روزنامه نگار آزاد و تحلیل گر حوزه سلامت و تامین اجتماعی؛ برای ایران می نویسم.
(تو مگو همه به جنگند و زصلح من چه آید/
تو یکی نهای هزاری تو چراغ خود برافروز)
راه ارتباطی :
[email protected]
◇به یاد دارم که در کوران تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری گذشته، «مسعود پزشکیان» در پایان یکی از توییتهای خود، این جمله را نوشتند: «با من حرف بزنید!» فراخوان شایستهای است! مردم حرفهای زیادی برای گفتن به رئیسجمهور و مجری قانون اساسی دارند. در همین راستا و در جایگاه شهروندی که هنری جز نوشتن دردها و دغدغههای میهن ندارد، تلاش میکنم این دردها، دغدغهها و نگرانیها را با هدف کمک به ساماندهی اوضاع کشور و با نوشتن در رسانهها به گوش مسعود پزشکیان برسانم.
◇شک ندارم که آقای رئیسجمهور با این دیدگاه جامعۀ مدنی ایران که میگوید: «پرسشگری و مطالبهگری قانونمند، حق شهروندان و پاسخگویی وظیفۀ کارگزاران است»، نهتنها زاویهای ندارند، که همراه و همدل هستند. پس فراخور فراخوانی که دادند، با ایشان حرف میزنم و امید به پاسخ ایشان دارم!
▫️بیمارستانهای جدید بهدلیل نبود پرستار فعال نشدهاند
🔻مهاجرت سالانه ۳ هزار پرستار از کشور
◇ |پیام ما| در سالهای پس از کرونا، میزان اعتراضات صنفی پرستاران دربارۀ مشکلاتی که با آن دستوپنجه نرم میکنند، بیش از پیش شد. سختی کار و کمی حقوق و همچنین شرایط سخت سیاسیاجتماعی و اقتصادی، باعث شد بخش زیادی از آنان پس از مشاهدۀ بیفایدهبودن نتیجۀ اعتراضات خود، دیگر امید زندگی و کار در ایران را از دست بدهند و رنج مهاجرت را به جان بخرند تا در ادامۀ عمر و زندگی خویش، از سالها تلاش و مهارت و تحصیل خود بهرهای ببرند.
◇ شاید یکی از پردرخواستترین مشاغل برای مهاجرت همین پرستاران باشند. یک جستوجوی ساده در مورد مهاجرت ۲۰۲۴ پرستاری در گوگل، نشان میدهد شرایط برای رفتن به اغلب کشورها فراهم است؛ از ترکیه و آلمان گرفته تا آمریکا و حتی کشورهای کوچک و البته پردرآمد عربی. آژانسهای مهاجرتی در ازای دریافت مبالغی، پرستاران را برای انجام این فرآیند کمک میکنند تا با اطلاع از حقوق کشور مقصد، راهی دیگر کشورها شوند. اگرچه معاون پرستاری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی معتقد است، آمار مربوط به مهاجرت پرستاران در فضای مجازی صحت ندارد، اما واقعیت امروز چیز دیگری میگوید.
▫️«پیام ما» دیدگاههای «احمد میدری»، نامزد وزارت کار، دربارهٔ لزوم «اجماعسازی» را بررسی میکند
🔻معمار اجماع در زمین ناهموار
◇|پیام ما| سیاستگذاری سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در ایران همواره با موانع متعددی روبهرو بوده است. فارغ از اینکه چه دولتهایی با چه گرایشهای سیاسی بر سر کار بودهاند؛ امر سیاستگذاری همواره پرمخاطره بوده است. در این میان سیاستگذاری اجتماعی یکی از پرچالشترین اقدامات بوده است. از همین رو بهترین طرح ها و ایده ها هم گاه در همان گام نخست به شکست انجامیدهاند. یکی از دلایل این شکست را باید در نبود «اجماع» میان ذینفعان جستوجو کرد. پس از معرفی «احمد میدری» به عنوان نامزد پیشنهادی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی این امیدواری شکل گرفته که او رویکردهای این وزارتخانه مهم را به نحوی اصلاح کند که بتواند گفتمان عدالت اجتماعی مورد نظر رییس جمهوری را تحقق بخشد. این امیدواری از این رو شکل گرفته که «میدری» در سالهای اخیر همواره بر لزوم اجماع میان «بازیگران» تاکید کرده و گفته است که راه اصلاح وضع موجود از تشدید منازعات سیاسی نمیگذرد. نوشته زیر مروری گذرا بر دیدگاهها و کارنامه میدری در زمینهٔ «حکمرانی اجماعمحور» است.
◇دربارۀ وزارت: وزارت تـعاون، کار و رفاه اجتماعی، مظلومترین وزارتخـانه در تـاریخ مـعاصر ایران اسـت. تـوجه داشـته باشید که این وزارتخانه، خیلی دیر در ایران تأسیس شد؛ در سال آخر دولـت «سـیـد مـحـمـد خـاتـمـی.» در دورۀ «احمدینژاد»، مهمتـرین ابزار این وزارتخانه، یعنی بودجۀ حاصل از هدفمندی یارانه، بهشکل غیرقانـونی از این وزارتخـانه گـرفتـه شـد و در سازمان هدفمندی یارانهها متمرکز شد. در دورۀ «روحانـی»، نگاه غالب نگاهی بازارگرایانه بود؛ نگاهی کـه معـتقد بـود رفاه اجتماعی، تابعی از شرایط اقتصادی است و نیازمند نهاد مستقلی نیست. بنابراین این وزارتخانه، علیرغم تلاش وزرا و معاونانش، به وزارت «شستا» تقلیل پیدا کرد. از دورۀ مرحوم «رئیسی» هم که بهتر است صحبت نکنیم.
◇اما توجه داشته باشید که سرنوشت این نهاد، حتی در دوران قبل از انقلاب هم مشخص نبوده. سازمان تأمین اجتماعی هم با درنظرگرفتن روند توسعۀ اقتصادی در دهۀ ۴۰ و ۵۰، بسیار دیر در ایران تأسیس میشود و تکلیف آن تا زمان انقلاب مبهم بوده است؛ چنانچه دائماً بین وزارتخانههای رفاه و بهداشت در رفتوآمد بوده است.
◇فقدان یک نگاه منسجم دربارۀ رفاه اجتماعی در ایران، مهمترین دلیل سرگردانی نهادی در حوزۀ رفاه بوده است. بنیانگذاران نهادهای موفق در ایران، اغلب در حد خوبی نظریهپرداز شایستهای هم بودهاند. بهطور مثال، تجربۀ مرحوم «ابتهاج» در سازمان برنامه یا مرحوم «داور» در دادگستری نوین را در نظر بگیرید. وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، علیرغم تلاشهای فراوان دستاندرکارانش، هنوز چنین مدیر نظریهپردازی پیدا نکرده است.
◇۱.بخش مهمی از انتظارات عمومی از دولت آقای پزشکیان، ایجاد تغییرات در مدیریتها و نظامات مرتبط، براساس توانمندیهای حرفهای و شایستگیها است؛ مسئلهای که خود آقای پزشکیان نیز در مناظرهها بارها بر آن تأکید کرد که در هر حوزهای، از نیروهای متخصص و کارشناسان همان حوزه استفاده خواهد کرد.
◇اما واقعیت این است که عرصۀ تصمیمگیری، مبتنی بر فساد و گرایشات براساس منافع فردی و گروهی در ساختار قدرت ایران، چنان قوی و ریشهدار است که کار را بر هر مصلحی سخت میکند. انتخاب یک فرد متخصص برای حل معضلات و مشکلات، منوط به رضایت طیفی گستردهای میشود که بر همین مناسبات سر برآوردهاند و از همین چرخه سیراب میشوند.
◇ لذا گردننهادن به این اجبار و ادامۀ چنین روشی، نهتنها به حل مشکلات کمکی نخواهد کرد، بلکه آن حداقل اعتمادی که به دولت ایشان شده است را نیز مخدوش خواهد کرد و این همان چیزی است که رقبای ایشان نیز در پی آن هستند.