خداناباوری | جاهلیت مدرن
چشمان و دهانمان دوخته و گوشهایمان از صدای عالم کر.
و باز بی اراده میپذیریم آنچه که امروز به خوردمان میدهند.
نه، گفتن سخت است، مجبوریم به مسیر آنها تن دهیم یا خود برای زندگی معنایی بسازیم.
معاش سخت است، گرفتاری، مشکلات، فشارهای عصبی و.... چه کسی وقت و همت آن را دارد تا به دنبال حقیقت باشد؟!
شوربختانه آسودگی در دنبالرو بودن تعریف شدهست.
مینویسم چون دردم میآید، چون نادانی در این زمان درد دارد.
***
اساس کتاب «فلسفه دین»، آلوین پلانتینگا* ایناست که اساساً وجود خداوند نیاز به استدلال و برهان ندارد!
آلبرت انیشتین میکوشد به این سوال پاسخ دهد، چگونه میتوان فکر خدا را خواند؟
او معتقدست؛ «قوانین طبیعی نمیتواند اتفاقی و احتمالی باشد و یک متغیر پنهان وجود دارد.» نظریهٔ خود را در عبارت معروف «خدا تاس نمیریزد» خلاصه کرد.
استیون هاوکینگ در کتاب پرفروش تاریخچه مختصر زمان به بازخوانی ذهن خدا اشاره کرده بود: «اگر ما بتوانیم فرضیههای لازم برای توضیح هر پدیده و مادهٔ موجود در هستی را کشف کنیم این کشف یک پیروزی نهایی برای خرد انسانی است بدین معنی که ما میتوانیم فکر خدا را بخوانیم.»
یا در پاسخ به انیشتین میگوید: «خدا تاس را میریزد و تاس را جایی میریزد که نمیتوان دید.»
شاید من در مورد خدا هیچ ندانم اما دلیلی ندارد هر آنچه دیگران میگویند به راحتی بپذیرم.
لطفا، اگر باورهای گذشته را دور میریزیم حداقل دلیل ناکاراییشان را بدانیم.
وقتی سخنی باب میلمان بود به راحتی تاییدش نکنیم، همتی تا ظرف وجودمان را از باورهای جدید و سازنده پر کنیم.
#یادداشت_روز
*فیلسوف آمریکایی (فیلسوف قرن نیز نامیده میشود)