🔘 پیش نویس اولیه برجام های هستهای، بانکی و منطقهای در 2003
🔴 نگرشی که در ایران اصرار به
#برجام داشت؛ اولین بار در نامه خاتمی به جرج بوش در سال 2003 بروز جدی یافت. بعدها صادق خرازي در جلسه بررسي سياست خارجي دولت هشتم در بنياد باران گفت: « در سال 2003 ديوار بياعتمادي بلندي ميان ايران و امريكا وجود داشت و هر لحظه ممكن بود امريكا به ما حمله كند. به همين خاطر به پيشنهاد من دولت هشتم نامهاي به امريكا نوشت و همراهياش با برخي سياستهاي خاورميانهاي امريكا اعلام كرد.»
⭕️ آن نامه نگاری غیررسمی (مشهور به چانه زنی بزرگ)، چند محور اصلی داشت. نخست آنچه ذیل موضوع خلع سلاح کشتار جمعی! تعریف شده بود و در پی اثبات غیرنظامی بودن فعالیت هسته ای ایران بود (به تعبیری ویراست نخست برجام)، در بند 2 تا 4 مسائلی همچون عدم حمایت مالی از حماس، جهاد و ... در فلسطین (که در
#برجام_بانکی یا تفاهمنامه FATF به آن پرداخته شده)، تلاش برای خلع سلاح حزبالله لبنان و تبديل آن به صرفا يك حزب سياسي و... طرح گردیده بود و انتظار متقابل تعریف شده، نقشه راه برداشتن تحریم ها و آغاز گفتگو برای پیوستن به WTO بود.
🔴 ارسال آن نامه به کاخ سفید منجر به واکنش تحقیر آمیز آمریکا شد که بر اساس روایت لری ویلکینسون اعلام عبارت «چطور به خود اجازه می دهید چنین پیشنهاد گستاخانه ای بدهید» به واسطه مقامات سوئیسی بود.
⭕️ اگرچه این نامه تا یک سال پس از روی کار آمدن دولت نهم که رقابت های درونی احزاب آمریکا آن را فاش ساخت، بازتابی در رسانه ها نداشت؛ اما بعدها بسیاری از سیاست مداران غرب، به حاشیه رفتن سکولارهای ایران را ناشی از عدم حمایت بهنگام از دولت پشتیبان آنها دانستند. به عنوان نمونه سخنرانان میزگردی با عنوان بررسی برنامه هستهاي ايران که توسط شعبه آلمان مركز تحقيقات استراتژيك اسپن (همان مرکزی که جان برنان سخنان صریح اخیرش درباره
#انتخابات96 را در آن به زبان رانده است) از 22 تا 24 سپتامبر 2010 برگزار شد، از آن فرصت سوخته شده در سال 2003 یاد کردند.
🔴 با این وصف، باید مخاطب اصلی حمایت های اخیر غرب را جناحی دانست که بر اساس اسناد فاش شده شامل پشتیبانی معنوی، مالی و حتی نرم افزاری غرب برای تحقق پروژه استحاله از درون نظام می کوشند و غرب نگران خلع ید مجدد آنها است.
@mm_eslamy