@literature9#کاربرد_نادرست_یکاین کلمه در فارسی عمدتاً برای شمارش بهکار میرود. هنگامی که میگوییم:
«یک نفر از اینجا گذشت» مقصود این است که گذرنده بیش از یک نفر نبوده است.
در سالهای اخیر، به تقلید از زبانهای فرنگی، غالباً «یک» را نه برای بیان امر واحد بلکه برای بیان امر کلّی بهکار میبرند. مثلاً هنگامی که میگویند:
«یک ایرانی باید از وطنش دفاع کند»، مقصودشان این نیست که دفاع از وطن فقط بر عهدهٔ یک تن از افراد ایرانی است، بلکه در حقیقت میخواهند بگویند:
«هر ایرانی باید از وطنش دفاع کند» پس استعمال «یک» در اینجا
غلط است؛ زیرا در زبان فارسی هرگز «یک» بهمعنای «هر» بهکار نرفته است.
ابوالحسن نجفی،
#غلط_ننویسیم، ص ۴۲۶_۴۲۷
در نوشتههای معاصران نیز، باز هم به تقلید از زبانهای فرنگی، غالباً «یک» را بهعنوان علامت نکره بهکار میبرند؛ مانند:
_ او یک نامه مینویسد.
_ من یک سرپناه ندارم.
استعمال «یک» در این جملهها را نمیتوان قاطعانه
غلط دانست؛ اما در فارسی علامت نکره پسوند «ی» است که به آخر اسم (یا به آخر صفت وابسته به اسم) افزوده میشود. به جای جملههای فوق بهتر است گفته شود:
_ او نامهای مینویسد.
_ من سرپناهی ندارم.
حتی بهتر است در بسیاری موارد نه «یک» بهکار رود و نه «ی».
🔹 اجتماع «یک» و «ی» نکره یا وحدت در یک جمله خلاف فصاحت است.