~•°•°•°
💕•°•°•~
#خاطرات_شهدا🌺 .
#عشق_حقیقی...
.
سرشو گذاشت رو شونه هام و گفت:
"مادر...
❤واسم دعا میکنی...؟"
دستمو حلقه کردم دور گردنش...
❤"مامان قربونت بشه...
❤این چه حرفیه عزیزم...
كدوم مادریِ كه...
خوشبختی و سلامتی بچّشو نخواد و...
واسش دعا نکنه...
❤"
.
#من_دعایت_میکنم_تا_به_مرادت_برسی...
#هر_خواهی_از_خدا_و_به_سعادت_برسی...
.
گفت:
"پس دعا کن به مرادم برسم...
❤"
زل زدم تو چشاش و پرسیدم...
"پدر صلواتی...
❤دل به کی دادی...
💕هااااان...؟"
گفت:
"کسی که همه وجودمو عشقش پر کرده...
دلم میخواد واسش بمیرم...
❤"
گفتم:
"اُهُّووو...تند نرووو...
طرف كيه كه اينطور مجنونت کرده ه ه…؟
❤"
گفت:
"مادر...تو مو میبینی و من پیچش مو...!"
گفتم:
من از این چیزا که تو میگی سر در نمیارم...
بگو دختره کیه...
💕ننه،باباش کی اَن...
تا بریم واست خواستگاری...
💕"
گفت:
"خدا...مادر...
عشق به خدا...
❤جای همه عشقا رو تو دلم گرفته...
❤من عاشق شهادتم...
.
#سیب_سرخی_سر_نیزه_ست_دعا_کن_من_نیز...
#این_چنین_کال_نمانم_به_شهادت_برسم...
.
دعا کن به مرادم برسم...
.
(مادر
شهید،
داوود نجم الدین)
.
#دل_نوشت:
خدایا...
خوب بودن چقد سخته...
قسمت میدم به جوونی علی اکبر حسین(ع)...
آنی و کمتر از آنی...
به حال خودمون ولمون نکن...
به خوبان درگاهت...
عاقبت امر همه مونو ختم بخیر کن...
#شهید_داوود_نجم_الدین🌹@mazhabiha_asheqtarand❣