محمد عزیزی

ولی آدم های صبور اگر برن دیگه برنمیگردن

من هنوز چیزی نگفتم، که تو طاقتت تموم شد
باقیشو بگم میبینی، گریه هات کلی حروم شد
من که آسمون نبودم، اما عشق تو یه ماهه
سرزنش نکن دلم رو، به خدا اون بیگناهه
باز که ابری شد نگاه،ت بغضتم واسم عزیزه
اما اشکاتو نگه دار، نذار اینجوری بریزه
حال من خیلی عجیبه، دوست دارم پیشم بشینی
من نگاهت بکنم تا، تو چشام عشقو ببینی، تو چشام عشقو ببینی
بدجوری دیوونتم من، فکر نکن این اعتراضه
همیشه نبودن تو، کرده این دلو کلافه
میدونم فرقی نداره، واسه ات عاشق بودن من
میدونم واسه ات یکی شد، بودن و نبودن من
اولش گفتم یه حسه، یا یه احترام ساده
اما بعد دیدم یه عشقه، آخه اندازش زیاده
بیا و مثل گذشته، جز به من به همه شک کن
من بدون تو میمیرم، بیا و بهم کمک کن
#مریم_حیدرزاده

تا صدای باران به گوشم می‌خورد، این موسیقی به یادم می‌آید. آهنگ را اولین بار در کانال محمد عزیزی دیدم (و شنیدم).

@be_ghole_ghazal

هر گربه ای را که در خیابان می دید، قربان صدقه اش می رفت! نه برای اینکه گربه ها تصدق برانگیزند؛ زیرا می دانست قربان صدقه رفتن،آن هم برای کسی که در میانه ی جنگی شبانه روز برای زنده ماندن است، چه مرده هایی را به زندگی برگرداننده است...
م.ع

گفت : "دوری التیام دردهای عاشقی است"
نسخه ی ما را دلی نامهربان پیچیده است
#حسین_دهلوی

ای سازگار با همه؛ با من نساختی ...
#سیف_فرغانی

حال امشبم خلاصه میشه توی نُت های این ۴ و خرده ای دقیقه
امشب رو فراموش نمیکنم
جایی که دراز کشیدم
دمای اتاق رو
فشار به سینه م رو
۱۸ آبان ۱۴۰۳
@mohammadaziiiiziiii

هم زمان در دو جا زندگی می کنم
اینجا که منم و آنجا که تویی...
#مارگارت_اتوود

بعضی حس ها رو دوباره تجربه میکنی
با شدت بیشتر
با راه های گریز کمتر

سنگ را بی همزبانی های من در گریه کرد
#محمد_قهرمان

من و دل همان که بودیم و تو آن نه‌ای که بودی ...
#رهی

احساس "باری روی دوش کسی بودن" ؛ تنها احساسیه که میتونه تا لحظه ی مرگ، از من دور نشه...

از خدایم بود بعد از دوست میمردم، دریغ!
زندگی در حق من یک لحظه کوتاهی نکرد
#محمد_عزیزی

مهر و کین تو هر دو مطلوب است
خوب هر کار می کند خوب است
#سلیم_تهرانی

ساختم با آتش دل
لاله‌زاری شد مرا
#رهی

آدم ضعیفی نبود؛ اما دیگر حوصله سختی ها را نداشت. میل عجیبی به گریز پیدا کرد، به ندیدن، ندانستن، رفتن برای همیشه