Смотреть в Telegram
عصرهای بلند تابستان گوشه اتاق کز می کنم بی آنکه خیابانی را  به غروب برسانم و تو مثل همیشه  از  ذهنم عبور میکنی نگاهت را به من میدوزی وچشمهایت وصله ی تنم می شود بدون قرار سر از لحظه هایم در می آوری شوکه میشوم و نمیدانم با کدام لحن پاسخ  سلام ات را  به فردا موکول کنم کاش بیایی و بدون  روزهای تلخ خودمان به زندگی  رنگ و رو رفته  ی مان   رنگ و لعاب بدهیم اینجا کنار نوشته های من زنی هر روز خودش  را به چشمهای تو میدوزد و پیراهنی می کند برای تمام شعرهایش... #پاورقی_عصر_تابستانی #دلتنگی_عصرانه #خط_خطی_های_یک_زن #مریم_بهنام
Telegram Center
Telegram Center
Канал