Смотреть в Telegram
#مجله_ادبی_آن #دوره_دوم #سروده_پیشرو #شماره_صد_و_هفده گلوگاهت را بهم بسپار و دهانت را حلالم کن! می‌خواهم آواز زلالی بخوانم برای کهورهای دشتستان    [در آفتاب می‌روند فصل‌ها، و علف‌ها       گر می‌گیرند از عطش خویش و شعله           به هم هدیه می‌دهند] گیسوانت را به من بسپار می‌خواهم آواز تابداری بخوانم  که سایه بیفکند بر وطنم که ببارد بر دانه‌ای –که مثل دلم– در عمق این جهنم سوزان پنهان است       [در آفتاب می‌روند آب‌ها         در آفتاب می‌نشیند دشت           و بذرها           در خاکه‌های خاکستر می‌پوسند] چشمانت را به من بسپار می‌خواهم که خیس ببینم گیتی را و خیس و سبز برویانم آتش را از گورهای مشتعل سرگردان   [در آفتاب می‌وزد زمین    در آفتاب می‌وزد جهان و آدمیان           در آفتاب به مسلخ می‌روند] قلبت را به من بسپار می‌خواهم دهل بکوبم در این ظلمات آفتابی می‌خواهم دهل بکوبم ‌#منوچهر_آتشی ارتباط با ادمین ها: @jalilgheisari@mohamadreza_sh   / @aryaporfaryad https://t.center/majalehan
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Бот для знакомств