#تاریخ_ایران 💢به مادر سید بی احترامی کرد
اتفاقاً آن شبی که مرا گرفتند، قبلش در مسجد قم بود و دیدم شهید
#سید عبدالحسین واحدی آنجاست و دارد دعا میخواند. دست مرا به پهلوش زد و دیدم اسلحه دارد. گفت که: «قرار بوده مظفر ذوالقدر، حسین علاء را که قصد داشته برای پیمان سنتو به بغداد برود بزند، اما گلوله تو اسلحهاش گیر کرده نتوانسته و حالا قرار است که من به اهواز بروم و موقعی که علاء از
#قطار پیاده شد، او را بزنم». ولی متاسفانه در اهواز، واحدی را دستگیر کردند و او را هم به همان فرمانداری نظامی در حضیرهالقدس فرستادند.
او در پیش
#تیمور_بختیار (ساواک) میبرند و او به مادر سید بیاحترامی میکند. سید هم
#عصبانی میشود و مرکبدان روی میز را به طرف بختیار پرت میکند. بختیار هم معطل نمیکند و همان جا با تیر سید را میزند! بعدها روزنامهها نوشتند که: سیدعبدالحسین واحدی میخواست از راه اهواز به عراق فرار کند که او از پشت سر با تیر زدهاند!
#جعفر_شجونیhttps://t.me/joinchat/AAAAADvV7pY_b_pIaHwEmg