Смотреть в Telegram
برهانِ عدمِ محدودیتِ علم و قدرتِ خداوند استدلال اجمالی: علم خدا و قدرت خدا مقداری نیستند؛ در حالی که محدودیت فرع بر مقداری بودن است. پس علم خدا و قدرت خدا محدود نیستند. مقدمات استدلال تفصیلی: مقدمه اول: همان طور که قبلا دانسته شد، ما با استدلال بر حدوث اشیاء متجزی و مقداری، اثبات کردیم اشیاء دارای اجزاء خالقی و محدثی دارند که آن خالق اجزا ندارد؛ و گفتیم که خدای ما همان موجود بدون اجزا است. مقدمه دوم: همچنین گفتیم که دقیقاً همان حدوث اشیا متجزی، ثابت می کند که خداوند تبارک و تعالی عالم و قادر است نسبت به جمیع کار هایی که انجام داده است‌. مقدمه سوم: ایضاً گفتیم که ما از طرفی نه می توانیم علم و قدرت خدا را عارض بر ذات یا جزء و حالتی برای ذات او بدانیم؛ زیرا او تعالی اجزا ندارد و موجودی دارای جزء نیست. از طرف دیگر هم نمی توانیم عالم و قادر بودن خداوند را انکار کنیم و برای اثباتش برهان داریم. پس می گوییم علم خدا دقیقا همان ذات خدا است، قدرت خدا هم دقیقا همان ذات خدا است. تقریرِ استدلالِ تفصیلی بر محدود نبودن علم و قدرت خداوند: اگر خداوند تبارک و تعالی نسبت به بعضی از اشیا عالم باشد و نسبت به بعضی دیگر از اشیا عالم نباشد، معنایش این است که خدا مقداری از علم را دارد و مقداری از علم را ندارد، در حالی که ما قبلا ثابت کردیم که علم خدا همان ذات خدا است و ذات خدا هم مقداری نیست. پس علم خدا مقداری نیست. در نتیجه همین که علم او به یک شئ ثابت شد، علم او نسبت به همه اشیاء ثابت می شود. همچنین اگر خداوند تبارک و تعالی به بعضی از ممکنات قادر باشد و به بعضی از ممکنات قادر نباشد معنایش این است که او مقداری از قدرت را دارد و مقداری از قدرت را ندارد، در حالی که ما قبلا ثابت کردیم که قدرت خدا همان ذات خدا است و از آنجایی که ذات خدا مقداری نیست مشخص می شود که قدرت خدا مقداری نیست. پس همین که ثابت شود خداوند به یک ممکن قادر است، ثابت می شود که نسبت به همه ممکنات قادر است‌‌. فتامل! استدلال دوم بر محدود نبودن قدرت خداوند: موجود مقداری و متجزی چون برای انجام کار و درست کردن اشیاء از انرژی یا مواد خاصی استفاده می کند، به همان اندازه انرژی یا مواد خاصی که از آن مایه گذاشته است می تواند کاری را انجام دهد یا چیزی را درست کند و بیشتر از آن نمی تواند. برای مثال یک مجسمه ساز به اندازه ای که خمیر مجسمه سازی نزد او موجود است می تواند مجسمه بسازد نه بیشتر، وزنه بردار به اندازه انرژی هایی که در بدنش موجود است می تواند وزنه بلند کند نه بیشتر. اما خداوند تبارک و تعالی برای خلق کردن اشیا از چیزی استفاده نمی کند تا از محدودیت آن چیز، محدودیت در قدرت خدا بر انجام در کار هایش لازم آید. به عبارت واضح تر: خداوند چون لا من شیء خلق می کند، هر چیزی را که بخواهد می تواند خلق کند و قدرت بر همه ممکنات دارد. نکات مهم: نکته اول: محدود نبودن گاهی به این معنا مورد استفاده قرار می گیرد که یه شیء مقداری آنقدر امتداد و گستره وجودی دارد که کسی به انتهای آن نمی رسد و سراسر گیتی را فراگرفته است. و گاهی به معنای سلب کردن مطلق مقدار و اندازه به کار می رود و وقتی میگوییم چیزی نامحدود است یعنی اساسا آن شیء از سنخ اندازه و مقدار و محدودیت نیست. لذا وقتی متکلمین درباره عدم محدودیت علم و قدرت خداوند سخن میگویند مقصودشان همین معنای دوم است نه معنای باطلِ اول. نکته دوم: با این استدلالی که بیان شد، علم به افعال دیگران و انفعالات اشیاء و... حل و اثبات میشود. @madraseh_kalam
Telegram Center
Telegram Center
Канал