثنوی

🔹راه پر حادثه🔹

تن خاكی چه تصور ز دل و جان دارد؟
مگر این راه پر از حادثه پایان دارد؟

در بهاران مشو از یاد حقیقت غافل
جلوۀ اوست همه، آنچه گلستان دارد

سینه را آینۀ باغ شقایق كرده‌ست
خاطراتی كه دل از داغ شهیدان دارد

صبح جمعه دل ما هم نفس باد صبا
شكوه از فُرقت آن زلف پریشان دارد

جان ما لحظه به لحظه ز غمش سوخته است
چشم ما ثانیه در ثانیه باران دارد

آری این راه، به پایان نرسیده‌ست هنوز
راه عشق است بسی آتش سوزان دارد...

راه ما راه جهاد است، ره بیداری‌ست
امت واحده! برخیز كه وقت یاری‌ست

این همان راه خدا، راه فنا، راه بقاست
راه زهرا و علی، راه شهیدان خداست

این همان عهد ازل، عهد خدا با همه بود
كه وفادارترین فرد به آن فاطمه بود

همه دیدند شجاعانه به مسجد رو كرد
آری آن بانوی فرزانه به مسجد رو كرد

چشم پر ابر، ولی جلوۀ خورشیدی داشت
در پی غصب فدک، خطبۀ توحیدی داشت...

از خدا گفت و سپس نعمت بی‌پایانش
وای از آن دل كه اطاعت نكند فرمانش

خطبه می‌خواند و از آن نعمت برتر می‌گفت
آری آن روز ز الطاف پیمبر می‌گفت

گاه از امت و گاهی ز امامت می‌گفت
گاهی از سختی فردای قیامت می‌گفت

گفت مردم! نشده آتش دل، سرد هنوز
نگذشته‌ست ز داغ پدرم چندین روز

آه، لب بستن از این غم ز توان بیرون است
خواهم آرام نشینم! چه كنم؟ دل خون است!

همتی داشت در آن روز به اثبات علی
عزم آن یار خلاصه به همین نیست ولی

رفت در پشت در و سوخت به شوق مولا
شعله‌ها بر جگر افروخت به شوق مولا

با همان زخم جگرسوز برون زد، آری
معركه گرم جنون بود، به خون زد، آری

رفت دنبال علی تا كه علی را نبرند
دست بر جامۀ مولا... كه علی را نبرند

رفت در معركۀ خون و مصاف شمشیر
وای من بازوی زهرا و غلاف شمشیر

ناله زد ناله، از این ناله چه‌ها باید كرد
آری این نالۀ زهراست، حیا باید كرد...

📝 #جواد_محمدزمانی

#فاطمیه #حضرت_زهرا
......................................................................

.

#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل_پیوسته

🔹ام اَبیها🔹

منصوره و راضیّه و مرضیّه و زهرا
معصومه و نوریّه و صدّیقۀ کبری

حنّانه و هانیّه و ریحانه و کوثر
انسیّه و حوریّه و انسیّۀ حَورا

این‌ها همگی فاطمه هستند ولی نیست
محبوبیت فاطمه محدود به این‌ها

مادر که نه! بالاتر از اُمُّ الحَسنِین است
دختر که نه! بالاتر از آن، اُم اَبیها

فردوس برین، باغ بهشت است به صورت
فردوس برین خانۀ زهراست به معنا

پیچیده در آن عطر «بِه» و «یاس» و «گل سرخ»
بیرون زده از پنجره‌اش شاخۀ طوبی

روزی که بخندد همۀ شهر بهاری‌ست
آن شب که بگرید شب عالم شب یلدا

آن شب که بگرید همۀ شهر بگریند
آن شب که بگرید...چه می‌آید سر مولا؟

از روی لب مادرمان فاطمه چندی‌ست
لبخند فراری شده کاری بکن اَسما

کاری بکن اَسما که پریشان شده مادر
درد است سراپا و سکوت است سراسر

این هیزمِ تر چیست که در آتش آن سوخت
یک مرتبه هم مادر و هم دختر و همسر

در سوخت، ولی مانده به یادم که محمد
یک مرتبه بی‌اذن نشد وارد از این در

من خواب بدی دیده‌ام اَسما، چه بگویم؟
دور کمرش شال عزا بست پیمبر

از عطر «بِه» و «یاس» و «گل سرخ» در این شهر
خالی‌ست مشام همه، کافور بیاور...

📝 #محمدحسین_ملکیان

#فاطمیه #حضرت_زهرا

.

#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
.
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#مسمط

🔹فصل غریبی🔹

ای وای از آن حدیث به دفتر نیامده
ای وای از آن شروع به آخر نیامده
ای وای از آن یقین به باور نیامده
ای وای از آن مزار کبوتر نیامده
ای وای از آنکه رفته و دیگر نیامده

ای دل حدیث دختر طاها شنیده‌ای؟
یَرضی شنیده‌ای لِرضاها شنیده‌ای؟
هنگامۀ نماز دعاها شنیده‌ای؟
حتی تَوَرَّمَت قَدَماها شنیده‌ای؟
أمّن یُجیب این همه مضطر نیامده

یاللعجب، فصلّ لربّک ولادتش
واحیرتا لِیُذهِبَ عنکم شرافتش
طوبی لهُم وَ حُسن مَآب است مدحتش
جبریل با تمام بزرگی و رتبتش
از عهدۀ ستایش او برنیامده

اما چه سود حرمت قرآن شکسته شد
یک‌باره قلب سورۀ انسان شکسته شد
در را زدند و حرمت مهمان شکسته شد
نان ریخت، سفره سوخت، نمکدان شکسته شد
فصل غریبی تو چرا سر نیامده؟

زهرا هنوز گریۀ بی‌گاه می‌کند
مولا هنوز سر به دل چاه می‌کند
پاییز ادعای أنا الله می‌کند
صبح بهار از آمدن اکراه می‌کند
آیا هنوز وقت
.

#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل_مثنوی

🔹راه پر حادثه🔹

تن خاكی چه تصور ز دل و جان دارد؟
مگر این راه پر از حادثه پایان دارد؟

در بهاران مشو از یاد حقیقت غافل
جلوۀ اوست همه، آنچه گلستان دارد

سینه را آینۀ باغ شقایق كرده‌ست
خاطراتی كه دل از داغ شهیدان دارد

صبح جمعه دل ما هم نفس باد صبا
شكوه از فُرقت آن زلف پریشان دارد

جان ما لحظه به لحظه ز غمش سوخته است
چشم ما ثانیه در ثانیه باران دارد

آری این راه، به پایان نرسیده‌ست هنوز
راه عشق است بسی آتش سوزان دارد...

راه ما راه جهاد است، ره بیداری‌ست
امت واحده! برخیز كه وقت یاری‌ست

این همان راه خدا، راه فنا، راه بقاست
راه زهرا و علی، راه شهیدان خداست

این همان عهد ازل، عهد خدا با همه بود
كه وفادارترین فرد به آن فاطمه بود

همه دیدند شجاعانه به مسجد رو كرد
آری آن بانوی فرزانه به مسجد رو كرد

چشم پر ابر، ولی جلوۀ خورشیدی داشت
در پی غصب فدک، خطبۀ توحیدی داشت...

از خدا گفت و سپس نعمت بی‌پایانش
وای از آن دل كه اطاعت نكند فرمانش

خطبه می‌خواند و از آن نعمت برتر می‌گفت
آری آن روز ز الطاف پیمبر می‌گفت

گاه از امت و گاهی ز امامت می‌گفت
گاهی از سختی فردای قیامت می‌گفت

گفت مردم! نشده آتش دل، سرد هنوز
نگذشته‌ست ز داغ پدرم چندین روز

آه، لب بستن از این غم ز توان بیرون است
خواهم آرام نشینم! چه كنم؟ دل خون است!

همتی داشت در آن روز به اثبات علی
عزم آن یار خلاصه به همین نیست ولی

رفت در پشت در و سوخت به شوق مولا
شعله‌ها بر جگر افروخت به شوق مولا

با همان زخم جگرسوز برون زد، آری
معركه گرم جنون بود، به خون زد، آری

رفت دنبال علی تا كه علی را نبرند
دست بر جامۀ مولا... كه علی را نبرند

رفت در معركۀ خون و مصاف شمشیر
وای من بازوی زهرا و غلاف شمشیر

ناله زد ناله، از این ناله چه‌ها باید كرد
آری این نالۀ زهراست، حیا باید كرد...

📝 #جواد_محمدزمانی

#فاطمیه #حضرت_زهرا
......................................................................

.

#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل_پیوسته

🔹ام اَبیها🔹

منصوره و راضیّه و مرضیّه و زهرا
معصومه و نوریّه و صدّیقۀ کبری

حنّانه و هانیّه و ریحانه و کوثر
انسیّه و حوریّه و انسیّۀ حَورا

این‌ها همگی فاطمه هستند ولی نیست
محبوبیت فاطمه محدود به این‌ها

مادر که نه! بالاتر از اُمُّ الحَسنِین است
دختر که نه! بالاتر از آن، اُم اَبیها

فردوس برین، باغ بهشت است به صورت
فردوس برین خانۀ زهراست به معنا

پیچیده در آن عطر «بِه» و «یاس» و «گل سرخ»
بیرون زده از پنجره‌اش شاخۀ طوبی

روزی که بخندد همۀ شهر بهاری‌ست
آن شب که بگرید شب عالم شب یلدا

آن شب که بگرید همۀ شهر بگریند
آن شب که بگرید...چه می‌آید سر مولا؟

از روی لب مادرمان فاطمه چندی‌ست
لبخند فراری شده کاری بکن اَسما

کاری بکن اَسما که پریشان شده مادر
درد است سراپا و سکوت است سراسر

این هیزمِ تر چیست که در آتش آن سوخت
یک مرتبه هم مادر و هم دختر و همسر

در سوخت، ولی مانده به یادم که محمد
یک مرتبه بی‌اذن نشد وارد از این در

من خواب بدی دیده‌ام اَسما، چه بگویم؟
دور کمرش شال عزا بست پیمبر

از عطر «بِه» و «یاس» و «گل سرخ» در این شهر
خالی‌ست مشام همه، کافور بیاور...

📝 #محمدحسین_ملکیان

#فاطمیه #حضرت_زهرا

.

فاطمیه