#پاسخ_شبهات #منابع_اهل_سنت 💢در روزهای آخر عمر پیامبر، ایشان برای وصیت، قلم و دوات خواستند، اما خلیفه دوم
#مانع شد.
خب چرا بعد از رفتن او، وصیت ننوشتند؟
طبق رواياتي كه شيعه و سني نقل كرده اند، هنگامي كه رسول خدا(ص) از مردم درخواست كرد تا قلم و دواتي بياورند تا كتابي براي عموم بنويسد كه مردم هرگز گمراه نشوند، خليفه دوم مانع شد و پيام آور خدا را به
#هذيان_گویي متهم كرد.
اما چرا پس از خروج مردم و تا چند روز بعد از اين قضيه ، آن حضرت وصيت نامه را ننوشتند؟
✅پاسخ
شيعه و سني نقل كرده اند كه برخي از اصحاب كه موافق نوشتن اين وصيت نامه عمومي بودند، بعد از خروج اهانت كنندگان خدمت رسول خدا صلي الله عليه وآله عرض كردند كه آيا كاغذ بياوريم تا آن كتاب را بنويسيد؟ رسول خدا در جواب فرمود: آيا بعد از اين كه اين سخن را گفتيد؟ يعني بعد از آن كه مرا متهم به هذيان گویي كرديد،
بنويسم؟
✅✅ از علماي اهل سنت، محمد بن سعد در الطبقات الكبري و شهاب الدين نويري در نهاية الأرب مي نويسند:
از ابن عباس نقل شده است كه بيماري رسول خدا در روز پنجشنبه شدت بيشتري گرفت.
ابن عباس همواره گريه مي كرد و مي گفت: روز پنجشنبه؛ چه روز پنجشنبه اي! هنگامي بيماري رسول خدا شديد شد؛
فرمود: دوات و صحيفه اي بياوريد تا كتابي براي شما
#بنويسم كه بعد از آن هرگز گمراه نشويد. برخي از كساني كه حضور داشتند، گفتند: به درستي كه پيامبر خدا هذيان مي گويد. ابن عباس مي گويد: برخي ديگر گفتند: آيا آن چه را خواسته اي بياوريم؟ رسول خدا فرمود: آيا بعد از آن چه گفتيد؟ پس آن ها منصرف شدند.
الزهري، الطبقات الكبري، ج2، ص 242
#مباهله_قرن_21 https://telegram.me/joinchat/AgsuhzvV7pata37LdQlnTA