📝خاطره از همسر شهید
🥀#بیتالمالهادی خیلی مدهبی بود؛
😇و وقتایی هم که محل کار بودند ؛هواسشون به همه چیز بود
☺️حتی تلفنی که با اون تماس میگرفتند
☎️چندروز که صداشو نمیشنیدم دلم میگرفت
😔پرمشغله بود؛یعنی خودش دورشو شلوغ کرده بود
📑برای هدف هاش تایم گذاشته بود
⏱از سنش جلوتر بود
یکبار از محل کارش بامن تماس گرفت
☎️صحبتمون طول کشید
😉میدونستم نسبت به
بیت المال حساس هست...
گفتم بهشون بگم که مکالمه طولانی شده وووو
🤭قبل از گفتن حرفم ؛بهم گفتن نگران طولانی شدن حرفام نباش
😥یک صندوق گذاشتم کنار تلفن
🗳و حرفامو حساب میکنم حتی بیشتر از حد معمولش
☺️خوشحال بودم که ناگفته های دلم را خوب میشناسد
😊#شهیدهادیباغبانی🥀🥀🥀