#حکایت_مدیریتی
🔵 گفت:
ممد اون اچار ۱۳ رو بیار،
ممد اچار رو اورد
اوسا اچار رو انداخت به پیچ!
نخورد
اچار رو پرت کرد تو صورت ممد و گفت : توله سگ ، اچار چارده رو بیار
صورت بچه شکافت.
خون ریخت کف گاراژ
مشتری گفت: اقا چرا میزنی؟
خودت گفتی آچار ۱۳
اوستا با بی تفاوتی گفت: واسه آچار نزدمش،
ماهی یه بار میزنمش حساب کار بیاد دستش، بدونه کی اوستاس، کی شاگرده!!!!
@modiriati