قسمت هایی از نامه سید
#مرتضی_آوینیبه دوست شهیدش ؛
#رضا_مرادی_نسب- رضا جان ، چه خوبست که خفاشها دستشان به آسمان نمی رسد ، اگر نه تو را و دیگر ستاره های کهکشان راه مکه را می چیدند و چلچراغهای قصرهای بهشتی را می شکستند .
...
- [آن ها]
#جنگ را دوران غمباری می خوانند که گذشته و یادگاران جنگ را ثمرات یک نسل تلف شده می پندارند و مقصودشان از آن نسل تلف شده من و تو هستیم!
- در نظر آنان این
#عشق و
#دلباختگی کربلایی،
#خشونت می نماید و آن جذبه های
#شهوانی سخیف ،
#عشق و می گویند که این عشق باید جایگزین آن خشونت شود !
آنکه با
#عقل کج افتاده خویش می اندیشد، از کجا بداند که
#عشق_کربلا چیست و آن
#آزادی و
#استقلال که ما در پی آنیم چگونه محقق می شود؟
باید هم
#کربلا را آرمان تحقق نیافته بنامد . و مقصودشان از آن دوران غمباری که گذشته است ، دورانی است که عهد ازلی انسان در خون مردترین
#مردان و عاشقترین
#عاشقان و عارفترین
#عارفان تجدید می ش
- رضاجان! چه جنگ
#باشد و چه
#نباشد ، راه من و تو از کربلا می گذرد
باب
#جهاد_اکبر که بسته نیست ! بگذار کرمها در باتلاقهای پاییزی خوب پرورده شوند و زمین و آسمان خود را در همان لجنزار
#عفن بجویند ...
- رضاجان ، هرگاه در
#قرآن در وصف
#بهشت می خواندم که لا تسمع فیها لاغیه و یا لا یسمعون فیها لغوا و لا تاثیما در شگفت می آمدم که مگر هرزه شنیدن و
#زخم_زبان چه دردی دارد که بهشت را اینچنین ستوده اند : جاییکه در آن لغو و تاثیم به گوش نمی رسد حال در می یابم رضا جان ! ای شمس آسمان آبی دل من !
کاش مرا نیز در منظومه خویش می پذیرفتی و می کشاندی و با خود می بردی.
😔😔😔@mbahessiyasi👈لینک کانال
@mbahessiyasiسوپر گروه مباحث ازاد سیاسی
👇https://telegram.me/joinchat/BlDmATzFZXgmquf6QxmXGw