تقدیم به مداح و شاعر انقلابی دکتر
#میثم_مطیعی(میثم تمار علی)
مطیعی کیست؟ میثم تمار علی
زند بانک بر خصم،با صوت جلی
چو ابابیل فرود آمد بر فیل سوار مغرور
سحر کلامش کرد عاشقان را مسحور.
حمله بردند بر او هجوگویان هتاک
از خشم کردند گریبان را دوصد چاک
دانی راز این همه خشم و قیل و قال؟
زده میثم ما، درست، بر وسطِ خال.
سراسیمه گشتند ازو ماردوشان بدنام
ضحاکانِ جمشید کُشِ فریدون نام.
شاعری آمده از خیل تفنگداران شبخیز
از شعر نابش،قلب از شعف گشت لبریز.
برجام پرستان در خواب و اوست بیدار
نشستگان در صف اول را میکُند هشیار.
سخن از کارگرگفت ،از پینه دستش
تا زَنَد پتکی بر سر قارونو ایده ی پستش.
چه نیکو دادِ سخن داد از رنجو درد مردم
تا رسد بگوش آنکه مقامش او را کردست گم.
تا کاخ نشینانِ بی دردِ غافل
تکانی به خود داده و گردند عاقل.
همانها که فیش های نجومی دارند.
ذخایر انقلابندو مظلومانه بیکارند.
همو که دکترایش تقلب و جعلیست.
در هتاکی و تهمتست ،معدلش بیست.
"بیست سی" را سند افتخار داند
با عشق از غرب، سخن بر زبان راند.
بنمود آشفته خواب پوچ اندیشان را
کرد شاد جان و دلِ کوخ نشینان را
چرت صاحب منصبان را پاره کرد.
غرب پرستان را با شعرش بیچاره کرد.
شب پرستان خشمگینند از کلامش.
دعای مردم باشد پشت و پناهش.
فرومایگان حمله برند بر او، هیهات
هجو خوانند شعر نابش، هیهات
ما دانیم که درد دیوان و ددان ز کجاست
بی قراری و سوزش زخمهاشان ز کجاست.
چرا آشفته اند دین ستیزان از شعر او
خداجویان چرا دل بسته اند به مِهر او
شعرش فرقان بین حق و باطل است.
سحر ساحران از شور کلامش باطل است.
طنین صدایش طاغوت را بیچاره کرد.
کاخ نشینان بی درد را آواره کرد.
سخن راند از دل توده های دل خسته
خسته از بی تدبیرهای در صفِ اول نشسته
هر کجا هست خدا پشت و پناهش باشد
دعای خیر ما توشه و بدرقه راهش باشد.
#سلطانی نه مداح و نه شاعر است
سربازی است،عشاق علی را چاکر است.
📝 #رحمان_سلطانی@tebyan_95کانال رسمی
#تبیان@mbahessiyasi👈لینک کانال
@mbahessiyasiسوپر گروه مباحث ازاد سیاسی
👇https://telegram.me/joinchat/BlDmATzFZXgmquf6QxmXGw