رای بدهیم یا نه؟
امیر هاشمی مقدم
همین ابتدا تکلیفم را با خوانندگان روشن کنم: اینها را نمینویسم که به شما پیشنهاد بدهم رای بدهید یا ندهید. یا اینکه به کدام کاندیدا رای بدهید. راستش صادقانه اگر اعتراف کنم، خودم هم هنوز نمیدانم فردا چکار خواهم کرد. همچنان برخی ابهامات برایم باقی مانده که دغدغههای جدیای هستند. هنوز دارم با افرادی که در این زمینه صاحبنظر هستند و قبولشان دارم مشورت میکنم.
اما میخواهم اینجا بنویسم که فردا اگر رای دادم یا رای ندادم، کسی اجازه مواخذه مرا ندارد. بله، طبیعتا باید با سنجش جوانب گوناگون اوضاع و شرایط کشور، تصمیم بگیرم که رای بدهم یا نه و اگر خواستم رای بدهم، رایم به نفع چه کسی به صندوق سرازیر شود. اما همه اینها حقوق من هستند. «انتخابات» به نظرم با «انتخاب» حق رای آغاز میشود. یعنی شما این حق را دارید که رای بدهید یا ندهید. کسی بهواسطه رای ندادن، نمیتواند شما را خائن به وطن و غیرمسئول بخواند؛ همچنانکه اگر بخواهید رای بدهید هم کسی اجازه ندارد شما را پایمالکننده خون کشتهشدگان اعتراضات بنامد.
شوربختانه در روزهای اخیر یک عده در شبکههای مجازی و برخی رسانههای آنور آبی توپخانهشان را روشن کردهاند و دارند با توهین به کسانی که تصمیم گرفتهاند رای بدهند، انها را مزدور حکومت، نان به نرخ روز خور و... میخوانند. شوربختانه بخش زیادی از این فضا به دلیل فعالیت رسانههایی همچون اینترنشنال شکل گرفته است. به گونهای که به قول یکی از دوستان، رای دادن برای برخی افراد، با نوعی شرمساری همراه شده. اینکه چرا فضای رسانهای ما افتاده دست امثال اینترنشنال، به غیرمتخصص بودن مسئولین رسانههای ملی (همچون صدا و سیما) و نا آگاه بودن تصمیمگیرندگان درباره رسانههای غیردولتی (بهویژه کسانی که فیلترینگ و سانسور نخستین ابزارشان در برخورد با رسانههاست) باز میگردد. اما اگر داخل کشور با چنین وضعیتی روبرو هستیم، دلیلی نمیشود چشم و گوش بسته هرچه رسانههای آنور آبی (که عموما واقعا معاند هستند) میگویند را بپذیریم. رسانهای همچون اینترنشنال که توسط عربستان راهاندازی شده، معلوم است که صلاح ایران (و نه لزوما جمهوری اسلامی) را نمیخواهد.
اگر شما خودتان دو دو تا چهار تا کرده و به این نتیجه رسیدهاید که رای ندهید، خب دیدگاهتان ارزشمند است و باید به آن احترام گذاشت. حتی اگر با اطرافیانتان صحبت میکنید و میخواهید متقاعدشان کنید آنها هم رای ندهند، باز هم مشکلی نیست. اما هیچکسی اجازه ندارد دیگران را با برچسبزنی از رای دادن منصرف یا خجالتزده کند. این همه اصحاب علوم انسانی و اجتماعی و سیاسی که میخواهند رای بدهند و دیگران را نیز ترغیب میکنند به رای دادن، نادان هستند و مزدور؟ استادانی که بعضا سابقه اخراج از دانشگاه، بازجوییهای مکرر، زندانی شدن و... دارند را با چه توجیهی «مزدور حکومت» یا در بهترین حالت دچار «سندرم استکهلم» مینامید؟ جالب آنکه در روزهای اخیر، برخی از همین استادان اخراجی و زندانرفته و... را دارند نیروهای اطلاعاتی و... مینامند تا فعالیتهای انتخاباتیشان توجیه شوند. یک عده دیگر هم یاد گرفتهاند تا کسی سخنی خلاف میلشان میزنند، در دیدگاه (کامنت)ها سریعا مینویسند«آنفالو». یعنی همینقدر تحمل شنیدن دیدگاههای متفاوت را دارند.
البته یک عده معدود هم که سابقه زندان و بازجویی و... دارند، در سوی دیگر ماجرا دارند مدام زندان رفتنشان را به رخ ما میکشند و میگویند اگر کسی رای بدهد یعنی همدست زندانبان و... بوده است. جالب آنکه در پاسخ به این افراد، شمار بسیاری از زندانیان سیاسی گفتهاند که اتفاقا خودشان رای خواهند داد و دیگران را هم ترغیب میکنند به رای دادن (دستکم در توئیتر من موارد زیادی از این دست دیدم).
کسانی که هنوز برای ابتداییترین حقوق انسانها (از جمله تصمیمگیری درباره رای دادن یا ندادن) قائل به آزادی نیستند و میگویند هر کسی مانند من فکر نکند و تصمیم نگیرد مستحق توهین و تحقیر است، بیگمان نمیتوانند مدعی دموکراسیخواهی باشند.
@moghaddames