می خندم به هق هقی که درونش بلوایی هوار گرفته از خس و خار آخر جهان پر خروش می سوزدخاطره ها و بر خاکستر ، غریو سرد می کشد چراغ زندگی از نفس افتاده راهی دگر نیست باید به تاریکی دهلیز زمان ایمان بیاورم پرکشید عشق ۶۲ سال، ۶ ماه و ۱۰ روز و دیگر هیچ نماند تا برایش نامی نهم بس بود همین یوم که عاشقش بودم اما چقدر من بعد زیاد ! بوی سیب منجمد خواهد ماند در من با من خاکش کنید ...م.ن #منوچهرـافتخارزاده #آرزویم #برایت #یک_بغل_آرامش_ #یک_سکوت_لبخند_پر_از_عشق #و_خدایی_که_تورا_مثل_هر_روز_بوسه_زند
سهم سکوتم را چگونه بنویسم که الفبا کم نیاورد بلند ترین جمله تاریخ دروچشمانم نهفته تو بخوان من نوای سور ساز زندگی را خوب میشناسم ماژور همه دوست داشتن ها نهایت نهان لابه لای تقویم گستره جغرافیای بودنم به عطر بهار نارنج تا سر حد خواستن ها ست راستی انگشتان آفتاب نشانه میرود از میان شاخسار جراره مویت تک گل مهر روز گار را کمی رخ بچرخان دلی به وجد زنده ماندن رسیده سرا پا غریو دوستت دارم است ...م.ن #منوچهرافتخارزاده #آرزویم #برایت #یک_بغل_آرامش_ #یک_سکوت_لبخند_پر_از_عشق #و_خدایی_که_تورا_مثل_هر_روز_بوسه_زند