توماس نشست رو مبل راحتی
کمی به خاطر محکم نشستن بالا پایین شد
توماس: هی آریانا ببین بازی جدید ساختم
*آریانا نگاهی کرد
آریانا: هوم ... قشنگه ! ولی من به بازی علاقه ندارم!
توماس سریع سر برگرداند : به چی علاق_
*آریانا انگشتش رو زیر چونه توماس کشید
صورتش خیلی نزدیک بود و چشمای آبیش درخشید
آریانا: بلاشی شدن صورت تو *نیشخند
توماس : *قورت دادن آب دهن و سرخ شدن
#توماس
#آریانا
#شیپ