عاشـق حضرت زهـرا (س) بود
روضههـای فاطمیــه را
با ســـوز می خونـــد
یک وقتایی هم آخر شب زنگ میزد
میگفت : باهـات ڪار دارم !
حالا دو تـا هیئـت رفتـه ،
مداحـــی ڪرده ؛
روضــه خونــده ،
گریه ڪرده ،سینــه زده ..!
امّــا آخــر شب می گفت :
بیا روضـهی چندنفـری بخونیم و
گــریه ڪنیـــــم ..!
میگفت : هرچـی برای مـــادر
گــریه ڪنیــم ڪمــه ...
ڪنار دفتر یادداشت یا کتاب و جزوش اسمـاء متبرڪ اهل بیـت (ع) را با
خط خـوش مینوشت و زیباترینش هم
نام مبارڪ فاطمــه زهــرا (س) بود.
#شهید_محمدحسین_محمدخانی#راوی_دوست_شهید@modafeeharimeeshgh