✅ to trash-talk (verb)
🔶 کرکری خواندن
make boastful or insulting remarks in order to demoralize or humiliate a sporting opponent
💢 During the game, he loved to
trash-talk his opponents to throw them off their game.
در طول بازی، او دوست داشت برای حریفانش کرکری بخواند تا آنها را از بازی خارج کند.
💢 She
trash-talked her rival before the match, claiming she would win without breaking a sweat.
او قبل از مسابقه برای رقیبش کرکری خواند و ادعا کرد که بدون زحمت برنده خواهد شد.
💢 They
trash-talked each other throughout the tournament, making it more entertaining for the fans.
آنها در طول تورنمنت برای هم کرکری خواندند و این کار باعث سرگرمی بیشتر تماشاگران شد.
💢 He always
trash-talks before a big fight, trying to get into his opponent's head.
او همیشه قبل از یک مبارزه بزرگ کرکری میخواند تا به ذهن حریفش نفوذ کند.
✅ As a noun: ( without a hyphen)
I think the
trash talk between boxers before these big fights is just the dumbest thing in the world, but I know some people who love it.
من فکر میکنم کرکری خواندن بین بوکسورها قبل از این مبارزات بزرگ احمقانهترین چیز در دنیا است، اما میدانم که برخی از مردم آن را دوست دارند.
#اصطلاحات
📚@learn_for_keeps