بیشتر آدمها در نوعی بی خبری همیشگی زندگی می کنند. آنها همیشه امیدوارند که چیزی اتفاق بیفتد و زندگیشان را دگرگون کند. حادثه ای، برخوردهای اتفاقی، بلیط برنده بخت آزمایی، تغییر سیاست و حکومت. آنها هرگز نمیدانند که همه چیز از خودشان آغاز می شود ...
🔹بازار سهام متشکل از #متغیرهای_بسیار_زیادی است، ما تنها باید بر اساس تعدادی از این متغیرها سیستم معاملاتی خود را طراحی کنیم.
🔹ما در جامعه ای زندگی می کنیم که قوانینی بر آن حاکم است. هر جایی، هر مکانی، هر سازمانی، هر شهری و.. یک سری قوانین دارد و ما مجبور به پیروی از آنها هستیم. همین قوانین و باید و نباید ها هستند که تصمیم گیری های ما را محدود می کنند و برای ما خط قرمز هایی را روشن می کند.
🔹در معامله گری حد و مرزی برای ما نیست. ما خودمان #قوانین را میسازیم، خودمان مقدار ریسک برای هر معامله را انتخاب می کنیم و در جزئی ترین چیزها خودمان تصمیم گیرنده و مسئول هستیم.
🔹درحقیقت فعالیت در کاری که قوانین را خودتان مشخص می کنید به این معنی هست که شما مدیر خود هستید. به نظرم مدیر خود بودن بسیار مشکل است؛ چون وقتی کسی مدیری داشته باشد نسبت به خیلی از مسولیتها مبراست. اما از بحث خودمان دور نشویم.
🔸اما سوال اصلی اینجاست. چرا با وجود این همه متغیر و این همه طرز تفکر برای معامله گری، افراد زیادی ضرر می کنند !؟ پاسخ به نظرم روشن است.چون قوانین را خودمان مشخص می کنیم و در این مورد آزادی نامحدودی در نحوه برخورد و تامل با بازار خواهیم داشت.
📚مطلب فوق برگرفته از کتاب «تحلیل تکنیکال، بنیادی یا ذهنی» اثر «مارک داگلاس» می باشد.
💠بیشتر ما با این طرز فکر بزرگ شده ایم که نبوغ و استعداد هم مثل رنگ مو و رنگ چشم ارثی است و با این استدلال بر این باوریم که بارزترین علامت نبوغ دستیابی سریع و بدون زحمت به موفقیت و رسیدن به درجه نخبگی است . ولی در حقیقت ، مطالعات وسیع و قابل اعتماد نشان می دهد که این یک تصور غلط است ، هرگز دستیابی سریع به یک موفقیت نشانه نبوغ نبوده و نیز دلیلی بر استمرار آن موفقیت در دراز مدت نیست. بسیاری از نوابغ و افراد موفق نتوانستند خیلی سریع در کار خود بدرخشند ولی بتدریج رشد کردند و تبدیل به ستاره شدند افرادی مثل والت دیزنی که شغل اولش را به علت فقدان قوه تخیل از دست داد .
📚 برگرفته از کتاب « کتاب کوچک نبوغ» نویسنده: دنیل کویل ➖➖➖➖ کانال معامله گر موفق👇 🆔@moamelegar_movafagh
💠معامله بر روی کاغذ با معامله واقعی بسیار متفاوت است .همه چیز روی کاغذ بسیار ساده به نظر می رسید زیرا پای پول در میان نبود .اما همین که میزان سمایه گذاری ام در بازار به 10000دلار می رسید ،ورق بر میگشت. بدون حضور پول به سادگی می توانستم احساساتم را کنترل کنم اما همین که پای پول به میان می امد احساستم از درون شروع به جوشیدن می کرد.
📚 برگرفته از کتاب "چگونه در بورس دو میلیون دلار بدست آوردم" نویسنده: نیکلاس دارواس ➖➖➖➖ کانال معامله گر موفق👇 🆔@moamelegar_movafagh
💠باید در قبال سهام و بازار رفتاری سرد ، خشک ، منظم و خالی از احساس را در پیش بگیرم . نباید وقتی سهمی رشد می کند عاشقش شوم و وقتی افت میکند از دستش عصبانی شوم ، باید بدانم هیچ حیوان دست آموزی بهتر و در عین حال بدتر از سهم وجود ندارد وقتی که بالا میرود خوبست و باید نگهداری کرد و وقتی پایین می آید بد می شود باید زودتر از شرش خلاص شد.
📚 برگرفته از کتاب "چگونه در بورس دو میلیون دلار بدست آوردم" نویسنده: نیکلاس دارواس ➖➖➖➖ کانال معامله گر موفق👇 🆔@moamelegar_movafagh
موفقیت، فستفودی به دست نمیآید! اگر به اثر مرکب و اثر موجی معتقد شویم و بدانیم که موفقیت در سایه سختکوشی، نظم عادتهای خوب به دست میآید، متوجه خواهیم شد که نباید در انتظار کسب نتایج آنی باشیم. تفکر مایکروویوی و فستفودی در مورد موفقیت هرگز وجود ندارد!
اثر مرکب اصل به دست آوردن پاداشهای بزرگ از طریق مجموعهای از انتخابهای کوچک و هوشمندانه است ، یعنی شما با قدمهایی کوچک که خیلی به چشم نمیآیند، به نتایج بزرگی دست پیدا کنید.
این اصل کلی مبتنی بر فرمول ذیل است:👇 انتخابهای کوچک و هوشمندانه + پایداری و ثبات قدم + زمان = ایجاد تفاوتهای بنیادین
🔹بازار سهام متشکل از #متغیرهای_بسیار_زیادی است، ما تنها باید بر اساس تعدادی از این متغیرها سیستم معاملاتی خود را طراحی کنیم.
🔹ما در جامعه ای زندگی می کنیم که قوانینی بر آن حاکم است. هر جایی، هر مکانی، هر سازمانی، هر شهری و.. یک سری قوانین دارد و ما مجبور به پیروی از آنها هستیم. همین قوانین و باید و نباید ها هستند که تصمیم گیری های ما را محدود می کنند و برای ما خط قرمز هایی را روشن می کند.
🔹در معامله گری حد و مرزی برای ما نیست. ما خودمان #قوانین را میسازیم، خودمان مقدار ریسک برای هر معامله را انتخاب می کنیم و در جزئی ترین چیزها خودمان تصمیم گیرنده و مسئول هستیم.
🔹درحقیقت فعالیت در کاری که قوانین را خودتان مشخص می کنید به این معنی هست که شما مدیر خود هستید. به نظرم مدیر خود بودن بسیار مشکل است؛ چون وقتی کسی مدیری داشته باشد نسبت به خیلی از مسولیتها مبراست. اما از بحث خودمان دور نشویم.
🔸اما سوال اصلی اینجاست. چرا با وجود این همه متغیر و این همه طرز تفکر برای معامله گری، افراد زیادی ضرر می کنند !؟ پاسخ به نظرم روشن است.چون قوانین را خودمان مشخص می کنیم و در این مورد آزادی نامحدودی در نحوه برخورد و تامل با بازار خواهیم داشت.
📚مطلب فوق برگرفته از کتاب «تحلیل تکنیکال، بنیادی یا ذهنی» اثر «مارک داگلاس» می باشد.
💠 یک گروه کوچک از معامله گران نخبه ، کسانی هستند که بزرگترین درصد سود را از بازار می گیرند و باعث زیان بیش از 90 درصد تمام معامله گران بازنده در هرسال می شوند.