🔸 #رکود_تورمی در بازار
#جنبشهای_دانشجویی و راهکارهای عبور از آن
🔹دانشجویان در سده بیستم میلادی همواره محور اعتراضات و تحولات اجتماعی و سیاسی بودهاند. مقتضیات سن جوانی (مانند جسارت، تحولخواهی، آرمانگرایی)، سر و کار داشتن با علم و آگاهی، برکنار بودن از دغدغه
های معیشتی مثل اشتغال به کار و خانواده، امکان تجمع و همافزایی در محیط خوابگاه و دانشگاه از جمله دلایل این امر است.
🔹۱۶ آذر ۱۳۳۲ (شهادت دانشجویان معترض به سلطنت پهلوی و امپریالیسم آمریکا) به عنوان یک نقطه عطف تاریخی در مسیر
جنبش
های دانشجویی ایران شمرده میشود و از آن پس انجمنها و تشکل
های مختلف
دانشجویی با سه رویکرد چپ، راست و اسلامی به دنبال تحقق آرمانشهر مدنظرشان بودند.
🔹بعد از دفاع مقدس و فروپاشی بلوک شرق، بهنظر میرسد علیرغم تنوع و تفاوتهایی میتوان جریانات و
جنبش
های دانشجویی را در دو دسته مقابل ردیابی کرد:
🔸مخالفان نظام جمهوری اسلامی و مدافعان الگوی حکمرانی و سبک زندگی آمریکایی
🔸مدافعان نظام جمهوری اسلامی و مخالفان استکبار و کفر جهانی به سرکردگی آمریکا
🔹رقابت و تا حدی تضاد میان این دو رهیافت تا سال ۱۳۸۸ ادامه داشت و از آن زمان فعالیت
های سیاسی دانشجویان دچار افت محسوسی شد.
🔹عدهای آن را ناشی از سیاست سرکوبگرانه دولت میدانستند؛ اما در دولت
های یازدهم و دوازدهم جمهوی اسلامی این وضع ادامه پیدا کرد تا معلوم شود که این مسئله دلایل دیگری دارد و ممکن است دردی مزمن باشد.
🔹سهولت و گسترش ارتباطات اجتماعی مجازی باعث شده تا دانشگاه انحصار خود را در تولید و انتقال آگاهی
های جمعی و سیاسی از دست بدهد. همچنین ممنوعیت حضور پلیس و نیروهای نظامی مزیت دیگر دانشگاه بود که با وجود ولنگاری فعلی در کنترل فضای مجازی دیگر امتیازی محسوب نمیشود. بهعلاوه در شبکه
های اجتماعی مجازی دردسر تدارکات لازم برای نشریه
های کاغذی و جلسات و همایش
های حضوری مثل بودجه و اخذ مجوزهای لازم از مسئولان ذیربط و در نهایت پاسخگویی به حراست و مراجع امنیتی وجود ندارد.
🔹 صرفنظر از مسألهی مزبور، هر یک از دو جریان
دانشجویی غربگرا و اسلامگرا مشکلات خاص خود دارند. جریان
دانشجویی غربگرا ریشه در باد داشته و طبیعی است که مانند تمام جریانات سیاسی وابسته به بیگانه روزی از بین خواهد رفت. بیگانگی و ناسازگاری با ارزشها و منافع ملی ایرانیان و حتی وابستگی برخی سران تشکل
های دانشجویی به دولت
های غربی و گروهک
های تروریستی چیزی نبود که از دید ملت پنهان بماند. مضاف بر اینکه مشکلات داخلی و افول قدرت خارجی آمریکا واقعیتی انکارناپذیر است که اعتبار آبرویی و پشتوانه مالی و سیاسی این جریان را به خطر انداخته است. سرنوشت جریان غربگرا دیر یا زود همان سرنوشت جریان شرقگراست.
🔹در سوی دیگر؛ جریان
دانشجویی اسلامگرا با اینکه از بنیاد محکمتری برخوردار است و با موفقیت
های نسبی جمهوری اسلامی از اعتبار بیشتری برخوردار شده است، اما به نظر میرسد از ابتدا با یک متناقضنما روبرو بوده است.
🔹توضیح اینکه مطالبهگری، تحولخواهی، عدالتطلبی و اعتراض در ذات جریانات و تشکل
های دانشجویی بوده است؛ اما دانشجویان موافقِ جمهوری اسلامی برای دفاع از انقلاب و نظام در برابر مخالفان داخلی و دشمنان خارجی غالباً در موضع دفاعی بودهاند و این به نوعی برای آنها شائبه محافظهکار و دولت-نهاد بودن به دنبال آورده است. البته پیشتازی در رویارویی با آمریکا و کشورهای مستکبر و مرتجع، قدری از سنگینی این اتهام کاسته است، اما این کافی نیست و باید بارِ مطالبهگری صحیح و انتقاد سازنده را به دوش بکشند.
🔹همانطور که بایسته است دانشجویان مومن انقلابی در دفاع از اصول اسلامی و انقلابی خود چون کوه بایستند، همچنین شایسته است که نکات ذیل را مدنظر قرار دهند:
حمایت از روندها و جایگاهها به جای دفاع از اشخاص (اصلحگرایی بهجای شخصگرایی)، مطالبهگری جدّی از تمام مسئولان و جداسازی خط انتقاد و مطالبه از شورش و تشویش، وابسته نبودن به افراد و ارگانها و جریانات سیاسی و دولتی، نگاه بلندمدت داشتن و نیفتادن در دام روزمرگی ضمن لزوم توجه به مسائل روز.
🔹بازار
جنبش
های دانشجویی هماکنون دچار رکود تورمی است. دانشجویان خط امام و انقلاب باید خود در شکستن یخ رکود، صفشکن باشند و منتظر اقدام واکنشی نباشند. بهعلاوه تورمی که برخی مسئولان منفعتطلب بهواسطه بالا بردن هزینه مطالبهگری و انتقاد شفاف بوجود آوردهاند، باید توسط نهادهای تتقنینی و نظارتی مهار شود تا مدعیان دروغین مصلحت، اجازه برچسب زدن و حذف منتقدان دلسوز را پیدا نکنند.
✍ مسعود کریمیبیرانوند (دبیر واحد سیاسی تشکل
های اسلامی دانشگاهیان انقلابی لرستان)
🔻 @lorestankhabar