Смотреть в Telegram
🖌 دربارۀ آقای صادق زیبا‌کلام به بهانۀ دستگیری ایشان، و نیز سکوتی که راجع به این موضوع صورت گرفته، چند نکته را می‌خواهم مورد اشاره قرار دهم و در مورد قیمت‌های روز آن هم مختصری چانه‌زنی کنم. قبل از هر چیز اینکه آقای زیبا‌کلام را در دستۀ اصلاح‌طلبان جای می‌دهند و سپس به او حمله می‌کنند، برایم جای سوال جدی بوده است. برای من خیلی مفهوم نیست که به چه معنا او از این دسته است!؟ بله، این را می‌دانم که ایشان مخالف حملۀ نظامی به ایران بوده و گاهی حتی سخنانی عجیب در این زمینه‌ گفته، یا اصلاً نوع رفتار ایشان از مناظره و سخنرانی در بنگاه بوق و رنگ تا حمایت ایشان از برخی شخصیت‌های سیاسی همچون آقای هاشمی رفسنجانی، او را از زمرۀ آنانی که باور به هیچ چیزی از این قبیل ندارند جدا می‌کند، ولی این کافی نیست تا او را اصلاح‌طلب به معنای اصطلاحی کلمه در ایران امروز حساب کنیم. از قضا، لااقل به تصور من، بدترین نقطه‌ضعف‌های «اصلاح‌طلبان» همان چیزهایی است که زیبا‌کلام آیین-نامۀ خود می‌دانست. بیست و پنج سال پیش (چند صباحی پس از دوم خرداد) در مقاله‌ای با نام «میراث چپ مذهبی» گفتم که مبارزه با امریکا یکی از گشادترین پارگی‌های این جریان است. کدام اصلاح‌طلبی این‌طور دشمنی با امریکا و اسراییل را رد و طرد کرده؟ و کدام اصلاح‌طلبی این‌طور از رضاشاه و شاه تکریم یا لااقل رفع اتهام کرده است؟ در مقام دفاع از همۀ گفته‌ها و مواضع آقای زیبا‌کلام نیستم، ولی توپیدن و تاختن به ایشان را، چه تحت عنوان مسخرۀ سوپاپ و چه اصلاح‌طلب، هم خطا می‌دانم هم ناسپاسی. دقت کنیم که دو دسته هستند که حتی اگر سخنشان راست باشد، نوع جنجال و بدزبانی آنها در فضای مجازی راهی به دهی نمی‌برد: یکی تندگویان خارج‌نشینان و دیگری ای‌دی‌های غیرواقعی. نه مهاجرت گناه است و نه آی‌دی فیک داشتن. ولی این هنری نیست که در پناه امنیتی که از آن حاصل می‌شود به حکومت سخت بتازید و سپس هرکس سرسوزنی با شما فاصله دارد طرد و تحقیر و فحش‌مالی کنید. اساساً فحش دادن دائم حتی به حکومت هم افتخاری نیست و دست‌کمی از نفرین‌کردن در رسم قدیم ندارد. آقای زیبا‌کلام اولاً آدم خوبی است؛ به ساده‌ترین و غیرسیاسی‌ترین معنای کلمه. یعنی کسی که اهل مهربانی و لبخند است و همنشینی و همزبانی با او بسا که حس خوبی به آدم می‌دهد. بدخواه و کینه‌توز نیست، آشتی‌خو و صلح‌گرا است. دوم اینکه شجاع است. نه در معنای درافتادن با حکومت. ابداً! البته آن هم شجاعت می‌خواهد، ولی او شجاع است از این نظر که کتاب «ما چگونه، ما شدیم؟» را نوشت. یعنی با اصول مسلم روشنفکری قرن بیستمی درافتاد و باورهای سست ولی عمیقاً ریشه‌دار هم نخبگان و هم شاید اکثریت عامۀ ایرانی را، سه دهه پیش، به باد انتقاد و تمسخری گرفت که کمتر کسی اساساً چنان درکی داشت تا چه رسد به جرأت طرح آن. سوم اینکه اهل درک و فهم و بده-بستان فکری و منطقی است. اینکه گاهی بنا به ماهیت بیش‌فعالی رسانه‌ای و مجازی در رویدادهای سیاسی و اجتماعی روزمره دچار سهو و خطاهایی می‌شده، شاید، ولی در اصل و عمدتاً اهل درک و داد بوده است. بلاقیاس ولی تاحدودی همچون کسانی که ایشان مدافع نقش مثبت تاریخی آنها بوده است، ما یک بدهی از این جنس، یعنی جبران کج‌فهمی و قدرناشناسی نسبت به خود او داریم، چنانکه نسبت به بالادست پیشین داشته‌ایم. اینکه وضع سلامت ایشان چگونه شود و آزادی از حبس، نمی‌دانم؛ ولی می‌دانم که او یک انسان، صاحب اندیشه و نظریه‌پرداز، روشن-فکر و فعال عرصۀ عمومی است که تاریخ منصف از او به خیر و به بزرگی یاد خواهد کرد. @mardihamorteza
Telegram Center
Telegram Center
Канал