مدافعان حضرت زینب سلام الله علیها🖤🖤🖤

#یادت_باشد
Канал
Логотип телеграм канала مدافعان حضرت زینب سلام الله علیها🖤🖤🖤
@modafehanzynabПродвигать
256
подписчиков
26,2 тыс.
фото
7,73 тыс.
видео
836
ссылок
وقتی که طفل کوچکتان باب حاجت است پس گردش زمین و زمان کار #زینب است جهت تبادل باادمین کانال هماهنگ کنید وقتی که طفل کوچکتان باب حاجت است پس گردش زمین و زمان کار #زینب است جهت تبادل باادمین کانال هماهنگ کنید @Kkjhyygf کپی حلال باذکرصلوات 🌱
#شهیدانه🌹

🌱فردای روزی که صاحب خانه خبر داد مستاجر قبلی خانه رو خالی کرده با حمید رفتیم که دستی به سر و روی خانه بکشیم. اولین بار با خودمان آینه و قرآن و یک قاب عکس از امام خامنه ای بردیم. این قاب عکس همان عکسی بود که با هم برای خانه مشترکمان پسندیده بودیم. حمید گفت:((باید اول حضرت آقا خونه ما رو ببینن)). قرآن را وسط طاقچه گذاشتیم. یک طرف آینه یک طرف هم قاب عکس. حمید دو قدم عقب تر از طاقچه چند دقیقه ای خیره به عکس حضرت آقا نگاهی کرد و گفت:((می بینی آقا چقدر توی دل برو و نورانیه. به خاطر ایمان زیاده. حاضرم هرکاری بکنم ولی یه لحظه لبخند از روی چهره آقا کنار نره)).

#به_روایت_همسر_شهید🦋
#یادت_باشد🌷
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#وقت_عاشقی 💞

موقع رفتنش به سوریه خیلی گریه میکردم، دستمو گرفت و بهم گفت:دلمو لرزوندی ولی ایمانمو نمیتونی بلرزونی😢

#یادت باشد روایت عاشقانه ایست در دهه ی هفتاد🌷
.
.
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•

•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
#خاطرات_شهدا

بعداز ظهر هاے تابستان به‌عنوان مربے به بچه ها دفاع شخصے یاد میداد. من ڪمربند مشڪے ڪاراته🥋 داشتم٬ ولے دورهٔ دفاع شخصے را نگذرانده بودم. یک روز پیله ڪردم ڪه چند حرڪت یاد بگیرم. حمید شروع ڪرد به آموزش حرڪت ها و توضیح میداد ڪه مثلاً اگر ڪسے یقهٔ من را گرفت٬ چڪار ڪنم٬ یا اگر دستم را پیچاند چطور از خودم دفاع ڪنم.
موقع تحویل درس به استاد ڪه شد٬ هر چیزے ڪه گفته بود را برعڪس انجام دادم. به حدے حرڪت ها را افتضاح زدم ڪه حمید نقش زمین شد و بلندبلند میخندید.😂 جورے ڪه صاحب خانه فڪر ڪرده بود ما داریم گریه میڪنیم.
ڪلاس آموزش ما با خنده هایش تا عصر ادامه داشت. شب رفتیم خانهٔ پدرم. گفتم: «بابا بشین ڪه دخترت امروز چندتا حرڪت یاد گرفته. میخوام بهم نمره بدی😁
داداشم را صدا زدم و گفتم: «این وسط محڪم بایست تا من حرڪت هارو نشونت بدم.»
همان حرڪت اول را با ڪلے غلط اجرا ڪردم. بابا در حالے ڪه میخندید چند بارے با دست به پشت حمید زد و گفت: «دست مریزاد به این استادت ڪه روے همهٔ استادا رو سفید ڪرده!.»😊

داداش گفت: «فرزانه! حالا تو بایست من حرڪات و اجرا ڪنم تا متوجه بشے دفاع شخصے یعنے چے. 😑»
تا این پیشنهاد را داد٬ حمید بلند شد. دست من را گرفت و نشاند روے مبل. گفت: «نه تورو خدا. الآن دست و پاے فرزانه ضربه میخوره چیزے میشه. اصلاً بیخیال😑. فرزانه هیچے بلد نیست. نمیخواد هم یاد بگیره.😬»

#شهید_حمید_سیاهڪالی‌مرادی

#یادت_باشد❤️

‌ᷝᷡᷝᷝᷝᷞ
‌شهادت را همه دوست دارند
اما زحمت کشیدن برای شهادت را چه؟

شهید شدن
یک اتفاق نیست.
گلی است که برای شکوفا شدنش باید خون دل بخوری...

به بی دردها
به بی غصه ها
به عافیت طلب ها
شهادت نمیدهند.
به آنکه یک شب بی خوابی برای اسلام نکشیده.
یک روز وقتش را برای تبلیغ دین نگذاشته،
شهادت طلب نمیگویند.

دغدغه هیأت
دغدغه بسیج
دغدغه کار جهادی
دغدغه دست این و آن را گذاشتن توی دست شهدا.
دغدغه آدم شدن...

دغدغه ی شهادت،
به حرف که نیست
قلبت را بو میکنند اگر بوی دنیا می داد
رهایت می کنند...

اگر عاشق شهادتی
اول باید سرباز خوبی باشی
خوب مبارزه کنی
مجروح شوی
اما کم نیاوری...
درست مثل یاران عاشورایی حسین بن علی

¤شهادت را به تماشاچی ها نمی دهند

#یادت_باشد
#بسـم_الـرب_الشـہدا

🕊گاهی خادمی شهدا سخت میشود...
🕊🕊گاهی نوشتن از شهدا بی نهایت سخت میشود...

😔گاهی دلمان صدتا چاک میشود آنجا همسر شهید گفت :غذای مورد علاقه آقاسید تا سه روز دست نزده روی گاز ماند
#همسر_شهید_سیدمحمدحسین_میردوستی


😔جان دادیم آن جا که برادر شهید گفت :لحظه تولد زینب حضور حاج محمد را زیبا درک میکردیم #برادر_شهید_محمد_بلباسی


😔مردیم زنده شدیم آنجا همسر شهید از #یادت_باشد
#یادم_هست گفت
#همسرشهید_حمید_سیاهکالی_مرادی


😔گریه کردیم آنجا که #همسر_شهید_مدافع_امنیت_پویا_اشکانی با آن سن کمش از چهل دو روز امیدش برای برگشت همسرش از کما گفت


😔قلبمان در حال سکته بود آنجا که #پدر_شهید_فاطمیه_محمدحسین_حدادیان از وداع با روضه مصور علی اکبرخود گفت


😔مردیم زنده شدیم آنجا که #همسر_شهید_مدافع_وطن_کمیل_صفری_تبار از یاعلی ،یا امیرالمومنین خودش و کمیلش گفت


گاهی خادم بودن سخت میشود چرا که تا چند روز هی میپرسی چگونه تحمل کردید خانواده شهدا
بیاید وفادار خون شهید باشیم

شهدا شرمنده ایم