#غزلخوانی>
چ
اکچاک
#مجتبی_احمدی@literature9[به: مردمِ ستمدیدهٔ میهنم، خاصه مردمانِ رنجکشیدهٔ خوزستان و سیستان و بلوچستان، و برای ایرانِ عزیزمان که تا همیشه دوستش داریم]
•
باز شعرم سیاه پوشیده، کاش رنگ و لعاب بفرستند
داغِ این زخمِ کهنه پیرش کرد، باز باید خضاب بفرستند
داشتم مینوشتم از «امّید»؛ داشتم… ناگهان زمین لرزید
زیرِ آوار ماندهام، باید، که سگِ زندهیاب بفرستند
من همین خاکِ پاکِ ویرانم، خطهٔ چاکچاکِ ایرانم
خشکسال است در تن و جانم، تشنهام، کاش آب بفرستند
آن طرف؛ سیستان، بلوچستان، این طرف؛ زخمهای خوزستان
باز بدخواب میشود تهران…! کاشکی قرصِ خواب بفرستند
باری، از فرطِ نعمت افسردیم، شاد خوردیم و از خوشی مُردیم
بارالها، بگو ملائکهات، مدتی هم عذاب بفرستند!
هم زمین خشک و هم هوا دلگیر؛ باز ماییم و شب، سکوت، کویر
با دلِ ما ببار ای باران! تا مگر آفتاب بفرستند
▫️▫️ظلم سرگرمِ کار و بارش بود، از قضا جهل هم کنارش بود
ثبت شد عکسِ یادگاریشان، منتظر باش قاب بفرستند
(۲۹ تیرماه ۱۴
#شعر #شعر_معاصر#غزل #غزل_معاصر