مدافعان حضرت زینب سلام الله علیها🖤🖤🖤

#موج
Канал
Логотип телеграм канала مدافعان حضرت زینب سلام الله علیها🖤🖤🖤
@modafehanzynabПродвигать
256
подписчиков
26,2 тыс.
фото
7,73 тыс.
видео
836
ссылок
وقتی که طفل کوچکتان باب حاجت است پس گردش زمین و زمان کار #زینب است جهت تبادل باادمین کانال هماهنگ کنید وقتی که طفل کوچکتان باب حاجت است پس گردش زمین و زمان کار #زینب است جهت تبادل باادمین کانال هماهنگ کنید @Kkjhyygf کپی حلال باذکرصلوات 🌱
#مهدی می‌گفت مامان من می‌رم و بعد از اینکه از #جبهه برگشتم ازدواج می‌کنم. بعدها #مهدی تعریف می‌کرد که وقتی بر اثر #موج انفجار #مجروح شدم، من را به #سردخانه بردند.
🍃🍃
صداها و رفت‌وآمد اطرافم را متوجه بودم و می‌دیدم پزشکان می‌دوند. اما نمی‌توانستم کاری انجام دهنم. توی دلم می‌خندیدم که چطور ثابت کنم زنده‌ام. حرف هم نمی‌توانستم بزنم.
🍃🍃
گفتم #خدایا خودت #نشانه‌ای بفرست تا دیگران ببینند #زنده هستم. پزشکان وقتی دیدند پلاستیکی که در آن بودم #بخار کرده است، با فریاد گفتند #شهید #زنده شد و برخی از ترس می‌دویدند.
🍃🍃
#مهدی بعد از آن ماجرا #دو سال #زنده بود. به #جبهه رفت و آمد داشت. دچار #شیمیایی هم شد اما باز به #جبهه رفت تا اینکه #شهیدشد.😭
🍃🍃
سرانجام#دانش آموز شهید مهدی رحیمی هم درتاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۲ در #عملیات کربلای چهار ودر اثر #اصابت ترکش به سرش به آرزویش که همانا#شهادت در راه #خدا♡ بود رسید.
🍃🍃
#مزار#شهید
گلزار#شهدای شهر فریدونکنار ،استان مازندران
🍃🍃
#مهدی #17 ساله بود که #جبهه رفت و #دو بار #شهید شد! #یکبار بر اثر #موج #انفجار از قله‌ای به پایین پرت شده بود و پلاک شناسایی‌اش وارد جگرش شد. همه می‌گفتند #مهدی #شهید شده 😭
🍃🍃
وقتی دیدند هنوز نفس دارد او را به بیمارستان اراک می‌برند و بعد به رشت انتقال می‌دهند. نهایتاً با هلیکوپتر #مهدی را به بیمارستان امام خمینی(ره) تهران می‌برند و بعد از سه ماه از بیمارستان مرخص شد و او را به خانه آوردیم.
🍃🍃
#پسرم را در #تاریکی نگهداری می‌کردیم. چون #چشم‌هایش هم آسیب دیده بود و نباید زیاد در روشنایی قرار می‌گرفت. #مهدی #نمی‌توانست #حرف بزند #حرف‌هایش را #می‌نوشت.
🍃🍃
بعد از اینکه تقریباً خوب شد او را به مشهد بردند اما #یک #چشمش #نابینا شده بود. پسرم بعد از #بهبودی به عنوان #تدارکات در #جبهه #فعالیت داشت.
🍃🍃
#مهدی می‌گفت مامان من می‌رم و بعد از اینکه از #جبهه برگشتم ازدواج می‌کنم. بعدها #مهدی تعریف می‌کرد که وقتی بر اثر #موج انفجار #مجروح شدم، من را به #سردخانه بردند.
🍃🍃
صداها و رفت‌وآمد اطرافم را متوجه بودم و می‌دیدم پزشکان می‌دوند. اما نمی‌توانستم کاری انجام دهنم. توی دلم می‌خندیدم که چطور ثابت کنم زنده‌ام. حرف هم نمی‌توانستم بزنم.
🍃🍃
گفتم #خدایا خودت #نشانه‌ای بفرست تا دیگران ببینند #زنده هستم. پزشکان وقتی دیدند پلاستیکی که در آن بودم #بخار کرده است، با فریاد گفتند #شهید #زنده شد و برخی از ترس می‌دویدند.
🍃🍃
#مهدی بعد از آن ماجرا #دو سال #زنده بود. به #جبهه رفت و آمد داشت. دچار #شیمیایی هم شد اما باز به #جبهه رفت تا اینکه #شهیدشد.😭
🍃🍃
سرانجام#دانش آموز شهید مهدی رحیمی هم درتاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۲ در #عملیات کربلای چهار ودر اثر #اصابت ترکش به سرش به آرزویش که همانا#شهادت در راه #خدا♡ بود رسید.
🍃🍃
#مزار#شهید
گلزار#شهدای شهر فریدونکنار ،استان مازندران
🍃🍃
#مهدی #17 ساله بود که #جبهه رفت و #دو بار #شهید شد! #یکبار بر اثر #موج #انفجار از قله‌ای به پایین پرت شده بود و پلاک شناسایی‌اش وارد جگرش شد. همه می‌گفتند #مهدی #شهید شده 😭
🍃🍃
وقتی دیدند هنوز نفس دارد او را به بیمارستان اراک می‌برند و بعد به رشت انتقال می‌دهند. نهایتاً با هلیکوپتر #مهدی را به بیمارستان امام خمینی(ره) تهران می‌برند و بعد از سه ماه از بیمارستان مرخص شد و او را به خانه آوردیم.
🍃🍃
#پسرم را در #تاریکی نگهداری می‌کردیم. چون #چشم‌هایش هم آسیب دیده بود و نباید زیاد در روشنایی قرار می‌گرفت. #مهدی #نمی‌توانست #حرف بزند #حرف‌هایش را #می‌نوشت.
🍃🍃
بعد از اینکه تقریباً خوب شد او را به مشهد بردند اما #یک #چشمش #نابینا شده بود. پسرم بعد از #بهبودی به عنوان #تدارکات در #جبهه #فعالیت داشت.
🍃🍃