در ازدحامِ این همه ظلمتِ بیعصا
چراغ را هم از من گرفتهاند
اما من
دیوار به دیوار
از لمسِ معطرِ ماه
به سایهروشنِ خانه باز خواهم گشت.
پس زندهباد امید !
در تکلم کورباشِ کلمات
چشمهای خستهی مرا از من گرفتهاند
اما من
اشاره به اشاره
از حیرت بیباورِ شب
به تشخیص روشن روز خواهم رسید
پس زندهباد امید !
در تحمل بیتاب تشنگی
میل به طعمِ باران را از من گرفتهاند
اما من
شبنم به شبنم
از دعای عجیب آب
به کشف بیپایانِ دریا رسیدهام .
پس زندهباد امید !
در چهکنمهای بیرفتن سفر
صبوری سندباد را از من گرفتهاند
اما من
گرداب به گرداب
از شوق رسیدن به کرانهی موعود
توفانهای هزار هیولا را طی خواهم کرد .
پس زندهباد امید !
چراغها، چشمها، کلمات
باران و کرانه را از من گرفتهاند ،
همهچیز
همهچیز را از من گرفتهاند ،
حتی نومیدی را ...
پس زندهباد امید !
#سید_علی_صالحی❤️@faratar_az_boodan