خُنُک آن دم که نشینیم در ایوان من و تو
به دو نقش و به دو صورت به یکی جان من و تو
من و تو بی من و تو جمع شویم از سرِ ذوق
خوش و فارغ ز خرافاتِ پریشان من و تو
شب آفریدی، شمع آفریدم
خاک آفریدی، جام آفریدم
بیابان و کوهسار و راغ آفریدی
خیابان و گلزار و باغ آفریدم
آنم که از سنگ آیینه سازم
آنم که از زهر نوشینه سازم
آنم که از سنگ آیینه سازم
آنم که از زهر نوشینه سازم ...
#من_و_تو#غزل_شاکری❤️@chatrkhis