عفریتِ نوجوانکُش نفرینیِ حقیر
کفتارِ بیوراسپوشِ مغزخوارِ پیر
کُشت و به داغِ تازه تسلّای داغ داد
کُشت و هنوز نیست از آزارِ خلق سیر
حجّاجِ پیرِ شیعه! رها کن جوانکُشی
فرعونِ نیلغرقهٔ خون! زودتر بمیر!
کرکس خدا نمیکندَت! وا بنه کمان
نمرودِ کرمخورده! فرود آی از سریر
سگجان نه! زیرِ بارشِ پیکانِ کینهایم
چون خارپشت کرده به حلقومِ مار، گیر
«بر تیرِ جورتان ز تحمل، سپر...» چرا؟
خواهیم داد پاسخِ هر تیر را به تیر
صدام یا قذافی؟ فرجامِ تو کجاست؟
مقصد یکی است، گرچه نباشد یکی مسیر
بالای دار و هلهلهٔ خلق زیرِ پای
یا خنجری فرو شده در روزنت چو کیر؟
آونگ تا که بینمت از روده بر درخت
آویز تا که بینمت از ریسمان به تیر
از منبری که گُردهٔ خلق است پلّهاش
یک روز میکشیم تو را عاقبت به زیر
@Meem_Ra